۱۳۹۳ مهر ۲, چهارشنبه

تحلیل دیالک تیکی ضرب المثل ها (10)


شین میم شین
    
آنقدر سمن هست که یاسمن گم است.
سمن گل سه برگی است.

·        سمن در این ضرب المثل بلحاظ کیفی، کم ارزش تر از یاسمن است، ولی به سبب وفور سمن، یعنی به سبب برتری کمی سمن، یاسمن اصلا دیده نمی شود و تا حد هیچ و پوچ تنزل می یابد.
·        برای درک محتوای معنوی این ضرب المثل باید با مقولات فلسفی کمیت و کیفیت آشنا شد.

·        مراجعه کنید به کمیت، کیفیت، دیالک تیک کمیت و کیفیت، قانون دیالک تیکی گذار از تغییرات کمی به کیفی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

1
 آنقدر سمن هست که یاسمن گم است.

·        مؤلف این ضرب المثل حقیقت امر بسیار مهمی را تبیین می  دارد و آن عبارت از این است که بدون کمیت لازم، کیفیتی نمی تواند عرض اندام کند:
·        یاسمن بلحاظ کیفی برتر از سمن است، ولی چون بلحاظ کمی بسیار اندک است، نمی تواند برتری کیفی خود را اثبات کند و محبوبیت درخور خود را کسب و حفظ کند.
·        این وارونگی تراژیک و فاجعه بار از قضا ترفندی است که طبقه حاکمه هم در سطوح ملی و هم در سطح جهانی از دیرباز به نفع خود مورد استفاده قرار داده و کماکان قرار می دهد:

 مثال اول

·        فوندامنتالیسم فئودالی و تا مغز استخوان ارتجاعی به طرق و ترفندهای مختلف مثلا از طریق بهره برداری از نهادها، مراسم و سنن مذهبی، به عوامفریبی وسیعی در کشورها دست می زند،  افکار عمومی را تحت تأثیر جدی قرار می دهد و تناسب قوا را در مقیاس ملی به نفع خود تغییر می دهد و چه بسا حتی از طرق پارلمانتاریستی زمام امور را به دست می گیرد.

 مثال دوم

·        در این برتری کمی چشمگیر، رژیم های لائیک و در مقایسه با فوندامنتالیسم بمراتب مترقی تر آچمز می شوند و چه بسا حتی علیرغم داشتن ارگان های دولتی و حمایت وسیع امپریالیسم و صهیونیسم تا حد هیچ و پوچ تنزل می یابند و فرو می پاشند.

·        این همان وفور سمن و سقوط یاسمن تا درجه هیچ وارگی است.


 مثال سوم

·        طبقه حاکمه مثلا در سطوح ملی به توسعه وسیع و بی بند و بار خرافه و خردستیزی دست می زند.
·        خرافه و خردستیزی بدین طریق و با این ترفند وسیعا و سریعا تکثیر، توزیع و تبلیغ می شود و تفکر علمی و انقلابی از دیدرس توده دور می ماند و به باد فراموشی سپرده می شود.
·        در طرفة العینی به کوتاهی سی سال، پیشرفته ترین جامعه منطقه به طویله تمام عیاری بدل می شود.
·        آن سان که شعرا و نویسندگان و محققین و علمای رشته های متنوع علمی و  فنی به جای تولید و تکثیر و تبلیغ اندیشه، عرعر می کنند و اگر تک و توک اندیشنده ای هم باشد، اصلا به نظر نمی آید.
·        این هم همان وفور سمن و سقوط یاسمن تا درجه هیچ وارگی است.

 مثال چهارم

·        یکی از ترفندهای طبقه حاکمه در اروپا و امریکا توسعه و تکثیر عمدی و آگاهانه مراکز و مکاتب و احزاب و شخصیت های «مارکسیستی» بوده است.
·        مکتب فرانکفورت به عنوان مثال یکی از همین نمونه ها بوده است.
·        حضرات از قبیل هابرمس، خود را تئوریسن های مارکسیسم ـ لنینیسم قلمداد می کردند.
·        ادرنو هورکهایمر مارکسیست ـ لنینیست های دو آتشه بوده اند.
·        بدین طریق و ترفند سمن به حدی تکثیر می شود که یاسمن مثلا حزب کمونیست و یا شخصیت های کمونیستی گم می شوند و تا حد هیچ و پوچ تنزل می یابند.
·        اگرچه مدافعان راستین حقیقت همان ها هبوده اند.
·        پس از شکست سوسیالیسم همه مکاتب و دکاکین امپریالیستی یکی پس از دیگری بسته می شوند.
·        دیگر نه مکتب فرانکفورتی هست، نه اویرو کمونیسم و نه خیلی چیزهای خیلی خیلی «انقلابی» دیگر.      
مثال پنجم

·        طبقه حاکمه دیگر به حکومت های توتالیتر از قبیل ناسیونال ـ سوسیالیسم و یا فاشیسم و یا میلیتاریسم علنی و عریان نیازی ندارد و طرفدار سینه چاک دموکراسی فرمال بورژوائی است.
·        در نتیجه کتب خرید و فروش مارکس و انگلس و لنین و غیره هم آزاد است.
·        اشکال کار اما تولید انبوه زباله های ایده ئولوژیکی است.
·        آن سان که یاسمن مارکسیسم ـ لنینیسم در انبوهه سمن طبقه حاکمه اصلا در دیدرس کسی نیست تا احیانا خریده و خوانده شود.
·        اگر هم کسی بخواند، مغزش از ایام شیرخوارگی چنان مانی پولیزه شده که توان درک حتی سطری از نوشته های مارکس و انگلس و لنین را ندارد.
·        وفور سمن و سقوط یاسمن تا درجه هیچ وارگی همین است.

مثال ششم

·        فیس آباد دیری است که سمن زار بی حد و مرزی شده است.
·         تا چشم کار می کند از یاسمن خبری نیست.

·        اگر هم احیانا یاسمنی باشد، به دلیل وفور میلیاردی سمن، اصلا به نظر نمی رسد.

·        در پرتو این ضرب المثل می توان به هوش آمد و به پاسداری بی خلل از یاسمن همت گماشت، تا در سمن زاران بی حد و مرز فعلی رشد کند و با عطر شورانگیز و شعور آمیز خود مشام روح توده را معطر سازد.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر