ایمان بیاوریم
به آغاز فصل سرد
ایمان
بیارویم.
1352
فروغ فرخزاد
(1313
ـ 1345)
(1934
ـ 1966)
ویرایش و تحلیل از
شین میم شین
و این منم:
زنی تنها
در آستانه ی فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین
زنی تنها
در آستانه ی فصلی سرد
در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین
و
یأس ساده و غمناک آسمان
و
ناتوانی این دست های سیمانی
ناتوانی این دست های سیمانی
زمان گذشت
زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت
چهار بار نواخت
امروز
روز اول دیماه است
من راز فصل ها را می دانم
و حرف لحظه ها را می فهمم
نجات دهنده، در گور خفته است
و خاک، خاک پذیرنده
اشارتی است به آرامش
زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت
در کوچه باد می آید
در کوچه باد می آید
و من به جفت گیری گل ها می اندیشم
به غنچه هایی با ساق های لاغر کم خون
و این زمان خسته ی مسلول
و این زمان خسته ی مسلول
و
مردی از کنار درختان خیس می گذرد،
مردی که رشته های آبی رگ هایش
ـ مانند مارهای مرده ـ
مردی که رشته های آبی رگ هایش
ـ مانند مارهای مرده ـ
از دو سوی گلوگاهش
بالا خزیده اند
بالا خزیده اند
و
در شقیقه های منقلبش آن هجای خونین را
تکرار می کنند:
«سلام»
«سلام»
تکرار می کنند:
«سلام»
«سلام»
ادامه دارد.
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر