۱۳۹۵ مهر ۴, یکشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (332)

جمعبندی از
مسعود بهبودی 

قال الصادق (ع) : 
« رأس كلّ خطيئه حبُّ الدنيا » 
(كافي، ج2، باب حب الدنيا، ص315 ) 
دنیا دوستی سرچشمه تمامی خطا ها ست 

حریف

ممنون.

1
این شعار ظاهرا از امام صادق است
که یکی از اعضای اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی
بوده است.

2
از جمارانیان و جمکرانیان بوده است.

3
از توده بهتران و از توده غافلان بوده است.

4
احتمالا با سوادترین امام شیعیان بوده است
اگر حضرت علی را مستثنی داریم.

5
در این شعار
آیین ریاضت تبلیغ می شود.
طنز قضیه هم درست همین جا ست.

6
در آمد مادام العمر دهقانی، عمله ای، رفتگری، حفاری
نجاری
کمتر از خرج عمل جراحی فلان جای
جمکرانیان و جمارانیان است

7
توده های مولد و زحمتکش
در مقایسه با اعضای طبقه حاکمه
از دنیا چه بسا حتی چندر غازی به نصیب نمی برند
ولی باید حب الدنیا را با حب العقبا تعویض کنند.

7
اما منظور امامان از این تعویض نقد بخور ـ نمیر
با وعده چنان و چنین نسیه چیست؟

8
منظور امامان را پیروان مظلوم آنان
همین دو سه روز پیش به بهای گران فهمیدند:

9
دو نفر از اجامر فوندامنتالیسم
دو نفر از اجامر جمارانیان و جمکرانیان عرعرستانی ـ صعودی
حب الدنیا را با حب العقبا
تعویض کردند
خود، راهی جنت شدند و کوهی از جنازه و مجروح برجا نهادند.

10
ای افغانستان ستمدیده بر تو چه رفته است؟
چه می رود؟
چه خواهد رفت؟

11
از سرتاپای این جفنگ
ایده ئولوژی نظامات برده داری ـ فئودالی می تراود:
این اندرز نیز
کمافی السابق
شامل حال اعضای طبقه حاکمه اندرزگو نمی شود
که دختران و پسران شان در سالن های مد اروپا و امریکا
اوقات پر کسالت خود را صرف می کنند.
کیف ده ها هزار دلاری می خرند و کیف خر می کنند.

12
مخاطب صادق الدوله دیلمی
توده است که مولد بی همه چیز همه چیز دنیا و حتی مولد خود دنیا ست.

13
جامعه و جهان نتیجه عرق جبین بی نامان بی نیاز از عنوان و نام است
بی نامان بی اعتنا به نامی که
دنیا و مافیها را بسان فرزندان شان می پرستند.

14
اصیل ترین عشق
عشق مولد به مولود است.
عشق مولد دنیا و ما فیها به دنیا و ما فیها ست
که از جنس عشق مادر ـ پدر به فرزند است.

15
جهانگریزی و جهان ستیزی
نه راه و رسم و آیین مولدین،
بلکه راه رسم و آیین اجامر فئودالیسم، فاشیسم و فوندامنتالیسم
است.

16
دنیا (جامعه و جهان) میراث نیاکان بشری است
که با تحمل زجری عظیم تولید شده است.

17
بشریت گرانبهاتر و عزیز تر از جامعه و جهان
چیزی ندارد.

18
عقبای واهی و خیالی
پیشکش جمارانیان و جمکرانیان انگل و عوامفریب
از همه رنگ و نیرنگ باد.

ما تحلیل می کنیم، نه توهین.
روشنگری همین است.

1
تحلیل را با توهین عوضی گرفتن
نشانه ی بارز خریت و خردستیزی 
است.

2
به خود نظر
نظر انداز و ایرادش را پیدا کن.

3
اسلام ایده ئولوژی است

4
ایده ئولوژی پدیده ای طبقاتی است.

5
تفاوت اسلام دهقان و عمله و بنا با اسلام اشراف و اعیان و بورژوازی
از زمین تا آسمان است.

6
به همین دلیل
«من جعفری هستم»
بیانگر چیزی نیست.

7
هم انسان زحمتکش می تواند جعفری باشد
و هم عنسان انگل.

8
فریب فرم ها را عوام الناس می خورند
نه خردگرایان ژرف اندیش.

9
دین (اسلام در این بحث)
ربطی به تئولوژی (فقهیات) ندارد.

10
دین فرمی از شعور اجتماعی است.
مراجعه کنید به
شعور اجتماعی
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری


11
شعور اجتماعی طبقات اجتماعی مختلف
متفاوت و حتی متضاد است.

12
اسلام واحدی وجود ندارد.

13
اسلام طبقات اجتماعی وجود دارد.

14
اسلام مولدین و زحمتکشان وجود دارد
و اسلام طبقات انگل، ستمگر و استثمارگر

15
تفاوت ایندو از زمین تا کهکشان است.

16
ام الفساد
نه حب دنیا
بلکه مالکیت خصوصی است

داد از این بیگانه خواهی
وای از این از خود گریزی
یا بتر:
با خود ستیزی

تا موقعی که پول نفت
تنها مرده ریگ اتفاقی ما ست و این ثروت سرنوشت ساز
در دست دولت است، که با آن اقتدار مسلح و قدرت انحصار مالی خود را در اداره جامعه سامان می دهد،
گلوگاه مردم در پنجه هر نوع اقتدار فشردنی است
جواد مجابی

جل الخالق

1
دولتی کردن صنایع نفت
یکی از افتخارات ملی مردم ایران است.

2
ملت ایران
بهای گرانی هم بابت آن پرداخته شده است.

3
ضمنا اگر صنایع نفت واقعا دولتی اند،
پس بابک الدوله زنجانی و اتابک السلطنه رفسنجانی
و لاشخور الدوله های بادومجانی
ثروت عظیم خود را از کجا استخراج کرده اند؟

بر فرض هم که بشر نابود شد
باز هم به درک
صادق هدایت

افکار افراد را بهتر است که با دقت بخوانیم تا رستگار شویم:

1
صادق هدایت
فقط بی خیال بود و نبود آثار خویش نیست.

2
صادق هدایت بی خیال بود و نبود بشریت است
و حتی خواهان انهدام جامعه بشری و امحای بشریت است.

3
صادق هدایت بشریت را میکروب تلقی می کند.

4
میکروب
اما اقلیت انگلی است
که طایفه صادق هدایت ها بدان تعلق دارند.

5
میکروب
اعضای طبقه حاکمه اند که از دو هزار سال قبل
سوار بر گرده توده مولد و زحمتکش شده اند
و برای حفظ امتیازات خود
حاضر به پایین آمدن و شرافتمندانه زیستن نیستند.

6
صادق هدایت
در لفافه انتقاد سطحی از مذهب و خرافه و این و آن
انقلاب را و توده را می کوبد.

7
صادق هدایت همان نیهلیسمی را تبلیغ و عملی می سازد
که فاشیسم و فوندامنتالیسم تبلیغ و عملی می سازند.

8
فریب هارت و پورت این اشراف زاده ها را نباید خورد.

9
اینها باید افشا شوند تا توده بیدار شود
تا توده به خودشناسی رسد
تا توده از تصور توان جهاندگرگونساز خود
به هراس افتد
و آن کند که باید بکند.
نظم و نظام نوین خود را پی افکند.

انسان بی شعور
(خواه شعور درست و خواه شعور وارونه)
انسان نیست،
عن سان است.

1
شما مذهب را نمی شناسید.

2
حتی دلیل مخالفت صادق هدایت و امثالهم با مذهب را نمی دانید.

3
چون پیش شرط شناخت دلیل آنها،
شناخت مذهب است.

4
انسان و جامعه
نمی تواند
بدون روح و یا شعور ادامه حیات دهد.

5
جامعه بدون روح و شعور
در طرفة العینی جنگل می شود.
همان می شود که صادق هدایت و امثالهم می خواهند که بشود.

6
بدون مذهب اعضای جامعه
لومپن پرولتریزه می شوند.
لات و لاشخور و لومپن و جنده و جاکش می شوند.

7
شما حتما فوندامنتالیسم را نماینده مذهب تصور می کنید.
فوندامنتالیسم برادر خوانده فاشیسم است.
جریانی از سر تا پا
ضد مذهبی است.

8
فوندامنتالیسم مذهب را گروگان گرفته است
تا توده های مردم را خر کند و راهی جهنم سازد.

9
مذهب پدیده روبنائی بکلی دیگری است.
مذهب اصلا و اصولا منفی و مخرب نیست.

10
مذهب را فقط با توده ای کردن فلسفه علمی و انقلابی (مارکسیسم ـ لنینیسم) می توان نفی دیالک تیکی کرد.
یعنی جنبه های مثبت آن را حفظ کرد و توسعه داد
و جنبه های منفی اش را حذف کرد و دور انداخت.

11
مذهب را ضمنا نباید با تئولوژی (فقه) عوضی گرفت.
مذهب فرمی از شعور اجتماعی است.

12
توده به مذهب به اندازه آب و نان نیاز دارد.
دلیل دوام مذهب در همین نیاز است.

13
اگر جامعه بدون شعور و روح
(چه شعور و روح درست و چه وارونه)
می توانست ادامه حیات دهد،
حتما فاتحه ای بر مذهب می خواند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر