میم نون
علل و دلایل تشکیل دیالک تیک تجلیل و تحقیر
در جامعه بشری
هر یکی از درختان را دخلی معین است، به وقتی معلوم
گهی تازه اند و
گاه پژمرده.
سرو را هیچ نیست
و همه وقتی تازه است
و این است، صفت آزادگان.
·
سؤال این بود که این طبقه بندی
سعدی از جامعه به چه معنی است و چه پیامدهائی دارد؟
1
·
سعدی و حافظ با هندوانه چپاندن زیر
بغل دراویش (گدایان)، ضمن تحقیر و تخریب عاصیان و رهزنان، برای گدائی توجیه اخلاقی
(اتیکی) سرهم بندی می کنند.
·
بدین طریق، از گدائی سلب قبحیت می
شود.
·
گدائی نه به عنوان کرد و کاری شرم
انگیز، ننگ آور، بلکه به عنوان کرد و کاری فخر انگیز جا زده می شود.
·
در حالیکه رهزنی به عنوان کرد و
کاری ضد اخلاقی، ننگ انگیز، مذموم و منفور تلقی می شود.
2
·
می توان گفت که سعدی دیالک تیک
گدائی و رهزنی را بطرز سوبژکتیویستی (بنا بر میل و هوس و خواست خود) وارونه می
سازد.
·
چون ـ بی اعتنا به هندوانه های
سعدی و حافظ ـ گدائی عیب بزرگی می ماند و گدا بلحاظ منیت و فردیت و هویت نازل تر و
منفور تر از رهزن تلقی می شود.
·
چرا و به چه دلیل؟
·
تفاوت و تضاد گدائی با رهزنی چیست؟
3
·
گدا و رهزن ـ هر دو ـ دیالک تیک
داد و ستد را زیر پا می نهند:
·
هر دو چیزی از همنوع می ستانند، بی
آنکه به ازای آن چیز، چیزی به او بدهند.
·
به همین دلیل هر دو انگل و پارازیت
اند.
·
هر دو آسوسیال (ضد اجتماعی) اند.
4
·
تفاوت و تضاد گدا با رهزن در فرم
ستد آندو ست:
الف
·
گدا به ترفند التماس، گریه و زاری،
ترحم انگیزی و دعا پشیزی از همنوعی می گیرد.
·
گدا به ازای پشیز نقد (ستد)، دعا
می کند (داد نسیه می دهد.)
·
همنوع دستگیر از بینوا به امید
دریافت اجر چندین صد برابر در عقبا، از حاصل دسترنج خود صرفنظر می کند.
ب
·
رهزن و دزد و زورگیر اما بخشی از
حاصل دسترنج همنوعش را به زور می ستاند.
·
بی آنکه وعده داد نقد و یا نسیه در
دنیا و یا عقبا به همنوعش بدهد.
5
·
گدا ـ بر خلاف دزد و راهزن و
زورگیر ـ در هر صورت، به همنوع مورد نظر،
بدهکار می ماند.
·
دیالک تیک داد و ستد اما استثناء
نمی شناسد.
·
هر دادی ـ همیشه و همه جا ـ با ستدی
همراه است و هر ستدی با دادی.
·
این احساس بدهکاری از یکسو و
طلبکاری از سوی دیگر، تخریب تدریجی، ولی پیگیر شخصیت گدا را پیش برنامه ریزی می
کند.
6
·
گدا در حد گدا درجا نمی زند، بلکه
لومپن پرولتریزه می شود.
·
به هر کاری دست می زند تا ستد خود
را جبران کند.
·
در نتیجه، گدا ـ از هر نظر ـ رفته
رفته سقوط می کند.
·
مثلا برای اعضای طبقه حاکمه،
خبرچینی می کند.
·
ترور می کند.
·
تبلیغ می کند.
·
حتی خودش را بلحاظ جنسی در اختیار آنها
قرار می دهد.
·
حتی خواهر و برادر و مادر و زن و
بچه اش را در اختیار اعضای خر پول طبقه حاکمه قرار می دهد.
7
·
گدا رفته رفته از منیت، فردیت،
هویت و شخصیت تهی می شود.
·
زباله واره می شود.
·
به قول فروغ فرخزاد، «تفاله یک
زنده» می شود.
·
گدا بدین طریق، هم «بدهی» خود را
بازپس می دهد و دیالک تیک مخدوش داد و ستد را تعمیمر و ترمیم می کند و هم ستد بی داد
خود را (زندگی انگلی خود را) تضمین و تحکیم می کند.
8
·
اگر سیر و سرگذشت اعضای سازمان های
اطلاعاتی و امنیتی شاه و شیخ و آن و این بررسی سوسیولوژیکی ـ رئالیستی شود، بیشک
همین روند سقوط اجتماعی و اخلاقی لومپن پرولتاریا آشکار می گردد.
·
ناصر مؤذن در همان اوان روی کار
آمدن اجامر جماران قصه دو سه صفحه ای در نشریات حزب توده (مجله دنیا؟) منتشر کرد که نطفه های سازمان اطلاعات و امنیت
اجامر جماران را نشان می داد:
الف
·
همان نطفه هائی که بعد از چند سال،
به آذین پیر (60 ـ 70 ساله؟) در خاطرات
خود راجع به بازداشت، بازجوئی، شکنجه و غیره مطرح می سازد.
ب
·
همان نطفه هائی که صدری در رابطه
با حمله به چاپخانه حزب توده (؟) و تهدید
و دستگیری پور هرمزان پیر در اخبار روز و غیره مطرح می سازد.
·
سیر و سرگذشت اجامر شکنجه و سرکوب،
پروسه سقوط اجتماعی اعضای جامعه از نوچه به گدا و از گدا به خبرچین و از خبر چین
به قوای ترور و سرکوب و شکنجه و تخریب است.
9
هر یکی از درختان را دخلی معین است، به وقتی معلوم
گهی تازه اند و
گاه پژمرده.
سرو را هیچ نیست
و همه وقتی تازه است
و این است، صفت آزادگان.
·
سعدی و حافظ در هر صورت، جامعه ار
به گدا خانه مبدل می سازند تا حاکمیت اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی را تحکیم
کنند.
·
حافظ دلیلش را از کسی پنهان نمی
دارد:
ساقی به جام عدل، بده باده
تا
گدا
(لومپن پرولتاریا)
غیرت نیاورد که جهان پر بلا کند.
·
دلیل حافظ این است که یا باید از
گدا دستگیر کرد و یا باید خرمن عصیان های اجتماعی را درو کرد.
·
منظور حافظ از مفهوم «عدل» همین
دستگیری ازبینوایان است.
·
آنچه بظاهر هومانیستی جلوه گر می
شود، ماهیتا ضد هومانیستی است.
·
همین مفهوم حافظ را امروزه هم
احزاب و سازمان ها و شخصیت های «ملی» نشخوار می کنند و هم بین المللی.
·
جهان دیری است که به گدا خانه مبدل
شده است.
·
·
سؤال این است که پیامد این لومپن
پرولتریزاسیون بشریت چه بوده و چه خواهد بود؟
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر