سرچشمه:
صفحه فیسبوک
دهه پنجاهی ها
تحلیلی
از گاف سنگزاد
·
ما این جفنگیات شاهانه را مورد تأمل قرار می دهیم تا هم
با خدا آشنا شویم و هم با خرما.
1
·
چرا فقط خشم اروپائیان را؟
2
·
مگر امریکائیان همان اروپائیان نبوده اند که با چمدان
های پر از خریت و خرافه از اروپا به امریکا رفته اند و بزرگ ترین ژنوسید تاریخ را،
یعنی کشتار رادیکال بومیان بخت برگشته را مرتکب
شده اند؟
3
·
ضمنا نتیجه خشم اروپائیان کذائی چی بود؟
·
قطع روابط اقتصادی، فکری و فرهنگی با کشور «عه» ـ هورا و
مردن از گرسنگی و تشنگی مادی، فکری و فرهنگی؟
1
·
بر منکرش لعنت.
·
«آدم، آدم است.»
·
برشت گفته است که از نوک پا تا فرق سر اروپائی بوده است.
2
·
هم درباریان بظاهر آدم اند و هم اروپائیان.
·
تفاوت ظاهری میان آن دو اندک است.
·
بویژه اگر اروپائی ایتالیائی و یا آلمانی باشد که آخرین قبایلی
بوده اند که نفس نفس زنان خود را به کاروان هومانیسم و روشنگری رسانده اند.
·
به همین دلیل هم جزو قبایل به تعویق افتاده محسوب می
شوند.
3
·
یکی از دلایل پیشاهنگی هر دو در جنبش فاشیستی هم همین
بوده است:
·
از کاروان هومانیسم و روشنگری هر چه عقب مانده تر، به
همان اندازه فاشیستی تر، وحشی تر و درنده تر.
·
اروپا اما فقط از ایتالیا و آلمان تشکیل نشده تا عیرانی
ها با آنها تفاوت چندانی نداشته باشند.
·
اروپا مهد جنبش های خجسته طراز نوین بوده است:
الف
·
اروپا مهد جنبش هومانیستی بوده است و میراث گرانقدری
برای بشریت به همراه آورده است.
ب
·
اروپا مهد انقلابات فنی، صنعتی، علمی ـ فنی و انقلابات بزرگ بورژوائی بوده است که بر نکبت
هزار ساله قرون وسطی، اسکولاستیک، کلیسا و مذهب غالب آمده و فصل نوینی در تاریخ بشریت
گشوده است.
·
فصل آزادی، برادری و برابری انسان ها از هر رنگ و نژاد و
ملت و مذهب و جنسیت
ت
·
اروپا مهد فلسفه کلاسیک بورژوائی بوده است و غول های
بزرگی از قبیل کانت و هگل و هولباخ و فویرباخ و دیدرو و هلوه تیوس در دامن خود
پرورده است.
پ
·
اروپا میدان انقلابات پرولتری بوده است.
·
اروپا فرزانگانی از قبیل مارکس و انگلس و لنین و روزا و
لیبکنشت و گرامشی در دامن خود پرورده است.
·
انقلابات پرولتری کمون پاریس و اکتبر در اروپا پیروز
گشته اند و جهان را برای همیشه زیر و رو کرده اند و عصر نوین گذار تمام ارضی از
نظام اجتماعی طبقاتی به نظام اجتماعی کمونیستی را پدید آورده اند.
·
ما ایرانی ها اما از بد حادثه، نه روی هومانیسم را زیارت
کرده ایم و نه زنگ کاروان جنبش روشنگری حتی به گوش مان رسیده است.
·
به همین دلیل هم زیر سیطره فئودالیسم، مونارشیسم و بعد فوندامنتالیسم
گرفتار مانده ایم و اکنون در این واویلا نه راه به پیش می دانیم و نه راه به پس
جلوه و جلائی دارد.
·
دار و ندار مادی و معنوی صدها هزار ساله مان را عتیق
ترین عجوزه های ماقبل تاریخ بی مهابا حراج می کنند و روز به روز فربه تر می شوند.
·
ما مانده ایم با نکبت قرون.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر