۱۳۹۸ مهر ۸, دوشنبه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۸۵)


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین

فصل ششم
وظیفه فکری فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان

بخش سوم
ادامه

۴۷
·    ماهیت آموزه های امپیریسم انگلیس، حمله بر خرد بوده است.

۴۸
·     آموزه های امپیریسم انگلیس، در تاریخ توسعه ی تفکر کلاسیک بورژوایی، تنها حمله ی به عمل آمده بر ضد خرد بوده اند.

۴۹
·    امپیریسم در تاریخ فلسفه از بیکن و دکارت تا هگل و فویرباخ، دوره محدودی مانده است.

۵۰
·    حمله بر خرد (خردستیزی) اما در دوره توسعه مابعد کلاسیک ایده ئولوژی بورژوایی، بر اریکه قدرت نشانده می شود.

۵۱
·    دست رد زدن امپیریسم انگلیس بر سینه خرد، توسط فلسفه بورژوایی واپسین و فلسفه امپریالیستی در فرم  پوزیتیویسم و جریانات ایراسیونالیستی (جریانات فلسفی مبتنی بر خردستیزی) پرورده می شود و به مقام ایده ئولوژی مداوم (برای مدام) ارتقا داده می شود.

۵۲
·    اگر امپیریسم انگلیس، خود در مرحله اسکپتیسیستی اش (مرحله طرفداری از تردیدگرایی اش)، افزایش دانش تجربی به دانش تجربی قبلی را و اصولا حلاجی معرفتی آن را مجاز می دانست، «ورثه مدرن آن، حمله علنی بر ضد هر تکانه انتقادی فلسفی ممکنه را  به دلیل اینکه آن، از حد دانش تجربی موجود پا فراتر می نهد،   فرمان می دهند و به طرز مازوخیستی (خودستیزانه)، آن را به مثابه وظیفه « تئوریکی» تفکر اعلام می دارند:


لودویگ ویتگن اشتاین
(۱۸۸۹ ـ ۱۹۵۱)
فیلسوف امپریالیستی
 از
مراجع پوزیتیویسم منطقی
و
فلسفه تحلیلی زبان

الف
·    به فتوای ویتگن اشتاین، «حل مسائل نه به مدد دانش تجربی جدید، بلکه با ترکیب دانش تجربی از قبل موجود، صورت می گیرد.»

ب
·    برای اینکه ما به هیچ وجه من الوجوه، مجاز به تئوری گزاری (طرح تئوری) نیستیم.

پ
·    در نگرش های ما برای  فرضیه ها جایی وجود ندارد.

ت
·    هر توضیحی باید دور انداخته شود و به جای خالی توضیح، باید توصیف بنشیند.»
·    (ویتگن اشتاین، «بررسی های فلسفی»، نوشتجات او، در فرانکفورت ـ ماین، ۱۹۶۲، ص ۳۴۲)

۵۳
·    شکی نیست که امپیریسم با منافع بورژوازی مابعد انقلابی انگلیس (بورژوازی انگلیس که انقلاب خود را به پیروزی رسانده بود) سازگار بوده است.

۵۴
·    امپیریسم اما در نتایج نهایی اش برای بورژوازی فرانسه که هنوز در آستانه انقلاب بورژوایی خود قرار داشت، غیرقابل قبول بود.

۵۵
·    امپیریسم انگلیس، به ویژه برای ایده ئولوگ های بورژوایی در آلمان عقب مانده، می بایستی خطرناک و فاجعه بارتر نمودار گردد.

۵۶
·    ترک سنگر خرد توسط امپیریسم انگلیس برای ایده ئولوگ های بورژوایی در آلمان عقب مانده به معنی قطع امید از پیشبرد بخردانه حقوق بشر محسوب می شد.

۵۷

·    تصادفی نبود که کانت و پس از او فیشته و هگل، آموزه های امپیریسم انگلیس را به مثابه آموزه های خطرناک و فاجعه بار دانستند.

۵۸

·    کانت درست در صفحه اول اثرش تحت عنوان «نقد خرد محض»، به وضوح تام و تمام اعلام می دارد:

الف
·    «در زمان ما گویا قرار بر این گذاشته شده که جای چالشگری به مدد قوه عقل را فیزیولوژی معینی از فهم بشری به توصیه جان لاک معروف بگیرد و فاتحه ای بر خرد خوانده شود.

ب
·    بی اعتنا به اینکه تولد سلطان مستعفی، یعنی فلسفه امپیریستی از اراذل و اوباش دانش تجربی خفت بار استخراج شده است و دعاوی آن (امپیریسم انگلیس. مترجم) می بایستی به حق زیر علامت سؤال قرار داده شوند.
·    اما از آنجا که منشاء قلابی بدان نسبت داده شده بود، می توانست همچنان به دعوی مطالبات خود برخیزد.

پ
·    بدین طریق، همه چیز به عنوان دگماتیسم کهنه ی کرم زده قلمداد شد و مورد تحقیر قرار گرفت و تحلیل علمی اش فراموش شد.»
·    (کانت، «مجموعه آثار»، جلد ۲، ص ۱۲)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر