احمد شاملو
تحلیلی
از
ربابه نون
تکرار...
از
آیدا در آینه
(۲۵ اسفندِ ۱۳۴۱)
۱
جنگلِ آینهها به هم در شکست
و
رسولانی خسته بر این پهنهی نومید فرود آمدند
که کتابِ رسالتِشان
جز سیاههی آن نامها (فهرست و لیست اسامی) نبود
که شهادت را
در سرگذشتِ خویش
مکرر کرده بودند.
معنی تحت اللفظی:
آینه ها
در هم شکستند
و
پیامبرانی
به
این خطه عاری از امید نازل شدند
که
کتاب مقدس شان
متشکل از اسامی شهدا
بود
و
بس.
این شعر شاملو
یکی
از
اشعار او
به
مناسبت پیروزی انقلاب بورژوایی سفید
است.
منظور او
از
پیامبرانی
که
کتاب رسالت شان سیاهه اسامی شهدا ست،
درباریان
به
سرکردگی محمد رضا شاه
است.
محتوای انقلاب سفید
بخش ضد فئودالی برنامه حزب توده غرقه در خون
است.
مجری انقلاب سفید
جلاد حزب انقلابی توده
است.
به
همین دلیل
شاملو
محتوای کتاب رسالت انقلابیون سفید
را
سیاهه اسامی شهدا
می داند.
نتیجه فقر فلسفی و فقدان حافظه تاریخی
همین
است.
شاملو و بقیه شعرای فلسفه فقیر و فاقد حافظه تاریخی
نمی دانند
که
جلاد هر انقلاب
به
اجرای وصایای انقلاب مغلوب
مجبور می شود.
(مارکس، صلواة الله علیه)
۲
انقلاب سفید
یا
انقلاب شاه و مردم
در مرحلهٔ نخست،
پیشنهادی شامل شش اصل بود
که
محمدرضا شاه
در کنگرهٔ ملی کشاورزان در تهران
و در تاریخ ۲۱ دی ماه ۱۳۴۱ خورشیدی
خبر اصلاحات و همهپرسی
را
برای پذیرش
یا ردّ آن
به
کشاورزان و عموم مردم
داد.
پس از آن
و
در
تاریخ ۶ بهمن
۱۳۴۱
عموم مردم
نیز
در
یک همه پرسی سراسری،
به
آن
رأی مثبت دادند.
شاه
آن
را
انقلاب سفید
نامید،
زیرا
انقلابی مسالمتآمیز و بدون خونریزی
بود.
این شعر شاملو
بلافاصله
پس از اعلام رأی مثبت توده مردم
به
انقلاب بورژوایی سفید
سروده شده است.
یعنی
واکنشی نسبت بدان
بوده است.
در
ایران
شعرا از هر سنگر اجتماعی
نسبت
به
رخدادها
واکنش احساسی، عاطفی، هنری
نشان می دادند.
یعنی
به
مناسبت آن
شعری
می سرودند.
یعنی
به
عوض تحلیل تئوریکی (نظری) رخدادها،
تبیین پوئه تیکی
(واکنش هنری)
صورت می گرفت.
یکی
از
عوامل مهم
در
تخریب شعور همگانی
هم
همین بوده است:
شعر و شوق و شور
به
عوض شناخت و شعور
۳
جنگلِ آینهها به هم در شکست
و
رسولانی خسته بر این پهنهی نومید فرود آمدند
که کتابِ رسالتِشان
جز سیاههی آن نامها (فهرست و لیست اسامی) نبود
که شهادت را
در سرگذشتِ خویش
مکرر کرده بودند.
انقلاب شکوهمند سفید
در
آیینه مه آلود ضمیر شاملوی معتاد به تریاک و هروئین
به
مثابه شکست جنگل آیینه ها
از
سویی
و
نزول رسولان خسته بر پهنه نومید
از
سوی دیگر
منعکس می شود
و
کتاب انقلاب سفید
به
مثابه سیاهه اسامی شهدا.
شاملو
بعدها
در
چالش با همکار توده ای اش
شعر ضد انقلابی معروفش
(با چشم ها)
را
خواهد سرود
که
ما
تحلیل و منتشرش کرده ایم.
شاملو
را
می توان
شاعری عنقلابی
قلمداد کرد.
منظور از شاعر عنقلابی
چیست؟
۴
منظور از شاعر عنقلابی
کسی
است
که
مخالف همه چیز
است،
بی آنکه
بدیلی
برای همه چیز
در
کله و چنته
داشته باشد.
شاملو
پس از شکست همین انقلاب سفید
و
پیروزی عنگلاب اسلامی
اشعار عنقلابی دیگری
در
ذم عنگلاب اسلامی
خواهد سرود.
در این بن بست
(۳۱ تیرِ ۱۳۵۸)
دهانت را میبویند
مبادا که گفته باشی دوستت میدارم.
دلت را میبویند
روزگارِ غریبی
است،
نازنین
و
عشق
را
کنارِ تیرکِ راهبند
تازیانه میزنند.
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
در این بُن بستِ کج و پیچِ سرما
آتش
را
به سوختبارِ سرود و شعر
فروزان میدارند.
به
اندیشیدن
خطر مکن.
روزگارِ غریبی
است،
نازنین
آن
که
بر
در
میکوبد
شباهنگام
به
کُشتنِ چراغ
آمده است.
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
آنک
قصابانند
بر
گذرگاهها
مستقر
با
کُنده و ساتوری خونآلود
روزگارِ غریبی است،
نازنین
و تبسم را بر لبها جراحی میکنند
و ترانه را بر دهان.
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد
کبابِ قناری
بر
آتشِ سوسن و یاس
روزگارِ غریبی
است،
نازنین
ابلیسِ پیروزْمست
سورِ عزای ما
را
بر
سفره
نشسته است.
خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد
پایان
مبادا که گفته باشی دوستت میدارم.
دلت را میبویند
روزگارِ غریبی
است،
نازنین
و
عشق
را
کنارِ تیرکِ راهبند
تازیانه میزنند.
عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد
در این بُن بستِ کج و پیچِ سرما
آتش
را
به سوختبارِ سرود و شعر
فروزان میدارند.
به
اندیشیدن
خطر مکن.
روزگارِ غریبی
است،
نازنین
آن
که
بر
در
میکوبد
شباهنگام
به
کُشتنِ چراغ
آمده است.
نور را در پستوی خانه نهان باید کرد
آنک
قصابانند
بر
گذرگاهها
مستقر
با
کُنده و ساتوری خونآلود
روزگارِ غریبی است،
نازنین
و تبسم را بر لبها جراحی میکنند
و ترانه را بر دهان.
شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد
کبابِ قناری
بر
آتشِ سوسن و یاس
روزگارِ غریبی
است،
نازنین
ابلیسِ پیروزْمست
سورِ عزای ما
را
بر
سفره
نشسته است.
خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر