۱۳۹۸ مهر ۷, یکشنبه

تأملی در شعری از شاملو تحت عنوان «تکرار» (۱۰)


احمد شاملو
 
تحلیلی
از
ربابه نون
 
تکرار...
از
آیدا در آینه
(۲۵ اسفندِ ۱۳۴۱)
 
جنگلِ آینه‌ها به هم درشکست
و
 رسولانی خسته بر گستره‌ی تاریک فرود آمدند
که فریادِ دردِ ایشان
به هنگامی که شکنجه بر قالبِشان پوست می‌درید
چنین بود:
«کتابِ رسالتِ ما محبت است و زیبایی‌ است
تا بلبل‌های بوسه
بر شاخِ ارغوان بسرایند.
شوربختان را نیک‌فرجام
بردگان را آزاد و
نومیدان را امیدوار خواسته‌ایم
تا تبارِ یزدانیِ انسان
سلطنتِ جاویدانش را
بر قلمروِ خاک
بازیابد.

کتابِ رسالتِ ما محبت است و زیبایی‌ است
تا زهدانِ خاک
از تخمه‌ی کین
بار نبندد.»
 
معنی تحت اللفظی:
رسولان خسته
بر
گستره تاریک
فرود می آیند
و
در
مرور خاطرات خویش
(پس از گردگیری از شیشه چراغ خورشید)
به
یاد می آورند
که
محتوای فریاد دردشان
به 
هنگام شکنجه شدن
(شکنجه ای که به پوست کندن از اندام آدمی شباهت داشت)
به
شرح زیر بوده است:
 
«برنامه ما
اشاعه محبت و زیبایی است.
جامعه ی ایدئال ما
جامعه داد و ستد بوسه میان اعضای آن است.
 
هدف ما
خوشبخت سازی بدبختان 
آزاد سازی بردگان
و
امیدوار سازی نومیدان
است
تا
تبار یزدانی انسان 
برای ابد سلطنت کند
و
در 
رحم زمین
نطفه کین
بسته نشود.»
 
۱
«کتابِ رسالتِ ما محبت است و زیبایی‌ است
تا بلبل‌های بوسه
بر شاخِ ارغوان بسرایند.
 
کتاب رسالتی
که
در
آغاز این شعر شاملو
محتوایش فهرست اسامی شهیدان
بود،
زیر شکنجه
محتوای دیگری
کسب می کند
و
به
کتاب محبت و زیبایی
مبدل می شود.
 
راستی
مشخصات کتاب محبت و زیبایی
چیست؟
 
شاید
کتابی
باشد
که
خواننده
را
به
مهربانی
دعوت می کند
و
به
پاسداری از زیبایی.
 
شاملو
هم
بسان هیتلر و سارتر و غیره
طرفدار سوسیالیسم
است.
 
البته
سوسیالیسم نخبگان
و
نه
آدم های معمولی.
 
سوسیالیسم شهیدان
و
نه
توده جلاد.
 
۲
 
«کتابِ رسالتِ ما محبت است و زیبایی‌ است
تا بلبل‌های بوسه
بر شاخِ ارغوان بسرایند.
 
نخبگان
(و در واقع، شاملو که نخبة النخب است.)
در
این جمله
دیالک تیک اسباب و آماج
را
به 
شکل دیالک تیک کتاب رسالت و بلبلان بوسه بر شاخ ارغوان
بسط می دهند.

کتاب رسالت نخبگان
اسباب چهچه بلبلان بوسه بر شاخ ارغوان
است.

شنیدن محتوای کتاب رسالت نخبگان
همان
و
رد و بدل کردن بوسه با هر رهگذر
همان.

۳
شوربختان را نیک‌فرجام
بردگان را آزاد 
و
نومیدان را امیدوار خواسته‌ایم
تا تبارِ یزدانیِ انسان
سلطنتِ جاویدانش را
بر قلمروِ خاک
بازیابد.
 
مطالبات نخبگان
عاقبت به خیری برای بدبختان
آزادی برای بردگان
و
امیدواری برای نومیدان
است.
 
سوسیالیسم نخبگانی
سوسیالیسم هارت و پورتیستی
است.
 
سوسیالیسم
در
حرف
است.
 
معلوم 
نیست
که
چگونه
بدبخت
عاقبت به خیر
برده
آزاد
و
نومید
امیدوار
خواهد گشت.
 
اگر
از
سران اگزیستانییالیسم 
بپرسند،
به
ترفند افراط در سکس و الکل و لاس و لیس و تریاک و هروئین.
 
۴
شوربختان را نیک‌فرجام
بردگان را آزاد و
نومیدان را امیدوار خواسته‌ایم
تا تبارِ یزدانیِ انسان
سلطنتِ جاویدانش را
بر قلمروِ خاک
بازیابد.
 
نخبگان
دیالک تیک اسباب و آماج
را
مجددا
ولی
به
شکل دیالک تیک نیکفرجامی و آزادی و امیدواری ـ بازیابی سلطنت تبار یزدانی انسان بر قلمرو خاک
بسط می دهد.
 
این
دیگر
کمونیسم
است.
 
فراتر از سوسیالیسم
است.
 
تبار یزدانی انسان
در
این مرحله توسعه جامعه
 بر 
زمین 
سلطنت می کند.

نخبه
(مظهر انتزاعی انسان)
خدا
می شود.

اشرف دهقانی
علیاحضرت نخبگان
حق  دارد
که
کتب شعر شاملو
را
در
فیسبوک
تبلیغ می کند.
 
۵
کتابِ رسالتِ ما محبت است و زیبایی‌ است
تا زهدانِ خاک
از تخمه‌ی کین
بار نبندد.»
 
نخبگان
برای بار سوم
دیالک تیک اسباب و آماج
را
البته
این بار
به
شکل کتاب رسالت و مرگ نطفه کین در رحم خاک
بسط می دهد.
 
برای ابد
زمین به بهشت برین
تبدیل می شود.
 
پایان
تضاد
به
طور کلی.
 
ایدئالیته
رئالیته
را
برای ابد
از
عرصه بدر می راند 
و
یکه تاز میدان می شود.

موش و گربه
گرگ و گوسفند
پلنگ و گوزن
کفتار و آهو
از
چشمه واحدی آب می نوشند،
کنار هم می آرامند،
شپش های همدیگر
را
 می جویند
و
کیف خر می کنند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر