۱۳۹۸ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

دایی‌ جان ناپلئون از دیدی دیگر (۵)


تأملی
از
میم حجری
 
 
یکی دیگر از کاراکترهای مهم رمان دایی‌ جان ناپلئون
آقاجان
ـ شوهر همشیره دایی‌ جان ناپلئون ـ
است
که
دکتر خطابش می کنند
و
صاحب داروخانه ای
است.
 
 
آقاجان
را
می توان
 نماینده طبقه متوسط (بورژوازی مدرن) در جامعه ایران
 محسوب داشت
که
با
یکی از اعضای اشرافیت فئودال
وصلت کرده است
و
پسرش سعید
یکی دیگر از کاراکترهای اصلی و تعیین کننده  رمان دایی‌ جان ناپلئون
است
و
راوی رمان
است.
 
آقاجان
همسایه دایی جان ناپلئون
است
و
ضد طبقاتی آشکار و آشتی ناپذیر اشرافیت و روحانیت
است.
 
آقاجان
انگار
نطفه بورژوازی در بطن فئودالیسم
است
که
سودای انفجار مناسبات اجتماعی فئودالی
را
در
سر دارد.
 
کسب و کار و فکر و ذکر آقاجان
تمسخر مستمر دایی‌ جان ناپلئون
و
افشای بی رحمانه اشرافیت فئودال 
و
تخریب معاییر ارزشی و اخلاقی فئودالی
است.
 
صدای مشکوک
(گوز)
در
اثنای رجزخوانی دایی‌ جان ناپلئون
احتمالا
از
او
بوده است.
 
  
 تنها چیزی که آقاجان را به دایی‌ جان ناپلئون پیوند می دهد،
بازی تخته نرد
است
که
نه
بازی به نیت تفنن،
بلکه
جنگ لفظی برای زخم زبان زدن متقابل
است.
 
۲
بازی تخته نرد
نیز
یکی دیگر از مشغولیات سنتی اشرافیت فئودال
است
که
تبحر خاصی در طاس اندازی و بازی دارند
و
بدان
می بالند.
 
۳
دایی‌ جان ناپلئون
طرفدار فاناتیک ناپلئون بناپارت 
و
خصم آشتی ناپذیر بریتانیای کبیر (سرکرده جهان) است.
 
طنز قضیه
هم
همین جا ست:
کسی
ظاهرا
نمی داند
که
ناپلئون بناپارت
سردار بورژوازی و خصم طبقاتی اشرافیت فئودال
است.
 
وقتی از خریت اشرافیت فئودال و روحانی
سخن می رود،
به
همین دلایل هم است.
 
شایع شده است
که
دایی‌ جان ناپلئون
جزو دار و دسته لیاخوف بوده
و
به
دستور محمد علی شاه
مجلس 
را
به
توپ بسته است.
 
مخمصه اشرافیت فئودال و روحانی
هم
همین جا ست
که
تزار
در
اثر پیروزی انقلاب اکتبر 
سرنگون شده است
که
متحد خارجی اشرافیت فئودال و روحانی
بوده است
و
مشروطه طلبان
به
هنگام احساس خطر
به
کنسولگری بریتانیای کبیر پناه برده اند.
 
ظاهرا
پس از پیروزی انقلاب اکتبر
اشرافیت فئودال و روحانی
به
تعویض متحد خارجی
تن در داده اند
و
تزار روس
را
با
بریتانیای کبیر
جایگزین ساخته اند.

  دایی‌ جان ناپلئون
اما
دل
به
مرده
بسته است.
 
دل
به
مرده ای
به
نام  ناپلئون 
بسته است.
 
اما
با
ورود ارتش بریتانیای کبیر از جنوب به ایران 
در
اواخر جنگ جهانی دوم
  دایی‌ جان ناپلئون
به 
توصیه آقاجان
به
متحد خارجی زنده
یعنی
به
هیتلرخان
نامه می نویسد
تا
او
را
تحت حمایت خود قرار دهد.
 
 
نگرانی ایرج پزشکزاد
در
مصاحبه 
با
۳۰ عن عن
این بوده
که
میان تعویض متحد خارجی توسط رضا شاه و  دایی‌ جان ناپلئون
علامت تساوی گذاشته شود.

۴
پیروزی انقلاب اکتبر
در
هر صورت
اشرافیت فئودال و روحانی ایران
را
به
نحوی از انحاء
شقه شقه کرده است:

الف
بخشی
 از
اشرافیت فئودال و روحانی ایران
به
بریتانیای کبیر
پیوسته است.

ب
بخشی
به
فاشیسم آلمان

پ
بخشی
به
امپریالیسم امریکا

ت
و
بخشی
به
اتحاد شوروی
 
ث
 
 
پیرو صادق دایی‌ جان ناپلئون
روح الله خمینی
بوده
که
به
فرانسه
پناه می برد
و
با
شعار چپنمایانه و عوامفریبانه ی مرگ بر شیطان بزرگ
به
قدرت می رسد.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر