تنها، صدا ست
که می ماند.
ایمان
بیارویم.
1352
فروغ فرخزاد
(1313
ـ 1345)
(1934
ـ 1966)
ویرایش و تحلیل از
شین میم شین
نهایت تمامی نیروها، پیوستن است، پیوستن
به اصل روشن خورشید
و ریختن به شعور نور
طبیعی است
که آسیاب های بادی می پوسند.
چرا توقف کنم؟
·
برای تأمل در این بند شعر فروغ،
بهتر است که مفاهیم آن را استخراج کنیم و
مورد تأمل قرار دهیم:
نیرو
شعور
پیوستن نیرو به اصل خورشید
ریختن نیرو به شعور نور
طبیعیت
پوسیدن آسیاب های بادی
1
نهایت تمامی نیروها، پیوستن است، پیوستن
به اصل روشن خورشید
و ریختن به شعور نور
·
منظور فروغ از نیرو چیست؟
·
چرا نهایت همه نیروها پیوستن است و
چرا پیوستن به اصل خورشید و چرا ریختن به شعور کذائی نور؟
·
اصلا منظور فروغ از شعور و شعور
نور چیست؟
2
نیرو
در فیزیک
کمیتی برداری است که باعث شتاب گرفتن اجسام می شود.
·
شاید منظور فروغ از واژه نیرو،
انرژی باشد.
·
به دلیل زیر:
عامل،
حامل و منبع انواع مختلف انرژی
که
بشر مورد استفاده قرار می دهد
(انرژی
مواد فسیل، انرژی آبی و غیره)
خورشید
است.
·
نور خورشید مهمترین منبع نیرو و
انرژی است.
·
نور خوشید است که تغییر فرم می دهد
و به صور دیگر انرژی استحاله می یابد.
·
بدون نور خوشید، روندهای شیمیائی و
بیوشیمیائی مثلا روندهای دیالک تیکی اکسیداسیون و احیا در عالم عناصر معدنی و آلی (غیر
ارگانیکی و ارگانیکی) مختل می شود.
·
در آن صورت چرخ تکاملی هستی مادی
متوقف می شود.
·
بدون انرژی خورشید، سلولی تشکیل
نمی یابد تا موجود زنده ای از نبات تا جانور و انسان تشکیل یابد.
3
نهایت تمامی نیروها، پیوستن است، پیوستن
به اصل روشن خورشید
و ریختن به شعور نور
·
سؤال این است که منبع انرژی خورشید
چیست؟
·
ضمنا چرا باید نیروها به خورشید
بپیوندند و نه از خورشید نشئت گیرند؟
4
نهایت تمامی نیروها، پیوستن است، پیوستن
به اصل روشن خورشید
و ریختن به شعور نور
·
منبع اصلی انرژی و نیرو، جنبش عینی
ذرات عنصری (بنیادی) است.
·
هر اتم جولانگاه جنبش بی امان ذرات
اتمی است.
·
هم هر پروتون و نویترون در هسته هر
اتم در جنبش بی امان است و هم هر الکترون در پوسته آن.
·
جنبش و حرکت مکانیکی منبع انرژی و
نیرو ست و قابل تبدیل به فرم های دیگر انرژی است.
·
خورشید به احتمال قوی، منبع
انفجارات رادیو اکتیو پی در پی است.
·
انگار میلیون ها بمب اتمی در
خورشید منفجر می شوند.
·
به همین دلیل، همه عناصر مادی در
کوره کره خوشید حالت گازی دارند.
·
اتمیزه (اتم واره) شده اند و به
همین دلیل انرژی عظیمی تولید شده است که دمای خورشید به هزاران درجه سانتیگراد
رسیده است.
·
کوره کره خورشید گاز مشتعل منور
است.
·
در کوره کره خورشید ماده فیزیکی ـ شیمیائی
به انرژی نورانی ـ گرمائی استحاله یافته است:
·
دیالک تیک جرم و انرژی به قول
اینشتین علیه الرحمه و الاجمعین:
طبق
نظریهٔ نسبیت
مجموع
«جرم و انرژی»
پایدار
و تغییرناپذیر است
بدین
معنا که انرژی از شکلی به شکل دیگر و یا به جرم تبدیل شود
ولی
هرگز خلق و یا نابود نمی شود.
انرژی
هر جسم
(طبق
نسبیت خاص)
جنبش
ذرات بنیادی آن جسم است
و
مقدار آن از معادلهٔ معروف آلبرت اینشتین بدست میآید
E = m c 2
5
نهایت تمامی نیروها، پیوستن است، پیوستن
به اصل روشن خورشید
و ریختن به شعور نور
·
این ادعای فروغ، ارزش علمی و عینی
ندارد.
·
از قضا عکس این ادعای فروغ معتبر
است.
·
شعور ضمنا به معنی انعکاس وجود در
آیینه ضمیر آدمی است.
·
به همین دلیل نور نمی تواند
شعورمند باشد.
·
فروغ احتمالا در روزنامه ها
چیزهائی راجع به فیزیک مدرن شنیده و نفهمیده است.
·
فروغ همان چیزهای شنیده و نفهمیده
را در این شعر سرشته به خشم استه تیزه می کند و تحویل خود و خلایق می دهد.
·
در ایران هم که الحمد لله، کسی به
اندیشه وقعی نمی نهد.
6
طبیعی است
که آسیاب های بادی می پوسند.
·
این ادعای فروغ نیز ارزش تجربی و
علمی ندارد.
·
از قضا «نهایت تمامی نیروهای»
کذائی ریختن به «آسیاب ها و توربین های دستی و بادی و آبی و برقی و اتمی و غیره»
است و نه ریختن به شعور کذائی نور.
·
منظور فروغ از این جمله اما چیز
سمبلیکی دیگری است:
7
طبیعی است
که آسیاب های بادی می پوسند.
·
فروغ احتمالا کسانی را که از نعمت
خود اندیشی و خودمختاری محروم اند به آسیاب های بادی تشبیه می کند.
·
بنا بر ضرب المثل معروف «تابع حزب
باد» می داند که فاقد استقلال فکری و عملی اند و باد از هر طرف بوزد، به همان طرف
می چرخند.
·
فروغ برای این بخش از مردم، آخر و
عاقبت امید بخشی نمی بیند و از پوسیدن نهائی آنها خبر می دهد.
8
طبیعی است
که آسیاب های بادی می پوسند.
·
این انتقاد اجتماعی فروغ کماکان
اکتوئل است و فعلیت دارد.
·
چون تصورش حتی دشوار است که مردم
ایران اینقدر خر باشند که دنبال مشتی آخوند بیفتند.
·
پیروی از این اجامر، نه نتیجه
ایمان به نریمان، بلکه نتیجه تبعیت از حزب باد است.
·
جاوید شاه آنان هم نه نتیجه ایمان
به سلطنت و سرمایه داری، بلکه نتیجه تبعیت از حزب باد بوده است.
·
ممد رضا بیچاره مرد و از این حقیقت
امر با خبر نشد.
·
فروغ اما نمی خواهد تابع حزب باد
باشد.
·
فروغ نمی خواهد توقف کند.
·
عظمت فکری و ایده ئولوژیکی فروغ در
همین خصایل انقلابی او ست.
·
فروغ را باید در جریان تحلیل آثار
و اشعارش بهتر شناخت.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر