۱۳۹۵ شهریور ۲۲, دوشنبه

سیری در کلامی از مسعود کیمیائی (بخش اول)


تحلیلی از
شین میم شین

حکم رییس صادر شد
گفتگوی امید روحانی با کیمیایی 

روشنفکر و تکنوکرات

نگاه کنیم به نقش روشنفکران ، آگاهان و دانستگان
در 20 دهه پیش تا حالا و ببینیم چه قدر بوده است و هست . زمانی بود که روشنفکران در همه جای جهان حضور داشتند و راجع به همۀ سیاست ها تصمیم می گرفتند .
حرف شان خوانده می شد .
پیشنهاد سارتر زمین نمی ماند .
پیشنهاد مثلا توماس مان زمین نمی ماند.
آن ها هم راجع به همه چیز و همه جا حرف و سخن می گفتند و نه فقط در بارۀ وضع خود و کشور خودشان
بلکه راجع به هر موضوع کلان یا حتی جزیی
در همه جای دنیا .


اکنون این جایگاه دیگر وجود ندارد ،
برای اینکه پیدایش تکنوکراتیسم ، فاصلۀ بین روشنفکر و مردم را کم کرد .
تکنوکرات حالا همان جایگاه را دارد و چون تکنوکرات است ، اصلا در این مباحث فکری و عقیدتی شرکت نمی کند . تکنوکرات حضور از خود نشان نمی دهد
بلکه سایه از خودش نشان می دهد .
بیشتر سیاستگزاران فعلی در جهان تکنوکرات هستند .
حالا من سؤال می کنم که ما چه قدر درگیر این نکته هستیم ؟
هم اکنون روشنفکری که قرار است در حیطۀ روشنفکری قرار بگیرد ، تا چه حد در این مقام از روی دست قبلی ها می نویسد ؟ به همین سینما رجوع کنیم و سینماگرانی که در سمت موافق هستند، اما می خواهند به سمت مخالف بیایند و اپوزیسیون شوند ، تا نویسندۀ جوان امروزی ....
که چه قدر از خودش خلاقیت دارد و چه قدر از روی دست گذشته ها و قدیمی ها بر می دارد یا دست کم نگاه می کند ؟
چه قدر نوع زندگی روشنفکر قدیمی را الگو قرار می دهد ؟ دیگر روشنفکری به وجود می آید که روشنفکر زمانۀ خودش باشد .
اگر این به وجود بیاید آن وقت می تواند در جهان تفکرحضور داشته باشد .
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری


1

2

3

4

5

6

تکنوکراسی

1

2

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر