جمعبندی از
مسعود بهبودی
جانان
تا دلت بخواد
در عیران
1
بهشت برین وارونه:
پا در هوا
سر در زمین
2
گوسفند گله به جای سگ گله
3
گله سگ به جای گله گوسفند
4
سگ پروری به عوض دام پروری
5
ترقی ترقه وار
هر یکی از ما مسیح عالمی است
هر الم را در کف ما مرهمی است
حریف هوادار روز پزشک
1
ای اصحاب کهف غرق در رؤیا و ریا و ریال
منظور از «ما»
جمارانیان اند و یا جمکرانیان؟
عردوغانیان اند و یا طالبانیان؟
2
آخر
پزشک
به چه درد می خورد
و
روز پزشک
به درد که می خورد
در روزگاری که
هر روز عاشورا و هر ارض کربلا ست ؟
آره.
حلاج ها
حالا هم عکس مریم شیدا منتشر می کنند،
هم عکس فرح دیبا و هم عکس جیگر اعلا از کربلا و امریکا
و کلمات قصار از لرد های عنگلتریا
بیچاره خاور
1
عردوغان
قوی و قوی تر می شود.
1
چت جنگی روسی را سرنگون می کند که
عیزیز عزیز و القاعده (النصر) مریض را
بمباران می کرد.
2
بعد
عذر به درگاه پوتین آورد.
3
بعد شخصا سفر به روسیه می کند
تا روابط اقتصادی به درجه متعالی 100 میلیارد دلاری رشد کند
و سکنه روسیه به عثمانیه برگردند و دلار آورند.
4
عردوغان
هنوز به عثمانیه بر نگشته
قوای اسد بن اسد
کردهای تا دیروز دوست را
خنجر از پشت و رو می زند
5
خر تو خر است.
6
عردوغان نمی خواهد که
کردها تقویت ارضی و روحی شوند
و پا از گلیم تنگ خود برون آورند.
7
عیزیز عردوغانی ـ مردوغانی
از کودکان 12 تا 14 ساله عنگلابی
بمب تپنده و رونده و خزنده می سازد
و به عروسی کردها می فرستند
تا کودکان همسن و سال خود را شقه شقه کند و
رستگار شود.
8
آلمان امپریالیستی
به مردم توصیه می کند
که برای یکی دو هفته آذوقه در خانه
تلنبار و انبار کنند.
9
تروریست ها حساب و کتاب ندارند:
آمریکا با روسیه به توافق می رسد
جنگ زرگری پایان می یابد
تا همه با هم خرابه ای از خاور بسازند.
10
برهوتی بی آب و علف
برگشت به دوره های قریب به عهد حجر
چیزهارا باید
ـ بی اعتنا به علل اوبژکتیو و سوبژکتیو شان ـ
به نام نامید.
1
پیش شرط صداقت انقلابی (دفاع از حقیقت عینی) همین است.
2
ضمنا
مسئله را
باید در عالم عام بررسی کرد
(لنین علیه الرحمه)
و بعد به خطه خاص آمد.
3
لومپن پرولتاریا را نمی توان فقط در لات ها و لاشخورها
(شعبان بی مخ ها)
خلاصه کرد.
4
از قضا هم در ایران و هم در آلمان و ایتالیا و غیره
متحدان لات ها و لاشخور ها
(شعبان بی مخ ها)
جنده ها و جاکش ها و بیکارها و نظامیان از جبهه برگشته ی علاف و دزدها و رهزن ها و قماربازها و غیره بوده اند.
5
لومپن پرولتاریا با همه اجزای کثیفش
توده ستیز و حزب توده ستیز
بوده و است و خواهد بود.
6
لومپن پرولتاریا در ایران را باید مورد تحلیل
حداقل سوسیولوژیکی
قرار داد.
7
جنده های جدید در ایران
فقط زن نیستند.
8
جنده های جدید در ایران
اصلا بیکار نیستند
اصلا بی سواد نیستند.
9
درجات تحصیلی چه بسا لیسانس دارند.
10
پس از اتمام کار
(کار ماهیتا سرشته به جندگی)
در اداره و شرکت و غیره
در مراکز فروش و غیره
دنبال مشتری می گردند.
11
مسئله باید مشخصا و عینا
مورد بررسی قرار گیرد.
12
خیلی های شان هر سال چند بار
به خارج از کشور حتی سفر می کنند
و به جندگی در خارج کمر می بندند
و آبروی ایران و ایرانی را با خود اینور و آنور می برند.
13
این کثافت ها علنا از فاشیسم و فوندامنتالیسم دفاع می کنند.
14
در ترکیه عردوغان
خودفروشی پسربچه های 14 ساله
به قول حریفی
اخیرا
البسه قانونی به خود گرفته است.
15
سوء استفاده جنسی از کودکان مردم
در مقیاس بین المللی رواج روز افزون دارد
16
حتی در کارخانه های امپریالیستی
کارگران
ـ چه زن و چه نر ـ
علاوه بر کار کمرشکن
خبرچینی از همکاران خود می کنند
اگر لازم باشد با هر خری همبستر می شوند
17
دلیل عینی لومپن پرولتریزاسیون
تعویق گذار جامعه سرمایه داری به سوسیالیسم است.
18
علت عینی این مسئله بیکاری و کار کوتاهمدت است.
19
کار هر از گاهی پیش شرط عینی
برای تشکیل لومپن پرولتاریا ست.
20
دریافت کمک های بیکاری و اجتماعی
لومپن پرولتریزاسیون جامعه را
تقویت و تحکیم می کند.
21
وضع وخیم تر از آن است که جلوه می کند.
22
کشف و افشای این مسائل خدمت به بشریت است.
23
بعد از کشف بیماری
می توان راجع به علل اوبژکتیو (عینی) و سوبژکتیو آن بحث کرد
و دنبال راه حل رادیکال گشت.
من این پائیز در زندان
( قصیدۀ مقدمه )
کتاب قانون کتاب طبّی بوعلی سینا به عربی است،
که البته امروزه متروک است
" اشارات " و " نجات " و " شفا "
هم اسامی کتاب های بوعلی اند
و در این بیت با ذکر کتاب های او
به اصلاح تناسب و مراعات النظیری ملحوظ است.
در حیاط کوچک پائیز در زندان
مهدی اخوان ثالث ( م . امید )
دروغ است آن خبرهائی که در گوش تو خواندستند
حقیقت را خبر از مبتدایِ دیگری دارم
خدای ساده لوحان را نماز و روزه بفریبد
ولیکن من برای خود، خدای دیگری دارم
ریا و رشوه نفریبد، اهورایِ مرا، آری
خدای زیرکِ بی اعتنایِ دیگری دارم
بسی دیدم "ظلمنا" خویِ مسکین، "ربنا" گویان
من اما با اهورایم، دعای دیگری دارم
ز قانون عرب درمان مجو، دریاب اشاراتم
نجات قوم خود را من شفایِ دیگری دارم
بَرَد تا ساحلِ مقصودت، از این سهمگین غرقاب
که حیرانکشتی ات را ناخدایِ دیگری دارم
ز خاکِ تیره برخیزی، همه کارت شود چون زر
من از بهرِ وجودت کیمیای دیگری دارم
پایان
اخوان الدوله دیلمی
1
نفی
همیشه معین است
و فقط می تواند معین باشد و نه نامعین.
2
اگر کهنه نفی مکانیکی شود،
چیزی به دست نمی آید.
3
برای کهنه ی منفور باید آلترناتیو (بدیل) نو و ماهیتا بهتر عرضه شود.
4
در غیر این صورت جز هارت و پورت
به خواننده گیج و سر در گم
تحویل داده نمی شود.
5
خدای اسلام
متکاملتر از اهورای زرتشت و مرتشت است
و اسلام
از هر نظر
هزاران بار مترقی تر از زرتشتیسم است.
تو کجائی تا شویم ما چاکرت؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر