پروفسور
دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل اول
بخش
هشتم
نمونه
هائی از فلسفه بافی فلاسفه بورژوائی
واپسین
دیلتی، سیمل،
لسینگ، اورتگا گاسه، کلاگس، یاسپرس، هایدگر، کارناپ، ویتگن اشتاین، پوپر
1
ویلیهلم دیلتی
(«راجع به جهان بینی» 1988)
ویلهلم دیلتی (1833 ـ 1911)
فیلسوف،
روانشناس، پداگوگ آلمانی
از
فلاسفه متعلق به فلسفه حیات (اگزیستانسیالیسم آلمانی)
او
پدیده را نه بر بنیان قانونمندی های طبیعی، بلکه بر بنیان خودقانونمندی عالم روحی
و روانی انسانی توضیح می داد.
او
جزو مؤسسین علوم روحی محسوب می شود.
او
ضمنا مؤسس متد هرمه نویتیک و روان شناسی فهمنده است.
او
این متد را در آموزش جهان بینی بکار می بندد.
مؤلف
آثار بیشمار
1
·
«این زمانه (حال حاضر) با معماهای
بزرگ زیر مواجه است:
الف
·
با معمای منشاء چیزها
ب
·
با معمای ارزش هستی ما
ت
·
با معمای ارزش نهائی عمل ما
2
·
هیچکس در این زمانه (حال حاضر) عاقلتر
از یونانی ئی در مسعمرات ایونی و یا ایتالیائی و یا عربی در دوره ابن رشد نیست.
3
·
ما ـ بویژه امروز ـ در محاصره پیشرفت
سریع علم، در مقابل این معماها به همان اندازه بیچاره ایم که هر کسی در ازمنه قدیم
بیچاره بوده است.»
·
(ویلهلم
دیلتی، «مجموعه آثار»، جلد 8، ص 197، 1977)
2
گئورگ سیمل
(«فرهنگ فلسفی»، 1911 )
گئورگ سیمل (1858 ـ 1918)
فیلسوف، جامعه شناس آلمانی
از فلاسفه فلسفه حیات، نئوکانتیانیسم
موضوع پژوهش:
فلسفه فرهنگ
جامعه تضاد
·
«روح خود را در مقابل وجود می
بیند، وجودی که بالاجبار و بنا بر خودپوئی طبیعت خویش به سوی وجود سوق داده می
شود:
·
روح اما همیشه در حرکت می ماند،
مسحور خویش در دایره ای که با وجود فقط اصطکاک پیدا می کند و هر دم که قصد نفوذ در
وجود دارد، در چرخش به حول کحور خویش، محتوای قانون وجود را بر می کند و با خود می
برد.»
·
(گئورگ
سیمل، «فرهنگ فلسفی»، ص 250، 1911 )
3
تئودور لسینگ
(«معنابخشی به بی معناها»، 1919)
نئودور لسینگ (1872 ـ 1913)
فیلسوف،
نویسنده آثار فلسفی، ستاره شناس آلمانی
از فلاسفه فلسفه بورژوائی واپسین
1
·
«اگر آماج تاریخ را تعقل کامل (حاکمیت
عقل و فرامین عقلی) بپنداریم، از خود می پرسیم که آیا هر چیز منطقی، چیزی مرده
نیست و به همین دلیل، هر چیز زنده، زندگی ئی نیست که هنوز عقلائی نگشته است؟»
·
(تئودور
لسینگ، «معنابخشی به بی معناها»، ص 163، 1919)
2
·
«تبهکاری کلیه انسان های مولد اما این
است که در کار خویش به جای خودنمائی به خودزائی مبادرت می ورزند.
3
·
کلیه این فرم ها، کارها و خواست ها
تنها به برترسازی خویش نسبت به طبیعت منجر می شوند و بیش از آن خود می سازند که خون
زنده در اختیار آدمی قرار داده است.»
·
(تئودور
لسینگ، «انسان و چیزهای تغییرناپذیر»، ص 196، 1923)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر