۱۳۹۸ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

سری سرسری به جلسات پرسش و پاسخ ابولهب در دوره های آموزشی کتابخانه (۷) (بخش آخر)


آیا مارکسیسم راهنمای تاریخ است؟
(مرداد ۱۳۹۸) 
 
منبع:
نامه مردم و نوید نو 
 
ویرایش و تحلیل
از
ید الله سلطانپور 
 

 

 همانگونه، که داروین قانون تکامل جهان ارگانیک را کشف کرد، 
مارکس نیز قانون تکامل تاریخ بشر را کشف کرد: 
این 
حقیقت ساده،
 که 
تا چندی پیش، زیر لایه هایی ایدئولوژیک پنهان شده بود، 
که 
مردم می بایست باید بخورند، بیاشامند، سرپناه و پوشاک داشته باشند، 
پیش از آنکه بتوانند به سیاست، دانش، هنر، دین و غیره بپردازند
 که بنابراین تولید وسایل مادى مبرم برای زندگی، و بدینوسیله، هر مرحلۀ معین تکامل اقتصادی مردم، یا دورانها 
زیربنایی را می سازند،
 که بر آن نهادهای دولتی، دیدگاههای حقوقی، هنر و حتی پنداشتهای دینی مردمان معین
 رشد می کنند،
 و بنا بر این،
 اینها می بایست از روی آن توضیح داده شوند، و نه برعکس،
 آنگونه، که تا کنون انجام شده است.

 
اکنون
نظری به جفنگیات ابولهب در تفسیر این سخن انگلس می اندازیم:

چنین شیوهٔ برخوردی،
یعنی بررسی رابطهٔ میان آنچه مارکس نیروهای تولید، انسان (کار دستی و فکر، مهارت‌ها، دانش)
و
ملاحظات فنّی
(زمین، ابزار، ماشین‌آلات، و زیرساخت‌ها)
خواند،
از
یک سو،
و
بررسی مناسبات تولید
(ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، و نهادی مربوط به مالکیت، قدرت و کنترل)
از
سوی دیگر،
کلید اصلی درک و شناخت تاریخ
است. 
این
شیوه
به‌ویژه
به
درک چگونگی تغییر جامعه‌های بشری
- از جوامع قبیله‌یی اوّلیه که مارکس آن را "کمونیسم ابتدایی" خواند و جوامع برده‌داری کلاسیک در یونان و روم گرفته، تا فئودالیسم و سرمایه‌داری -
کمک می‌کند.

۱
چنین شیوهٔ برخوردی،
یعنی بررسی رابطهٔ میان آنچه مارکس نیروهای تولید، انسان (کار دستی و فکر، مهارت‌ها، دانش)
و
ملاحظات فنّی
(زمین، ابزار، ماشین‌آلات، و زیرساخت‌ها)
خواند،
از
یک سو،
و
بررسی مناسبات تولید
(ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، و نهادی مربوط به مالکیت، قدرت و کنترل)
از
سوی دیگر،
کلید اصلی درک و شناخت تاریخ
است.

ابولهب
در
جواب
به
سؤال ابوجهل
مبنی بر اینکه

آیا مارکسیسم راهنمای تاریخ است؟

توضیح انگلس 
راجع به کشف مارکس
(تز درک ماتریالیستی تاریخ)
را
لت و پار می کند
و
به
مفاهیم مربوطه
لولهنگ
برمی دارد:
شیوه برخورد انگلس 
در این سخنرانی
یعنی
از 
سویی
یعنی بررسی رابطهٔ میان آنچه مارکس نیروهای تولید، انسان (کار دستی و فکر، مهارت‌ها، دانش)
و
ملاحظات فنّی
(زمین، ابزار، ماشین‌آلات، و زیرساخت‌ها)
خواند،

تصور دهاتی واره ابولهب
از
نیروهای مولده
در همین جمله او
زار می زند:
 
تعریف نیروهای مولده
از 
دید مارکس ابولهبی
به
شرح زیر است:
نیروهای مولده = نیروهای تولید = انسان + ملاحظات فنی
 
من ـ زور مارکس ابولهبی
از 
انسان
چه بوده است؟
 
انسان = کار دستی + فکر + مهارت ها + دانش
زند باد ابولهب
پیشوای ابوجهال جهان

من ـ زور مارکس ابولهبی
از 
ملاحظات فنی
چه بوده است؟

ملاحظا فنی = زمین + ابزار + ماشین‌آلات + زیرساخت‌ ها

ابولهب لامصب
حداقل
میراث جوانشیر
را
ورق نمی زند.
 
مراجعه کنید
به نیروهای مولده

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3956
۲
بررسی مناسبات تولید
(ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، و نهادی مربوط به مالکیت، قدرت و کنترل)
از
سوی دیگر

مناسبات تولیدی
از
دید مارکس ابولهبی
کدامند؟

مناسبات تولیدی = ساختارهای اجتماعی + اقتصادی + نهادی (؟) مربوط به مالکیت + قدرت + کنترل

بیچاره مارکس.

مراجعه کنید
به
مناسبات تولیدی


۳
چنین شیوهٔ برخوردی،
یعنی بررسی رابطهٔ میان آنچه مارکس نیروهای تولید، انسان (کار دستی و فکر، مهارت‌ها، دانش)
و
ملاحظات فنّی
(زمین، ابزار، ماشین‌آلات، و زیرساخت‌ها)
خواند،
از
یک سو،
و
بررسی مناسبات تولید
(ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، و نهادی مربوط به مالکیت، قدرت و کنترل)
از
سوی دیگر،
کلید اصلی درک و شناخت تاریخ
است.

روش مارکسیستی ابولهبی = کلید اصلی درک و شناخت تاریخ = بررسی نیروهای مولده + بررسی مناسبات تولیدی.

به
جفنگ ابولهب
باید
اندکی دقت کرد:

به
زعم ابولهب
(و به زعم مارکس بدبخت از دید ابولهب) 
نه
دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی
از
سویی
و
دیالک تیک زیربنای اقتصادی (مناسبات تولیدی) و روبنای ایده ئولوژیکی
از
سوی دیگر
بلکه
صرفا
بررسی انسان (کار دستی و فکر، مهارت‌ها، دانش)
و
ملاحظات فنّی
(زمین، ابزار، ماشین‌آلات، و زیرساخت‌ها) 
و
بررسی مناسبات تولید
(ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، و نهادی مربوط به مالکیت، قدرت و کنترل)
همان
و
درک و شناخت تاریخ
همان.

آدم 
باید
خر
باشد
و
جای ابوجهل بدبخت بنشیند
و
به
خرافات ابولهب
گوش بسپارد.

من
که
چشمم 
نخورد
آب
از
این بولهبان.
 
پایان
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر