۱۳۹۸ شهریور ۲۲, جمعه

قیام امام حسین از دیدی دیگر (۲)

 

تأملی
از
 شین میم شین
 
اشرفدخت ص

خارج از هر گونه اعتقاد و باور و دین و مذهب،
تنها باور دارم
که
"نبرد نابرابر"
کثیف و پلشت است،
درباره ی هر کس و هر کجا که باشه.

سؤال این است
که
چرا
فقط «نبرد نابرابر»
کثیف و پلشت
است
و
نه
«نبرد» به طور کلی؟
 
ضمنا
منظور از نبرد چیست؟
 
چرا
هیتلر 
از
«نبرد من»
دم می زند
و
نه
از
مبارزه من؟
 
نبرد
یکی از فرم های مختلف مبارزه است.

نبرد
فرم مادی، عینی، عملی، علنی و عریان مبارزه است.

مبارزه 
اما
فرم های متفاوت و متنوع دارد.

مبارزه 
قبل از اینکه جامه عمل پوشد
و
به
خونریزی منجر شود،
در
کله آدم ها
صورت می گیرد.

یعنی
مدل فکری مبارزه
بر
 عملیات جنگی
مقدم است.

در
میدان مبارزه عملی (نبرد، جنگ) 
مدل فکری مبارزه
جامه مادی و واقعی و عینی می پوشد.
 
یعنی
تئوری مبارزه
جامه عمل می پوشد.
 
یعنی
روح
مادیت می یابد.
 
به 
همین دلیل
هیتلر
نخست
کتاب مزخرف «نبرد من»
را
سر هم بندی می کند
تا
بدین طریق
اندیشه مبارزه
در
روح (شعور) جامعه 
رسوخ داده  شود
و
به
وقت معین
از
کله برون آید 
و
مادیت یابد.
 
اندیشه ای
که
در
تحلیل نهایی
منشاء مادی (منافع طبقاتی) 
داشته است.

دیالک تیک ماده و روح (وجود و شعور)

مبارزه چیست 
و
علل و دلایل آن کدامند؟
 
۲
خارج از هر گونه اعتقاد و باور و دین و مذهب،
تنها باور دارم
که
"نبرد نابرابر"
کثیف و پلشت است،
درباره ی هر کس و هر کجا که باشه.
مبارزه در جامعه بشری
که
در
تحلیل نهایی
خانواده ای
است،
برای چیست؟
 
چرا 
باید
اعضای خانواده واحد بشری
به
عوض همزیستی صلح آمیز
به
مبارزه بر ضد خواهران و برادران خود
بپردازند؟
 
چرا حریف هماندیش
با
مبارزه میان اعضای خانواده واحد بشری به طور کلی
مخالفتی ندارد
و
آن
را
«کثیف و پلشت»
محسوب نمی دارد؟
 
این
ایده ئولوژی کدام طبقات اجتماعی
است
که
فقط
«نبرد نابرابر» در کربلا
را
تحقیر و محکوم می کند؟
 
۳
دیدگاه و تجزیه ـ تحلیل شما
 ایدئولوژیکی
 است 
  دیدگاه من
 روان شناختی علمی 
به دور از کنش و واکنش ایدئولوژیک و طبقاتی و مقایسه ... 
است.
از 
دیدگاه من 
کودکی هم که سنگ به گربه میزنه، 
محصول آموزش محیط و رفتار ناپسندی است 
که 
داره بهش 
"نبرد نابرابر" 
و 
 ضعیف کشی رو 
یاد میده 
و 
این 
یعنی پیدایش یک ذهن و ضمیر ناخودآگاه بیمار و بالفطره یک جانی کوچک آماده ی پرورانده شدن و تبدیل شدن به بزرگت. 
اصلا مهم نیست که چنین کودکی مسلمان زاده است یا بهایی یا یهودی و مسیحی و غیره
 
این واکنش حریفه هماندیش
(استاد دانشگاه)
به
بخش پیشین تحلیل ما از قیام امام حسین
است.
 
ما
این کامنت حریفه هماندیش
را
نخست تجزیه و سپس تحلیل می کنیم:
 
۴
دیدگاه و تجزیه ـ تحلیل شما
 ایدئولوژیکی
 است 
  دیدگاه من
 روان شناختی علمی 
به دور از کنش و واکنش ایدئولوژیک و طبقاتی و مقایسه ... 
است. 
حریفه هماندیش
به
عوض بررسی تجزیه و تحلیل ما
و
نقد رئالیستی ـ راسیونالیستی نظرات ما
به
دیدگاه ما
و
تجزیه و تحلیل ما
گیر می دهد.
 
یعنی
خود ما
را
به
ما
از
دید خود
معرفی می کند.
 
بدین طریق
فاتحه ای
بر هماندیشی خوانده می شود.
 
حریف دیگری
در
واکنش به همین تجزیه و تحلیل ما
نوشته:
مادر جنده.
 
اگر دم دستش بودیم
همان بلا را بر سر مان می آورد
که
اجامر جماران
در
دانشگاه اوین
بر سر مادران و پدران و خواهران و برادران ما
آورده اند.
 
آویزان کردن دگراندیش از پاها
و
آش و لاش و لاشه کردن او.
 
۵
دیدگاه و تجزیه ـ تحلیل شما
 ایدئولوژیکی
 است 
  دیدگاه من
 روان شناختی علمی 
به دور از کنش و واکنش ایدئولوژیک و طبقاتی و مقایسه ... 
است.  
 
حریفه هماندیش
دنبال دیدگاه و تحلیل ماورای طبقاتی و ماورای ایده ئولوژیکی می گردد
و
چنان وانمود می کند
که
انگار
دیدگاه و تحلیل خودش
اولا
دیدگاه و تحلیل شخصی خودش
است
و
ثانیا
ماورای طبقاتی و ماورای ایده ئولوژیکی 
و
به
همین دلیل واهی
علمی
است.

حریف
توجه ندارد
که
آنالیز
(تجزیه و تحلیل)
 یکی از متدهای علوم طبیعی مثلا بیولوژی، بیوشیمی و شیمی است.

هر دانشمند علوم طبیعی
برای شناخت مثلا لجنی
آن
را
مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد.

لجن مربوطه
را
زیر میکروسکوپ
می گذارد
و
عناصر آن
را
یکی پس از دیگری
مورد شناسایی قرار می دهد.
 
مثلا
برای کشف دلیل بیماری کسی
 قبل از هر کاری
ادرار و مدفوع و خون او
مورد تجزیه و تحلیل شیمیایی
قرار می گیرد
تا
میزان قند و چربی و غیره ان
و
انواع و اقسام میکروب های موجود در آن کشف شوند
و
علت بیماری اش
روشن 
و 
خود او
مداوا شود.

پزشک مربوطه
نمی تواند بگوید:
 
  دیدگاه من
 روان شناختی علمی
است
و
تجزیه و تحلیل شیمیایی و میکروبیولوژیکی
کشک است. 
 
با
متد روانشناختی
در
بهترین حالت 
می توان
به
کشف اختلالات روانی کسی
خطر کرد
و
نه
به
تحلیل قیام کسی بر ضد کسی.
 
ضمنا
پسیکولوژیسم
نه
علمی
است
و
نه
ماورای طبقاتی و ماورای ایده ئولوژیکی.
 
پسیکولوژیسم
یکی
از
ارتجاعی ترین و ضد علمی ترین مکاتب طبقه حاکمه امپریالیستی
است.
 
مراجعه کنید به روانشناسی
در
دایرة المعارف فلسفه بورژوایی واپسین 
 
ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر