۱۳۹۳ شهریور ۲۶, چهارشنبه

جزء


پروفسور دکتر کامیلا وارنکه
برگردان شین میم شین
  
·        جزء، عبارت است از عنصر و یا زیرسیستمی با خصلت کلی.

1
·        جزء هر کل ـ به تنهائی ـ  بنا بر تعریف آن، فاقد استقلال است.

2
·        جزء فقط در پیوند با اجزای دیگر وجود دارد و همه اجزا، با هم کلی را تشکیل می دهند.

3
·        مفهوم «جزء»، از این رو، یک مفهوم مناسبتی است که در رابطه با قرینه خود یعنی «کل» معنامند می شود.

4
·        اگر اجزاء از پیوند کلی شان ایزوله شوند، آنگاه خصلت جزئی خود را (جزئیت خود را) از دست می دهند.
·        زیرا آنها در خارج از کل معین، دیگر نه جزء، بلکه چیزهای مستقلی محسوب می شوند.

5
·        این نسبیت خصلت جزئی چیزها سبب می شود، که هر چیز واحد بتواند بمثابه جزء کلیت های مختلف محسوب شود.

6
·        هم پراتیک و هم کردوکار معرفتی انسان ها ـ ماهیتا ـ بر این دیالک تیک مبتنی اند.

7
·        ما با تجزیه، حلاجی و متمایز کردن کلیت های معین به عناصر مجزا دست می یابیم که در ترکیب جدیدی از سیستم های فنی و فکری بی سابقه از چیزهای نسبتا مستقل، به اجزای متقابلا وابسته به یکدیگرتبدیل می شوند.

·        مراجعه کنید به کل، جزء و کل، سیستم در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر