پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هفتم
اعلام فلسفی استقلال انسان
توسط ایمانوئل کانت
ایمانوئل کانت
(۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴)
برجسته ترین نماینده
فلسفه کلاسیک آلمان
پیشگفتار
قسمت دوم
ادامه
۱۲
· این توسعه در فلسفه کانت به نقطه اوج خود می
رسد.
۱۳
· در قاموس کانت، علم حقیقی با علم الاشیاء (علوم
طبیعی) مته متیکی (ریاضی) یکسان است.
۱۴
· کانت به هنگام اشاره به علم الاشیاء مته متیکی، همواره
به علم الاشیای نیوتونی می اندیشد.
۱۵
· در قاموس کانت، هر آنچه که علم الاشیاء غیرمته
متیکی است و یا دستکم بنا بر اصول علم الاشیاء مته متیکی سیستم بندی نشده، نمی
تواند علم نامیده شود.
· شایستگی لازم را برای علم نامیده شدن ندارد.
۱۶
· چنین چیزی «علم به معنی واقعی کلمه نیست»، بلکه
«علم غیرواقعی است.
· به اصطلاح علم است.»
۱۷
· کانت می نویسد:
· در هر علم، در «مبانی اولیه متافیزیکی علم
الاشیاء»، به همان اندازه علم واقعی وجود دارد که مته متیک (ریاضیات) وجود دارد.»
· (کانت، «آثار»، جلد ۵، ص ۱۴)
۱۸
· علم در قاموس کانت با شناخت مته متیکی می افتد و
می خیزد.
۱۹
· این درک برای تفکر کانتی عواقبی در پی دارد.
۲۰
· به قول کلاسیک های مارکسیسم، در علم الاشیاء مته
متیکی، «بنیادی ترین علم الاشیاء، یعنی مکانیک اجسام زمینی و سماوی، در صف مقدم
قرار می گیرند و در جوارشان، یعنی در خدمت شان، کشف و تکمیل اسالیب (متدهای) مته
متیکی قرار می گیرند.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۳۱۳)
۲۱
· بقیه
علوم طبیعی، مثلا زیست شناسی (بیولوژی)، شیمی و زمین شناسی، هنوز در آغاز کارند.
۲۲
· میدان محدود دید، یعنی شناخت به غایت محدود
بسیاری از عرصه های طبیعت (به ویژه طبیعت آلی)، به ناچار، به جهان نگری ایستا و
غیرتاریخی، یعنی به جهان نگری غیردیالک تیکی منجر می شود.
۲۳
· انگلس که در اثرش تحت عنوان «دیالک تیک طبیعت»،
اشاره شتابزده ای به توسعه علوم طبیعی (علم الاشیاء) از زمان
رنسانس دارد و راجع به این واقعیت امر می نویسد:
الف
· «مشخصه خاص این دوره، تشکیل نگرش کلی خاصی است
که در کانونش تغییرناپذیری مطلق طبیعت قرار دارد.
· فرق هم نمی کند که شرایط طبیعی چگونه تشکیل شده
باشند.
· همانطور که بوده اند، به همان سان هم مانده اند،
تا زمانی که بوده اند.
ب
· علم الاشیایی که در آغاز آنچنان انقلابی بود،
ناگهان در مقابل طبیعت کنسرواتیوی (محافظه کاری، ضد انقلابی ئی) قرار گرفت که
امروز به همان سان است که از آغاز بوده است و همه چیز تا آخر دنیا و یا تا ابد، به
همان سان خواهد بود، که در آغاز بوده است.»
· (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۳۱۴)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر