۱۳۹۵ مهر ۶, سه‌شنبه

سیری در شعری از فروغ فرخزاد (18)

ایمان بیاوریم به آغاز فصل  سرد

ایمان بیارویم.

1352
 فروغ فرخزاد
(1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966)
ویرایش و تحلیل از

شین میم شین 

ایمان بیاوریم به آغاز فصل  سرد

·        این عنوان این شعر  طولانی و پر معنای فروغ است.
·        مجموعه شعر «ایمان بیاوریم» با اشعار قبلی فروغ تفاوت کیفی عظیمی دارد.
·        خواننده با فروغ دیگری در این مجموعه سر و کار دارد.
·        با فروغ توسعه یافته ای.
·        با فروغ بلحاظ فکری و نظری، بالغی، که به فیلسوفی ژرف اندیش ماننده است.
·        به شاعرفیلسوفی و یا فیلسوفشاعری ماننده است.


1

ایمان بیاوریم به آغاز فصل  سرد

·        فروغ در این شعر از شروع فصل سرد خبر می دهد.
·        باید در روند تحلیل این شعر، با فصل سرد و دلایل فروغ در این زمینه آشنا شویم: 


2
و این منم:
  زنی تنها
در آستانه ی فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین
و

یأس ساده و غمناک آسمان


و 
ناتوانی این دست های سیمانی

·        فروغ در این بند آغازین شعر، دیالک تیک سوبژکت ـ اوبژکت را به شکل دیالک تیک من و محیط پیرامون من بسط و تعمیم می دهد.
·        بعد به تشریح چند و چون سوبژکت و محیط پیرامون سوبژکت می پردازد:


3
و این منم:
  زنی تنها
در آستانه ی فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین
و

یأس ساده و غمناک آسمان

و 
ناتوانی این دست های سیمانی

·        سوبژکت در این بند شعر، دیالک تیکی از درون و برون است:
·        دیالک تیکی از شعور و وجود است.  
·        دیالک تیکی از مادی و روحی ـ روانی است:
·        فروغ همه این دیالک تیک ها را به شکل دیالک تیک زن تنهای ایستاده در ابتدای مسیر شناخت هستی با دستان سیمانی ناتوان بسط و تعمیم می دهد.
·        سوبژکت هم بلحاظ فکری، روحی و روانی ضعیف است و هم بلحاظ مادی، عضوی و عملی.
·        همین تشریح دقیق شرایط سوبژکتیو و اوبژکتیو،  دال بر بلوغ فکری و نظری عظیم فروغ است.
·        کمتر کسی در سطح رهبران این جهنمدره می توان یافت که بتواند این چنین دقیق شرایط مادی، فکری، روحی، روانی و عملی سوبژکت جامعه را توضیح دهد.


4 
و این منم:
  زنی تنها
در آستانه ی فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین
و

 یأس ساده و غمناک آسمان

و 
ناتوانی این دست های سیمانی

·        محیط پیرامون سوبژکت شعر، خود دیالک تیکی از زمین و آسمان است.
·        دیالک تیک زمین و آسمان ـ در تحلیل نهائی ـ بسط و تعمیم دیالک تیک زیربنای اقتصادی و روبنای ایده ئولوژیکی است.
·           دیالک تیک زمین و آسمان بسط و تعمیم    دیالک تیک جهان مادی (جامعه) و جهان فکری است.
·        دلیل فروغ برای این فرم بسط و تعمیم    دیالک تیک  ماده و روح احتمالا سیطره طرز تفکر مذهبی است.
·        در مفهوم زمین مناسبات تولیدی حاکم، فرم مالکیت بر وسایل تولید، فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی تجرید می یابد و در مفهوم آسمان، خدا و دیگر قوای ماورای طبیعی و ماورای اجتماعی.


5 
و این منم:
  زنی تنها
در آستانه ی فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین  

و
یأس ساده و غمناک آسمان 
و
  ناتوانی این دست های سیمانی

·        دلیل آغاز فصل سرد بودن  در همین بند آغازین شعر تبیین می یابد:
·        زمین الوده است و آسمان مأیوس.
·        این از دید فلسفی (مارکسیسم ـ لنینیسم) بدان معنی است که  هم زیربنای اقتصادی جامعه نامطلوب است و هم روبنای ایده ئولوژیکی آن.
·        عمارت جامعه هم از زیر بنا ویران است و هم از روبنا.
·        هم از پایه و اساس ویران است و هم از سقف و ستون و در و پنجره و دیوار.
 
·        این وصف شرایط مادی و عینی (اوبژکتیو) است.     


6
و این منم:
  زنی تنها
در آستانه ی فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین
و

یأس ساده و غمناک آسمان 
و
  ناتوانی این دست های سیمانی

·        متناسب و منطبق با شرایط مادی و عینی، شرایط فکری  و سوبژکتیو است:   
·        وجود اجتماعی (شرایط مادی) تعیین کننده شعور اجتماعی است:
·        فصل سرد و هستی آلوده جامعه    تعیین کننده ی یأس ساده و غمناک آسمان و قلت شعور و شناخت (در ابتدای درک هستی زمین بودن و از صفر آغازیدن سوبژکت) و در نتیجه ی فقر نظری، ناتوانی عملی (دست های سیمانی) او ست.


·        اگر این توضیح فلسفی  جامعه،  شاهکار به تمام معنی نیست، پس چیست؟

کجاست آن که دگر ره صلای عشق زند
که جان ما ست،
 گروگان آن نوا و نوید؟

هوشنگ ابتهاج (سایه) 



ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر