۱۳۹۵ مهر ۹, جمعه

هماندیشی با مریم (56)


میم نون
  
علل و دلایل تشکیل دیالک تیک تجلیل و تحقیر
در جامعه بشری

جمال در نظر و شوق
ـ همچنان ـ
باقی
گدا
ـ اگر همه عالم بدو دهند ـ
گدا ست

·        معنی تحت اللفظی:
·        روی زیبای تو و شوق دیدار تو ـ همچنان و هنوز ـ در دل باقی است.
·        بسان گدا که اگر قارون هم شود، گدا خواهد ماند.

·        سعدی در این بیت غزل، روانشناسی گدایان را بطرز ریشه ای و رادیکال برملا می سازد.
·        گدا مادام العمر نیازمند، منتظر و چشمداشت مند می ماند. 
·        اگر همه عالم را هم به او دهند، خصلت گدائی اش را نمی توانند از بین ببرند.

1
گدا
ـ اگر همه عالم بدو دهند ـ
گدا ست

·        این نظر سعدی را تجارب عینی زندگی اثبات کرده اند و اثبات می کنند.
·        سعدی هم بی تردید بنا بر تجارب عینی و نوعی (بنا بر تجارب همنوعان، بنا بر تجارب تاریخی)  به این نظر تأسف انگیز درست رسیده است:
·        خیلی از دراویش و سادات و روحانیان با گذشت زمان ثروتمند شده اند، ولی علیرغم آن، نتوانسته اند، از گدائی در مساجد و مجالس دست بردارند.
·        این مسئله اعصاب وابستگان آنها را در هم کوبیده است.
·        پسر در شهر و روستا با اعلام اینکه در مزرعه اش و یا در کارخانه اش 20 و یا 200 نفر کارگر دارد، پوز می دهد و پدر در ماه های محرم و رمضان در مساجد و مجالس راه می افتد و از این و آن پشیزی گدائی می کند.

·        این اما به چه معنی است؟

2
گدا
ـ اگر همه عالم بدو دهند ـ
گدا ست

·        این بدان معنی است که گدائی در قاموس گدا سلب قبحیت شده است.
·        گدائی به حرفه گدا بدل شده است.
·        همانطور که نجار، نجاری می کند، گدا هم به خیال خود گدائی می کند.
·        سعدی در بوستان و گلستان همین خیال خوشایند گدا را تئوریزه می کند.
·        آن سان که خلایق باید خیلی هم قدر دان گدا باشند.
·        در فلسفه اجتماعی سعدی، اگر گدا نباشد، چرخ هستی از چرخش باز می ماند.
·        گدائی بدین طریق به امری عادی بدل شده است.
·        گدائی بدیلی برای کار شده است.

·        کلید حل معما هم احتمالا همین جا ست:
·        کار ماهیت انسانی انسان ها را تشکیل می دهد.
·        تعویض کار با گدائی (و دیگر فرم های لومپن پرولتری، مثلا جندگی، جاکشی، جاسوسی، سخن چینی، رهزنی، دزدی، قاچاقچیگری، مواد مخدر فروشی، زورگویی، زورگیری، جنگ افروزی، آدمکشی، ترور، تهدید، ولگردی، لاشخوری و غیره)، به احتمال قوی به تعویض ماهیت انسانی انسان ها منجر می شود.

·        تعویض ماهیت انسانی انسان ها اما مشخصا به چه معنی است و چه پیامدی دارد؟

3
گدا
ـ اگر همه عالم بدو دهند ـ
گدا ست

·        تعویض ماهیت انسانی انسان ها به معنی سلب آدمیت از آدم ها  ست.
·        سلب آدمیت از آدم ها یکی از فرم های بسط و تعمیم سلب سوبژکتیویته از انسان ها ست.
·        تخریب شخصیتی، اخلاقی، اجتماعی، روحی، روانی و استه تیکی گدا (لومپن پرولتاریا) در همین تعویض ماهیت انسانی او نهفته است.
·        ریشه اصلی لومپن پرولتریزاسیون جامعه، در کندن اعضای جامعه از محل کار مادی و فکری و هنری و بیکاره (هیچکاره) کردن آنها ست.

4
گدا
ـ اگر همه عالم بدو دهند ـ
گدا ست

·        لومپن پرولتاریا پوسته ی بی هسته ای از انسان است.
·        فرم نمودین بی محتوای ماهوی ئی از انسان است.
·        لومپن پرولتاریا بظاهر انسان است.
·        لومپن پرولتاریا انسان نما ست.
·        لومپن پرولتاریا ماهیت انسانی خود را از دست می دهد.

·        منجلاب فساد جامعه و جهان همین جا ست.

5
گدا
ـ اگر همه عالم بدو دهند ـ
گدا ست

·        بخش اعظم اعضای طبقه حاکمه در نظامات اجتماعی برده داری، فئودالی و سرمایه داری، همین روند تعویض ماهیت انسانی را طی کرده اند.
·        یعنی قبلا به هر طریق و علت و دلیلی، لومپن پرولتریزه شده اند و بعد «معتبر شده اند و از خلق (اخلاق) و خلق و خدا بی خبر شده اند.»

·        کشتارگاه های بیشمار بی نام و با نام، بی خون و خونین، آشکار و نهان، مستقیم و غیرمستقیم، با صدا و بی صدای جهان (خاوران، آوشویتس، ویتنام، استالینگراد، افغانستان، عراق، لیبی، سومالی، سوریه، شیلی، السالوادور، اندونزی و غیره)، پیامد های روند لومپن پرولتریزاسیون اعضای جامعه بشری و جامعه بشری اند.

6
گدا
ـ اگر همه عالم بدو دهند ـ
گدا ست.

·        هزره علف های ایده ئولوژی اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی و بورژوازی مثلا ایراسیونالیسم، نیهلیسم، نیهلیسم اخلاقی، فاشیسم، صهیونیسم، فوندامنتالیسم، میلیتاریسم و غیره در منجلاب لومپن پرولتریزاسیون جامعه بشری می رویند.
·        بعد در آیینه دل ایدئولوگ های طبقه حاکمه مثلا نیچه و قطب  و شریعتی و شیادان دیگر منعکس می شوند و تئوریزه می شوند تا توسط اجامر اجرائی (عمله طبقه حاکمه، مثلا هیتلر و پینوچه و بوش و بن لادن و خمینی و کوسه و سید علی و غیره) جامه عمل پوشند.

7
گدا
ـ اگر همه عالم بدو دهند ـ
گدا ست

·        از طریق کندن اعضای جامعه از کارگاه کار مادی و فکری اصیل،  ماهیت انسانی انسان ها مانی پولیزه می شود.
·        چه بسا پوسته ای انسان نما از انسان ها باقی می ماند.
·        چه بسا ماسکی از انسان می ماند و هیولائی هراس انگیز در زیر ماسک.
·        دسیسه ها و ترفند های طبقه حاکمه امپریالیستی و فئودالی ـ فوندامنتالیستی هم همین است:
·        لومپن پرولتریزاسیون عمیق همه اعضای جامعه.

8
گدا
ـ اگر همه عالم بدو دهند ـ
گدا ست

·        لومپن پرولتریزاسیون همه اعضای جامعه احتمالا از همان بدو ورود بشریت به جهنم جامعه طبقاتی آغاز شده است.
·        اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران و شاید هم جهان در اثر پیروزی همین لومپن پرولتریزاسیون طبقه حاکمه در طول تاریخ است که لبریز از انتظار، توقع و چشمداشت از همنوع خویش و خدای خویش اند.
·        این خبر خوب خوشایندی نیست.
·        طبقه حاکمه تبر بر ریشه های شرافت انسانی انسان ها فرود آورده است و اشرف موجودات را به لومپن زباله تبدیل کرده است.

9
گدا
ـ اگر همه عالم بدو دهند ـ
گدا ست

·        طبقه حاکمه در این زمینه پیروز شده است.
·        به همین دلیل اکنون با کارت باز بازی می کند:
·        هر دختر و پسر زیبا، با هوش، مستعد، با هنر تحت عناوین، بهانه ها، ترفند ها و دستاویزهای رنگارنگ لخت می شود و لومپن پرولتریزه می شود:

الف
·        هر شاعر و نویسنده و هنرمند و فیلسوف و دانشمند و کاشف و مخترع به محض شناخته شدن لومپن پرولتریزه می شود.
·        طریق و ترفند لومپن پرولتریزاسیون طبقه حاکمه هندوانه نهادن زیر بغل هر کدام، میلیونر کردن هر کدام از طریق فروش زباله های فکری او و جایزه باران کردن او ست.

ب
·        لومپن پرولتریزاسیون روشنفکران و ورزشکاران و غیره جامعه دیالک تیکی از دانه و دام است.
·        معروفیت بخشیدن به روشنفکری، انتشار پرتیراژ زباله های او و جایزه باران کردن آثار او و خود او فقط به معنی تبلیغ گلوبال (تمام ارضی)  زباله های ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه نیست.

پ

·        این ضمنا به معنی سرمشق تراشی برای بقیه روشنفکران  ملی و بین المللی است.
·        معروفیت جهانی بخشیدن به سولژنیتسن، انتشار پرتیراژ زباله های او و جایزه باران کردن او و آثار او سبب می شود که هزاران سولژنیتسین بسان قارچ از زمین کشور شوراها برویند.
·        ما دیری است که در مقیاس جهانی با لومپن پروری لومپن ها سر و کار داریم.
·        شرم انگیز است، ولی واقعیت جز این نیست:
·        هر سیاستمداری در جهان زیر سیطره سرمایه، لات و لاشخور و لومپن تمامعیاری است.
·        فقط کافی است که بیوگرافی این اراذل و اوباش مورد بررسی قرار گیرد.

ت
·        هر از گاهی به سبب خطای لپی و یا به مصلحتی، یکی رسوا می شود، ولی این بی آبرویان فقط کاهی از کوهی اند.
·        شرم کمیاب و کیمیا شده است.
·        سناتور میلیونر سنای متروپول های سرمایه، دختر خردسال سناتور دیگر را آبستن می کند، فوتبالیست میلیونری زن رفیقش را.
·        رئیس جمهوری با منشی نوجوانش آن می کند که با همسرش حتی نمی تواند بکند.

ث
·        لومپن پرولتریزاسیون اعضای جامعه در عصر حاضر هم وسعت گرفته و هم سرعت.
·        صدها هزار کودک زیباروی پسر و دختر مردم در «صنایع» سکس تحت استثمار قرار دارند و بطرز ریشه ای لومپن پرولتریزه شده اند.
·        نه شرم دارند و نه شخصیت و نه حتی هویت و فردیت و منیت.
·        تمیز پرولتاریا از لومپن پرولتاریا فوق العاده دشوار گشته است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر