۱۳۹۳ شهریور ۲۵, سه‌شنبه

تحلیل دیالک تیکی ضرب المثل ها (1)


ضرب‌المثل بیان متراکم یک احساس، فکر و اعتقاد جمعی است
که چون مابین تعدادی از افراد مشترک است،
به صورت قاعده در می‌آید و می‌افزاید
امیل دورکیم
سرچشمه:
صفحه فیسبوک
پالایش ضرب المثل ها
شین میم شین

 داوید امیل دورکهایم
آوانگاری فرانسوی
(1858 ـ 1917)
جامعه شناس بزرگ قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم


·        این ترجمه معیوبی از استنباط معیوب امیل دورکهایم از ضرب المثل ها ست:
·        استنباط دورکهایم از ضرب المثل ها اگرچه حاوی عناصر صوری و ظاهری معینی است، ولی روی هم رفته ناقص و نادرست است.


·        ما برای کسب یقین به بررسی عینی و علمی ضرب المثل های معینی می پردازیم که ابراهیم شیری منتشر کرده است تا تعریف معتبر و علمی و عمیقی از آنها ارائه دهیم:


آمدم ثواب کنم، کباب شدم

·        معنی تحت اللفظی:
·        می خواستم کار خیری کرده باشم، ولی کمرم شکست.

·        در این ضرب المثل تجاربی تجرید یافته اند.
·        این حکم (جمله، ضرب المثل)، انعکاس انتزاعی واقعیات اموری است.

·        در این حکم، دانش تجربی انسان ها بطرزی فشرده و تغلیظ یافته تبیین می یابد.

·        ما می توانیم به واقعیات اموری بیندیشیم که در تحلیل نهائی می توانند منشاء تشکیل این دانش تجربی باشند:

1
واقعیت امر اول

·        کسی می خواسته برای گرسنه ای غذا تهیه کند و او را از گرسنگی و مرگ نجات دهد.
·        یعنی ثواب کند.

·        گرسنه اما از فرصت استفاده می کند و کیف پول او را برمی دارد و پا به فرار می گذارد.
·        یعنی او را کباب می کند.

2
واقعیت امر دوم

·        کسی می خواسته به جامعه و توده خدمت کند.
·        عضو حزبی می شود که طرفدار منافع استراتژیکی توده است.
·        یعنی می خواهد ثواب کند.

·        طبقه حاکمه همین خیرخواه را به اتهاماتی واهی بازداشت می کند.
·        تحت شکنجه و آزار قرار می دهد.
·        جاسوس و نوکر بیگانه و وطن فروش و خاین به منافع خلق جا می زند و در ملأ عام آبرویش را می ریزد و بعد اعدام می کند.
·        یعنی کباب می شود. 

3
واقعیت امر سوم

·        کسی شعری، شعاری، نظری، نقاشی ئی و یا تندیسی از کسی را مورد تأمل قرار می دهد و از محاسن و معایب آن بسته به میزان شعورش پرده برمی دارد.
·        قصد روشنگری دارد.
·        قصد خدمت به جامعه و همنوع دارد.
·        می خواهد ثواب کند.

·        ولی صاحب اثر و یا صاحب نظر و یا نشخوار کننده اثر و نظر، به عوض قدر دانی از زحمت حریف، هر چه تف و توهین و پارس و پرخاش در کله و چنته دارد، نثارش می کند.
·        یعنی او را کباب می کند.

4
آمدم ثواب کنم، کباب شدم

·        انسان ها در همه این موارد و موارد مشابه بیشمار دیگر می توانند از همین ضرب المثل استفاده کنند.

·        چون خود این ضرب المثل، نتیجه ی  تجرید فکری و منطقی واقعیات امور بظاهر مختلف و متفاوت، ولی ماهیتا واحدی اند.

5
آمدم ثواب کنم، کباب شدم

·        بر اساس این تحلیل شتابزده از این ضرب المثل می توان اولین تعریف راجع به ضرب المثل ها را فرمولبندی کرد:
·        ضرب المثل ها تبیین فشرده دانش تجربی بنی نوع بشر اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر