فصل ششم
وظیفه فکری فلسفه کلاسیک بورژوایی
آلمان
بخش دوم
ادامه
۱۶
· البته، امپیریسم هم به تشخیص نواقص و نارسایی
هایی در مناسبات بورژوایی انگلیس نایل می آید.
۱۷
· مثلا اشاره هیوم مبنی بر اینکه زمین باید به نظر
سکنه سیارات دیگر، به مثابه تیمارستانی نمودار گردد، دال بر این است.
۱۸
· امپیریسم اما این جنبه «تیمارستانی» جامعه
بورژوایی را به مثابه چیزی ضرور (جبری) در نظر می گیرد و نه به مثابه عیب و نقص و
ایرادی که باید از بین برده شود.
۱۹
· معیار و میزان امپیریسم برای سنجش واقعیت جامعه
ای، دیگر نه خرد، بلکه موجودیت (فاکتیسیته) جامعه بورژوایی است.
· موجودیتی که امپیریسم در پی تضمین آن است.
۲۰
· طرز برخورد متفاوت فلاسفه راسیونالیست فرانسه و
فلاسفه امپیریست انگلیس به واقعیت جامعه ای، بنا بر ساختار جوامع بورژوایی فرانسه
و انگلیس در آن زمان، در تئوری های آنان ته نشین شده است.
۲۱
· راسیونالیسم فرانسه، قدر قدرتی بی حد و مرز خرد
را مورد تأکید قرار می دهد.
۲۲
· مفاهیم، اصول و افکار عقلی، برای راسیونالیسم
فرانسه، معتبرالعام و ضرور (جبری) اند.
۲۳
· راسیونالیسم فرانسه به کمک مفاهیم، اصول و افکارعقلی
می کوشد تا به فرمولبندی (تدوین) قوانین معتبرالعام و ضرور (جبری) نایل آید.
۲۴
· راسیونالیسم فرانسه این قوانین معتبرالعام و
ضرور را ضمنا به مثابه قوانین مستخرجه از خود خرد قلمداد می کند.
· قوانینی که در قاموس راسیونالیسم فرانسه، برای
هر کس و همه کس واجب الرعایه اند.
۲۵
· امپیریسم انگلیس اما بر عکس راسیونالیسم فرانسه،
همه این مفاهیم، اصول و افکار عقلی و قوانین مستخرجه از خرد و یا عقل را باطل می
داند و زیر علامت سؤال قرار می دهد.
۲۶
· امپیریسم انگلیس ادعا می کند که هیچ مفهوم، هیچ
اصل و هیچ فکر عقلی را نباید معتبرالعام و ضرور محسوب داشت.
۲۷
· در قاموس امپیریسم انگلیس، قوانین تدوین شده (فرمولبندی شده) بر مبنای خرد، نه واجب الرعایه
برای همه انسان ها هستند و نه از خرد استخراج شده اند.
۲۸
· در قاموس امپیریسم انگلیس، آنچه که به عنوان
مفاهیم، اصول و افکار عام جا زده می شود و یا مستخرجه از خود خرد قلمداد می شود، چیزی جز عادات، آداب و عرف و اخلاق نیست.
۲۹
· در قاموس امپیریسم انگلیس، تنها چیزهای منفرد و
حقایق امور منفرد واقعیت دارند.
· مراجعه کنید به دیالک تیک منفرد (خاص) و عام
۳۰
· در قاموس امپیریسم انگلیس، چیزهای منفرد و حقایق
امور منفرد هستند که بنیان وجودند (به لحاظ معرفتی ـ نظری، بنیان دانش تجربی اند.)
· نسبت به این چیزها اما فقط فلسفه و علم باید
اتخاذ موضع کنند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر