پروفسور دکتر ولفگانگ پطر ایشهورن
برگردان
شین میم شین
تئوری خیر و نیکی
در
آنتیک
(جهان باستان کلاسیک)
·
در آنتیک، نظریه مربوط به نیکی اخلاقی، به مثابه عالی
ترین هدف زندگی (هدف زندگی به معنای تصور رایج در آنتیک راجع به سعادت، راجع به
زندگی توأم با خوشبختی و خشنودی) مطرح می شود، که در فرم های زیر نمودار می گردد:
۱
اپیکور
(۳۴۱ ـ ۲۷۱ ق.
م)
ز فلاسفه یونان باستان
مؤسس مکتب اپیکوریسم
·
به مثابه هدونیسم معقول و اندازه نگهدار
· (اپیکور)
۲
· به مثابه بی نیازی کنیکی
۳
· به مثابه سجایای مبتنی بر
عقل استوئیستی
تئوری خیر و نیکی
در فلسفه روشنگری
هوبس، جان لاک، هولباخ
و هلوه تیوس
کلود آدرین
هلوه تیوس
(۱۷۱۵ ـ ۱۷۷۱)
فیلسوف ماتریالیست
·
پیشرفت تعیین کننده در اتیک را فلسفه روشنگری در قرن هفدهم
و هجدهم میلادی به همراه می آورد:
·
فلسفه روشنگری می کوشد تا مسئله خیر و نیکی اخلاقی را بر
مبنای انسان که به طور دنیوی و حسگرایانه
و لذا غیرتاریخی در نظر گرفته می شود، حل کند.
· (هوبس، جان لاک، هولباخ و هلوه تیوس)
۱
·
خیر و نیکی اخلاقی
اینجا بر بنیان منافع طبیعی افراد منفرد و بر بنیان برقراری پیوند میان منافع
طبیعی و منافع عام از طریق مفید بودن عام تعریف و تعیین می شود.
۲
·
این اصل سنسوئالیستی (مبتنی بر حسگرایی)، به معنای منافع
فردی و یا به معنای اویده مونیسم (خوشبختی گرائی)
اجتماعی و یا اوتیلیتاریسم، در نهایت عبارت از فرمولبندی تئوریکی ـ اخلاقی
آلوده به توهمات بیشمار تاریخی مناسبات اجتماعی بورژوائی است و بیانگر حقوق
بورژوائی است.
· مراجعه کنید به اویده
مونیسم (اوتیلیتاریسم) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
۳
·
به قول مارکس و انگلس، «رهائی بخشی (آزاد سازی) از نقطه نظر
بورژوائی، یعنی رقابت، در قرن هجدهم میلادی تنها شیوه ممکن برای گشودن راه تازه
توسعه آزاد به روی افراد بوده است.
·
اعلام تئوریکی این شعور منطبق با پراتیک بورژوائی، یعنی
شعور استثمار متقابل، به مثابه رابطه عام کلیه افراد نسبت به هم، نیز گامی
جسورانه و آشکار به پیش بود، که روشنگری درمقابل بزک سیاسی، پدرسالارانه، مذهبی و
بی دردسر استثمار تحت شرایط فئودالی برمی داشت.»
·
(مارکس و
انگلس، «کلیات»، جلد ۳، ص ۳۹۵)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر