جلسه پرسش و پاسخ
میان فرنگی نیرنگی و سگ سنگی
میم حجری
فرنگی نیرنگی
اگر
زندگی کوتاه است،
پس
چرا
از انجام کارهای بیشماری که برای
تان خوشایند هستند،
امتناع می ورزید؟
سگ سنگی
۱
اولا
سگان سنگی
همیشه
آن می کنند
که
برای شان
خوشایند
است.
مثلا
پارس می کنند.
اصلا
از
خود
پرسیده ای
که
پارس
چیست
و
فلسفه پارس
چیست؟
۲
ثانیا
سگ ها
گرفتار زندگی سگی
اند
و
زندگی سگی
مانع انجام بسیاری از کارها می شود
که
سگ ها
دوست دارند.
۳
تو
اصلا
از
خود
پرسیده ای
که
زندگی سگی
از
چه قرار است؟
۴
سگ ها
در
دیالک تیک جبر و اختیار
زندگی سگی
دارند.
جبر زندگی
بندی
بر
دست و پای
هر کسی است.
کسی
را
از
قید وبند جبر زندگی
گزیری و گریزی
میسر نیست.
نمی توان
به
دلخواه خود
زیست.
طرز زیست هر کس
در
دیالک تیک فرد و جامعه
تعیین می شود.
آزادی و یا اختیار هر کس
به
اندازه شناخت او
از
جبر زندگی
است.
شناخت جبر زندگی
چه جبر طبیعی و چه جبر
جامعه ای
حلال حتی الامکان مشکلات
است.
به
همین دلیل
پیش شرط کسب آزادی (اختیار، مختاریت)
جبرشناسی
است
و
پیش شرط شناخت جبر هستی
خروج از خریت
است.
پس
پیش
به
سوی روشنگری
روشنگری = دیالک تیک انتقاد از خود
و انتقاد از همنوع خود و جامعه و همبود خود.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر