(حزب و جهان بینی آن)
برگردان یدالله سلطانپور
برگردان یدالله سلطانپور
• قانونی که بنا بر آن، بیش از دویست سال پیش، انقلاب صنعتی رخ داده، امروز هم کماکان معتبر است و آن عبارت است از قانون انباشت سرمایه.
• سرمایه خصوصی سرمایه گذاری شده باید اضافه ارزش (سود) بدست آورد.
• سود حاصله باید از نو سرمایه گذاری شود، تا اضافه ارزش بیشتر (سود بیشتر) بدست آید.
1
• دیری است که سرمایه ها سر به شورش برداشته اند، از اطاعت صاحبان خویش سرپیچی کرده اند و به کسب استقلال و خود مختاری نایل آمده اند.
• سرمایه اکنون «ارزشی خود بهره ور» شده است، سرمایه اکنون «بت واره ای در هیئتی محض» است.
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 25، ص 404)
2
• مناسبات سرمایه داری در این ناگزیری انتزاعی خویش به خود بهره وری سرمایه، فرم زندگی اجتماعی مشخص (و لذا بیگانه گشته ی) انسان در جامعه بورژوائی است و کلیه فرم های نمودین حیات اجتماعی را مستقیم و یا غیرمستقیم تشکیل می دهد و پیشرفت های معرفتی ناشی از انقلاب علمی ـ فنی، که می توانستند برای آزاد سازی انسان از اسارت قوای خارجی (طبیعی. مترجم) مورد استفاده قرار گیرند، در مناسبات سرمایه داری، وظیفه زیر را به عهده گرفته اند:
• سرسپرده ی اهداف بهره وری سرمایه کردن انسان را
• (فرم نمودین را هانس هاینتس هولتس از ترکیب دو مقوله فرم و نمود می سازد، تا با یک تیر دو نشان بزند و در آن واحد دو قطب دیالک تیکی آندو را (محتوا و ماهیت را) در خاطر خواننده زنده کند.
• فرم و نمود در دو شناخت افزار دیالک تیکی به نام های دیالک تیک فرم و محتوا و دیالک تیک نمود و بود و یا پدیده و ماهیت بکار می روند. مترجم)
3
• بهره وری از سرمایه، یعنی به گردش انداختن سرمایه، یعنی افزایش روزافزون راندمان کار، بی اعتنا به هدف و محتوا.
4
• این اما به معنی اختراع نیازمندی های تازه (و چه بسا مانی پولاسیون و دستکاری کردن نیازمندی های مردم) نیز هست، تا راه برای تولید و فروش کالاهای سودآورتر هموار شود.
• مراجعه کنید به مانی پولاسیون (تخریب افکار عمومی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
5
• کمونیست ها نمی توانند بدون انتقاد از کنار این گسترش بی بند و بار نیازمندی های بی محتوا که از اصل بهره وری سرمایه نشأت می گیرند و چه بسا ـ حتی ـ بمثابه پیشرفت سطح زندگی مردم جا زده می شوند و مورد تعریف و تمجید قرار می گیرند، بگذرند.
6
• یکی از خطاهای اصلی در طرح توسعه پلنوم بیستم حزب کمونیست اتحاد شوروی (خروشچف) همین بوده، که تحت عنوان سبقت از سطح زندگی رایج در ایالات متحده آمریکا به عنوان آماج اقتصادی و اجتماعی اعلام شد.• این خطای بزرگی است و فرق نمی کند که آن کی و کجا صورت می گیرد.
• این آماجگذاری بمعنی تابع مکانیسم تولید کالائی دم افزون شدن است.
• این بمعنی خیانت به ارزش های کمونیستی است.
• این به معنی تن در دادن به ایدئولوژی خرده بورژوائی مصرف شیئیت یافته است.
• برنامه هر جامعه کمونیستی در برگیرنده پایان دادن به بیگانگی انسان در کالاپرستی و توسعه ارزش های خود تحقق بخشی انسانی است، که خود را در فرهنگ زندگی نمودار می سازد و نه صرفا در سطح مصرف.
• (بیگانگی به چه معنی است؟
• بیگانگی به رابطه اجتماعی، وضع و حال کلی تاریخی ـ اجتماعی اطلاق می شود که در آن، روابط میان انسانها بمثابه مناسباتی میان اشیاء و چیزها جلوه گر می شوند و فراوده های حاصل از کردوکار مادی و معنوی انسانها، مناسبات اجتماعی، نهادها، مؤسسات و ایدئولوژی ها در مقابل انسانها بمثابه قدرت های بیگانه و سلطه گر برآنها در می آیند
• این امر تاریخی ـ اجتماعی ( قبل از همه) در فرم های زیر بروز می کند:
1
• در فرم بیگانگی اقتصادی:• کالا پرستی
• (کالاپرستی به چه معنی است؟
• مارکس چیزواره گشتن روابط اجتماعی در سرمایه داری را کالاپرستی می نامد.
• چون خصلت اجتماعی تولید سرمایه داری که بدون استثناء تولید کالائی است، شناخته نمی شود، از این رو، روابط میان انسان ها در روند تولید سرمایه داری، نه بمثابه روابط انسانی، بلکه بمثابه روابط میان چیزها (اشیاء) جلوه می کنند.
• «اسرار آمیزی فرم کالا بطور صاف و ساده در این است که آن خصلت های اجتماعی کار خود انسان ها را بمثابه خصلت های فراورده های کاری، بمثابه خواص اجتماعی نهفته در طبیعت این اشیاء به انسان ها منعکس می کند.
• از این رو، مناسبات اجتماعی مولدین نیز نسبت به کل کار، بمثابه مناسبات اجتماعی اشیاء موجود در خارج از آنها جلوه می کند.» مترجم)
2
• در فرم بیگانگی سیاسی3
• در فرم بیگانگی ایدئولوژیکی
4
• در فرم بیگانگی مذهبی• این وضع و حال بیگانگی ـ بویژه در کاپیتالیسم ـ خصلت فراگیری کسب می کند. مترجم)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر