پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هفتم
اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت
۱
· تشکیل و شکوفایی فلسفه ایمانوئل کانت، با روند
گذار از فئودالیسم به کاپیتالیسم در آلمان در نیمه دوم قرن ۱۸ تعیین می شود.
۲
· این
جا و مکان جامعه ای ـ اجتماعی عامی است که فلسفه کانت از آن سر برمی دارد و در آن
حرکت می کند.
۳
· راجع
به فلسفه ایمانوئل کانت و راجع به تقبل فلسفه کانت در فلسفه بورژوایی معاصر،
مراجعه کنید به اثر مانفرد بور تحت عنوان «انقلاب طرز تفکر و طرز تفکر انقلاب.»
۴
· کانت
می کوشد این روند را بر مبنای مواد فکری موجود و در چالش با مواد فکری موجود و بر مبنای
علوم طبیعی نیوتونی و فلسفه راسیونالیستی و امپیریستی ماقبل خود، به لحاظ جهان
بینی حل و فصل کند.
۵
· کانت
از مسئله جامعه ای ـ اجتماعی به کسب عقیده به آزادی و عزت انسانی (بورژوایی) نایل
می آید.
۶
· کانت
در فلسفه خود، برای آزادی و عزت انسانی، شالوده تئوریکی می ریزد.
· شالوده ای منطبق با منافع بورژوازی آلمان و بر
ضد منافع طبقات (اشرافیت) فئودال و روحانی.
۷
· کانت
از مواد فکری ماقبل خود و به ویژه از علوم طبیعی نیوتونی به این نگرش می رسد که
واقعیت عینی تحت سیطره قانومندی سرتاسری (جبر) قرار دارد.
· قانونمندی و جبری که قابل شناخت است.
۸
· کانت
می کوشد تا آزادی (اختیار) و عزت انسانی را و قانونمندی و جبر (ضرورت) را انطباق
بخشد.
۹
· اختیار
و جبر (جبر طبیعی)، اختیار یا جبر (جبر طبیعی) اقطابی اند که تفکر کانت حول شان می
چرخد.
۱۰
· کانت
به این مسئله در فلسفه خویش، وقوف روشن داشته است.
۱۱
· کانت
در نامه ای به کریستیان کاروه، راجع بدان ابراز نظر تقریبا مطمئن داشته است.
۱۲
· کاروه
فکر می کرده که کانت از مسائل متافیزیکی نمونه وار، مثلا وجود خدا، نامیرایی روح و
غیره، شروع به حرکت کرده و در راه حل این مسئله به آموزه خود رسیده است.
· (کاروه، «نگاهی به اصول تعلیمات اخلاقی»، ۱۹۷۸)
۱۳
· کانت
می نویسد که «بررسی وجود خدا، نامیرایی روح و غیره، نکته ای نبوده که من از آن
شروع به حرکت کرده باشم.
· نکته، آنتی نومی (تناقضمندی حکمی) خرد محض بوده
است:
· جهان حاوی آغازی است و جهان فاقد آغازی است و
الی آخر بوده است.
· در انسان ها، اختیار هست و در انسان ها اختیار نیست
و همه چیز انسان ها تحت سیطره جبر (ضرورت) است.
· این نکته بود که مرا از خواب دگماتیکی بیدار
ساخت و به نقد خرد محض رهنمون شد تا اسکاندال تناقض ظاهری خرد را با خود خرد رفع
کنم.»
· (نامه کانت به کریستیان در ۲۱ سپتامبر ۱۷۹۸)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر