بررسی هایی پیرامون مسئله ملی و مبانی موضع گیری مترقی در باره آن
نوید نو
مطلب دریافتی
ویرایش و تحلیل
از
یدالله سلطان پور
در حقیقت
پدیده ی ملت - دولت و به تبع آن ملی گرایی
پدیده هایی متأخرند
که
تنها
پس از شکل گیری نظام سرمایه داری
به وجود آمدند
و
حاصل اتحاد اقتصادی بخش های گوناگون یک محدوده ی جغرافیایی خاص
و
در تقابل با جدائی پسندی جوامع فئودالی
هستند.
همانطور که ذکرش گذشت،
ما
در
تاریخ جامعه بشری
با
دو نوع بورژوازی
سر و کار داشته ایم:
۱
بورژوازی آغازین
به
مثابه سوبژکت تاریخ
به
مثابه گورکن فرماسیون اقتصادی فئودالیسم
به
مثابه رهبر توده های مردم در رزم انقلابی ـ ضد فئودالی ـ ضد روحانی
نمایندگان ایده ئولوژیکی این بورژوازی آغازین
غول های فلسفی و فکری و فرهنگی و هنری و علمی معروف خاص و عام اند:
از لامتری و دیدرو و هلوه تیوس و هولباخ تا کانت و هگل و فویرباخ و صدها تن دیگر
از
شیللر تا ولتر و روسو و گوته و غیره
ستون فقرات ایده ئولوژی بورژوازی آغازین
فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان
است
که
با
فلسفه هگل و فویرباخ
(خاتم الفلاسفه بورژوازی آغازین)
به
پایان می رسد.
را
مارکسیسم
نقد و نفی دیالک تیکی کرده است.
یعنی
ضمن حذف جنبه های منفی و معیوب شان،
جنبه های مثبت و مترقی شان
را
حفظ کرده و توسعه داده است.
مثلا
فلسفه کلاسیک بورژوایی و اقتصاد سیاسی کلاسیک بورژوایی
جزو منابع تئوریکی مارکسیسم
محسوب می شوند.
برابری، (خواهری - ) برادری و غیره بورژوازی انقلابی آغازین،
در
مارکسیسم و مارکسیسم - لنینیسم
نمایندگی می شوند.
یعنی
پرچم بورژوازی انقلابی آغازین
را
پرولتاریای انقلابی
تحت رهبری حزب مارکسیستی ـ لنینیستی
به
دوش می کشد.
۲
بورژوازی واپسین
به
مثابه ضد بورژوازی آغازین
به
مثابه ضد سوبژکت طراز نوین تاریخ (پرولتاریا)
به
مثابه دشمن آشتی ناپذیر فلسفه کلاسیک بورژوایی
به
مثابه متحد ارگانیک اشرافیت برده دار، فئودال و روحانی
به
مثابه بدترین دشمن پیشرفت و رئالیسم و راسیونالیسم
به
مثابه مهد پرورش فاشیسم، میلیتاریسم، فوندامنتالیسم، نیهلیسم
به
مثابه بدترین دشمن شعارهای برنامه ای بورژوازی آغازین
(آزادی ـ برابری ـ برادری)
به
مثابه مؤسس و مبلغ و حامی خردستیزی، کمونیسم ستیزی، توده ستیزی، انواع مختلف مذهب، خرافه و خریت و خر پروری.
با
نمایندگانی
از شوپنهاور و تا نیچه
از ویتگن اشتاین تا پوپر
ستون اصلی ایده ئولوژی