۱۳۹۵ شهریور ۱۷, چهارشنبه

ضرورت و تصادف (2)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان  شین میم شین

11
·        ضرورت علیرغم داشتن رابطه تنگاتنگ با عام با قانون فرق دارد.

الف
·        قانون، عبارت است از پیوند ضرور و عام میان اوبژکت ها، روندها و غیره.
·        ولی هر پیوند ضرور حتما پیوند قانونمندی نیست.

ب
·        قانون، همواره به گروهی از اوبژکت ها، حوادث و غیره نسبت داده می شود که در آنها شروط لازم برای مؤثر بودن آن (قانون) موجودند.
·        ضرورت اما بر عکس، می تواند شامل حال حوادث منفرد و یا حوادثی که فقط یک بار اتفاق می افتند، نیز باشد.

پ
·        برای اینکه پیوندی، همزمان هم ضرور و هم قانونمند باشد، باید نه یک پیوند عام بالقوه، بلکه پیوند بالفعل باشد، یعنی شامل حال کل طبقه اوبژکت ها  و روندهای بالفعل موجود باشد و علاوه بر این باید نه پیوند میان مشخصات سطحی و غیرماهوی، بلکه پیوند میان مشخصات ماهوی آنها باشد، یعنی یک پیوند ماهوی باشد.

12
·        ضرورت (جبر) را نباید با علیت یکی گرفت.

·        مراجعه کنید به علیت، دیالک تیک علت و معلول در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

الف
·        اگر چه پیوند علی، یک پیوند ضرور (جبری)  میان علت و معلول است، ولی هر پیوند ضرور (جبری)، حتما نباید یک پیوند علی باشد.

ب
·        مثلا  در هر مثلث متساوی الاضلاع، میان مساوی بودن سه ضلع و مساوی بودن سه زاویه یک پیوند ضرور (جبری)  وجود دارد، ولی نه مساوی بودن سه ضلع، علت مساوی بودن سه زاویه است و نه برعکس.

پ
·        شب و روز بالضروره (جبرا) به دنبال یکدیگر می آیند، بدون اینکه یکی علت دیگری باشد.

·        (علت تشکیل شب و روز چند و چون محور کره زمین است. مترجم) 

13

·        ضرورت و تصادف، بطور مجزا و منفصل، مقابل هم قرار نمی گیرند، بلکه آندو در یک پیوند دیالک تیکی با یکدیگر قرار دارند. 

·        مراجعه کنید به دیالک تیک ضرورت و تصادف در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

الف
·        حادثه ای را تصادفی می نامیم، که تحت شرایط موجود، بتواند صورت گیرد، ولی حتما نباید صورت گیرد و با توجه به شرایط موجود، وقوع آن را هنوز نتوان تعیین کرد و یا حداقل به وضوح تعیین کرد.

ب
·        ضرورت و تصادف در چارچوب شرایط واحدی ضد یکدیگرند.

پ
·        هر حادثه ای در رابطه واحدی و بشرط واحدی همواره می تواند یا ضرور باشد و یا تصادفی.

ت
·        تضاد ضرورت و تصادف اما مطلق نیست، بلکه نسبی است و فقط برای سیستمی از شرایط و شروط موجود وجود پیدا می کند.
·        در خارج از این شرایط و شروط، ضرورت و تصادف می توانند یه یکدیگر تبدیل شوند.
·        حادثه ای که در پیوند معینی ضرور (جبری) است، می تواند در پیوند دیگری تصادفی باشد و یا برعکس.

ث
·        حالت خاص این رابطه دیالک تیکی در آن است، که ضرورت و تصادف می توانند در جریان روند توسعه معینی به یکدیگر بدل شوند:
·        آنچه در یک پله توسعه، تصادفی است، می تواند در پله توسعه دیگری، ضرور باشد و یا برعکس.

مثال اول

·        تغییری که به سبب بروز شرایط محیط زیستی جدید، بطور تصادفی در ارگانیسم گیاهان و جانوران صورت گرفته، می تواند در پله بعدی رشد آنها ـ اگر شرایط محیط زیست ثابت بماند ـ  به مشخصه ضرور ارگانیسم بدل شود و نسل های بعدی آن را به ارث برند.

مثال دوم

·        توسعه فرم ارزش از ساده و تصادفی به عام و ضرور توسط کارل مارکس در کتاب «سرمایه»  به اثبات رسیده است. 

14
·        پس نه حادثه و روند مطلقا ضروری وجود دارد و نه حادثه و روند مطلقا تصادفی ئی.

الف
·        ضرورت و تصادف همواره در وابستگی به شرایط و پیوندهای مشخص مطرح می شوند.

ب
·        از این رو نسبت دادن ضرورت (جبر)  و تصادف به جهان ـ بمثابه یک کل ـ مجاز نیست.

پ
·        مطلق کردن ضرورت (جبر) ما را به منجلاب فاتالیسم (تقدیرگرائی) سوق می دهد و مطلق کردن تصادف به باتلاق «ایندترمینیسم» (فقدان تعین مندی)  

ت
·        (مطلق کردن اختیار و نفی و انکار ضرورت (جبر)  در دیالک تیک جبر و اختیار ما را به منجلاب آنارشیسم سوق می دهد. مترجم )
 
·        مراجعه کنید به آنارشیسم، فاتالیسم، دترمینیسم و ایندترمینیسم، دیالک تیک جبر و اختیار (ضرورت و آزادی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ث
·        دترمینیسم دیالک تیکی که وجود عینی ضرورت (جبر)  و تصادف را و رابطه متقابل آن دو را مورد تأکید قرار می دهد، هم با دترمینیسم مکانیکی وهم با ایندترمینیسم تفاوت دارد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر