۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۲, جمعه

مکثی و بحثی روی کلمات قصار این و آن (81)

زنی را دیدم:
به دنیا آمد تا دختر کسی شود!
ازدواج کرد تا همدم کسی شود!
بچه دار شد تا مادر کسی شود!
برای همه کسی شد ، اما خودش بی کس ماند!
مدعی

• آنچه مدعی مطرح می کند، قابل تأمل و تحلیل است:

1
زنی را دیدم:
به دنیا آمد تا دختر کسی شود.

• مدعی زنی را دیده که به دنیا آمده تا دختر کسی شود.

• اما بر خلاف تصور او، کسی به دنیا نمی آید تا بعد دختر کسی شود، بلکه هر کس به مثابه دختر کسی به دنیا می آید!
• رابطه دختر ـ مادر ـ پدر رابطه ای لدنی است و نه اکتسابی!
• کسی به مثابه دختر کسی در مناسبتی قرار می گیرد، مناسبتی طبیعی، غریزی و ضمنا ضرور و صرفنظرناپذیر.

• در این مورد فرقی میان دختر و پسر وجود ندارد:
• هر دو کودک خانواده ای اند و زیر چتر حمایت خانواده، تربیت می شوند و پرورش می یابند و قرار داشتن در زیر این چتر طبیعی ـ غریزی سرشار از مهر، نه ضرر و زیان و باختی، بلکه سود و مزیت و نعمتی است.
• بی اعتنا به اینکه مادر و پدر در چه شرایط دشواری بسر می برند، کودک ـ چه دختر و چه پسر ـ از حمایت حتی المقدور آندو برخوردار می شود.

• مدعی چنان از مفهوم «دختر کسی» سخن می گوید که انگار از مفهوم «کلفت کسی!»

• اما از این خبرها در بین نیست.

• دختر خانواده کلفت خانواده نیست، بلکه یکی از اعضای ارگانیک و بی چون و چرای خانواده است و اگر در خانواده و یا مزرعه کار می کند، این کار، جزئی از روند آموزشی ـ پرورشی ـ تربیتی طبیعی او ست!

• دختر و یا پسر در خانواده توسعه جسمی ـ روحی، مادی ـ معنوی، نظری ـ عملی می یابند تا زن و مرد شوند.


• مادر و یا پدری که دختر و یا پسر خانواده را در روند عملی و نظری تربیت نکند، صرفنظر از نیت خویش، از انجام وظیفه طبیعی خویش کوتاهی کرده و بدترین ستم را بر کودک روا داشته است.

2
ازدواج کرد تا همدم کسی شود!

• فرمولبندی این حکم مدعی نیز معیوب است:
دختر ازدواج نمی کند تا همدم کسی شود، بلکه ازدواج می کند تا همسر کسی شود.

• دختر و یا پسر ازدواج می کند تا وارد دیالک تیک زن و مرد شود:
• رابطه دیالک تیکی رابطه ای است که دو قطب آن در یکدیگر تأثیر متقابل می گذارند و ضمنا در تضاد و وحدت ژرف با یکدیگر قرار دارند.

• همسر کسی شدن به معنی ورود در داربست دیالک تیک داد و ستد است:

• دختر در رابطه زناشوئی بازنده محض نیست، بلکه برنده نیز است، به همان سان که پسر.

• ایراد و اشکال مناسبات میان انسانی، نه در تشکیل خانواده، بلکه در ساختار جامعه است، در ساختار طبقاتی جامعه است.

• چیزها را باید به نام خواند تا مسئله روشن شود.

3
بچه دار شد تا مادر کسی شود!

• دختر و پسر پس از ازدواج وارد مناسبات تولیدی طبیعی می شوند، که مناسبات تولید مثل نام دارد!
• بچه دار شدن و مادر شدن نه به معنی ستم بر زن، بلکه به مثابه فونکسیون طبیعی زن است تا نوع خود را بازتولید کند و ضمنا به بازتولید جامعه خویش سهم خود را ادا کند.

• مدعی ظاهرا مسائل طبیعی و اجتماعی را قاطی کرده است.

• مثل اینکه او اسیر شیفته وار جمله سازی خویش است و فمینیسم کوته بین و عقب مانده را نمایندگی می کند.

4
برای همه کسی شد ، اما خودش بی کس ماند!

• این دیگر نهایت اغراق است:

• مدعی تمامی جملات فریبای پیشین خود را در طرفة العینی فراموش می کند:

• دختری که مادر و پدر داشته، همسر و فرزند داشته، به چرخش چشمی بی کس و بی همنفس تلقی می شود تا فمینیسم کوته بین تبلیغ شود که به هر دردی می خورد، مگر به درد بی درمان زنان جهان!

چنین فمینیسمی را احتمالا می توان به صفت «فمینیسم فئودالی» مزین ساخت!
پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر