جمعبندی از
مسعود بهبودی
ناگفته های زندگی امامان
رقیه بالیده
امام سجاد
مدت عمر: 58 سال.
مدت امامت : 34.
زادگاه: مدینه
شغل : روضه خوان و مداح ، مبلغ دین.
زنان:
فاطمه دختر عمویش و کنیزی که مختار به او داد و چند زن دیگر.
فرزندان:
محمد باقر، زید بن علی و 13 تن دیگر.
صفات:
عبادت بسیار .
هنگام واقعه ی کربلا شمر با وجود مریضی، خواست او را بکشد که با وساطت عمر بن سعد منصرف شد و
هنگام اسارت هم با دستور عبیدالله بن زیاد به اعدام محکوم شد ولی با تضرع و التماس و زاری و شیون عمه اش زینب
دل او به رحم آمد و از کشتنش منصرف شد.
باز مانده ی قتلگاه کربلاست که از شدت ضربه روحی از این حادثه و بیماری، که قبل از آن هم همراهش بود،
بیشتر عمر خود را درتضرع و زاری و دعا و احتمالاً افسردگی مزمن بسر برده.
کتابی منسوب به اوست بنام صحیفحه ی سجادیه که
چیزی شبیه زبور داود است
پر است از زاری و مویه ی یک بنده ی حقیر و درمانده وبیچاره نزد الله .
شیعیان می گویند این کتاب بسیار ارزشمند و پیچیده است
طوری که روایت آمده کسی خواست مثل آن را بنویسد،
قلم در دستش خشک شد و بعد دق کرد و مرد
این انسان در غم از دست دادن پدر و اقوام خود برای فرو نشاندن خشم خود و آرامش روحی به شیون و زاری به مدت 34 سال پرداخته
پایان
بستگی دارد به اینکه گذشته چه باشد.
اگر گذشته آدمی کابوس باشد
به کابوس نمی توان خندید
حق با شما ست.
دیالک تیک ساختار و فونکسیون
1
به قول شاعر
هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.
2
هر ساختاری فونکسیونی دارد
3
با چرخ خیاطی نمی توان زمین را شخم زد
4
برای اینکه ساختارش متناسب با فونکسیون دیگری است
5
با گاو آهن اما می توان زمین را شخم زد.
6
چرخ خیاطی به درد دوخت و دوز می خورد.
7
ساختار چیست؟
8
ساختار فرم نیست.
اگرچه با فرم خویشاوند است.
9
ساختار
یکی از مفاهیم شخص شخیص کارل مارکس
پدر ما ست.
10
او در شاهکارش به نام «سرمایه»
متوجه شد که مفهوم فلسفی فرم، نارسا ست
و ساختار را کشف و فرمولبندی کرد.
11
ساختار چیست؟
چرا نمی توان به گربه یاد داد
چیزی را که پرت می کنیم بیاورد؟
آیا نمی فهمد چه می خواهیم؟
و در اینجا فهمیدن و نفهمیدن به چیست؟
ویتگن اشتاین
عجب استاد دانش کاهی!
چرا نمی توان به گربه یاد داد
چیزی را که پرت می کنیم بیاورد؟
ویتگن اشتاین
1
اولا از کجا می دانی که
به گربه نمی توان چیزی را یاد داد؟
2
یاد دادن که سهل است،
گربه می تواند
ـ بی نیاز از این و آن ـ
بیاموزد.
3
آموزش که سهل است،
گربه می تواند از عالم اندیشه به خطه عمل بگذرد.
اندیشه را جامه عمل بپوشاند.
4
حریفی از گربه ای به نام «مستان» در دیار آتش ها
حکایت می کند که
اجتماعی تر از آدم ها بود.
مسئولیت شناس تر از آدم ها.
هومانیست تر از آدم ها.
خردمند تر از آدم ها.
فهمیده تر از آدم ها.
5
گربه معمولا صیاد جوجه ها ست،
مستان اما از جوجه ها در حیاط خانه
در مقابل گربه های بیگانه
به همان سان حراست می کرد که
سگ گله از رمه
در مقابل گرگ
حراست می کند.
6
این که هنوز چیزی نیست.
7
مستان به مرغ ها و خروس ها و جوجه ها
اجازه ورود از حیاط خانه به باغچه نمی داد
تا مرضه و ریحان و تره و دیگر سبزیجات کاشته شده را
نوش جان کنند.
8
این هم هنوز چیزی نیست.
9
مستان از نوزاد پرستاری می کرد
و مانع افتادن نوزاد به باغچه می شد.
10
به محض نزدیک شدن نوزاد به لب باغچه
مستان به دیواری، به سدی در مقابل او تبدیل می شد.
11
اینهم هنوز چیزی نیست.
12
مستان
موش نمی گرفت.
نوعی احساس ترحم و یا همبستگی با همنوعان خویش داشت.
13
حیرت انگیز می دانی چیست؟
14
کودکان خانه
در حسرت نوازش مستان می زیستند.
15
تنها کسی که مجاز به نوازش مستان بود
پدر بود.
همین و بس
16
شاید به این دلیل که مادرش زیر ماشین رفته بود
و مرده بود و پدر شیرش داده بود،
تغذیه اش کرده بود و
بزرگش کرده بود
17
تو کجائی تا شویم ما چاکرت ای محتشم؟
18
تو اگر به جای سفر به طویله ینگه دنیا
به دیار آتش ها رفته بودی،
با گربه هائی آشنا می شدی
که هزاران هنر دارند.
خانه ویتگنشتاین
ابزارهای را در جعبه ابزار تصور کنید
چکش
اره
انبردست
پیچ گوشتی
خط کش
چسب و تعدادی میخ و پیچ وجود دارند .
نقش های واژه ها به اندازه تنوع نقش های این اشیاء متنوع اند .
ویتگنشتاین
1
مترجم سواد فارسی بخور و نمیر حتی ندارد:
هیچ بیسوادی نمی گوید:
« ابزارهای را »
2
هر بیسوادی
می گوید:
ابزارهایی را
ابزارهای زیر را
4
علامه آلمانی
واژه ها را
ابزارهایی تصور می کند.
5
شق القمرش این است که به کشف تنوع نقش (فونکسیون) واژه ها نایل می آید.
6
اگر او نگفته بود،
کودکان کودکستان ها خیال می کردند
واژه کرگدن فرقی با واژه کرکس ندارد.
و نقش (فونکسیون) کرگدن همان نقش (فونکسیون) کرکس است.
7
سؤال:
دلیل تفاوت نقش چیزها (فونکسیون چیزها) چیست؟
6
چرا نقش چکش با نقش میخ یکی نیست؟
7
برای پاسخ به این پرسش
باید ضد دیالک تیکی فونکسیون را پیدا کرد.
8
اعجاز اسلوب (متد) دیالک تیکی
در زمینه شناخت چیزهای هستی
همین جا ست.
9
برای توضیح قطبی از دیالک تیک عینی
فقط کافی است که ضد دیالک تیکی آن
(قرینه دیالک تیکی آن، جفت دیالک تیکی آن)
پیدا شود.
ویکی لیکس:
داعش و خمینی را کارتر بوجود آورد
ویکی لیکس
هم دو زاری اش کج و معوج است.
1
لامصب
داعش محصول تجاوز جورج ابن جورج به عراق
و سرنگونی رژیم صدام است.
2
ستون فقرات داعش را
نظامیان رژیم صدام تشکیل می دهند.
3
خمینی
بن لادن فوندامنتالیسم شیعی است.
4
سیر و سرگذشت تشکیل فوندامنتالیسم
ماهیتا
با سیر و سرگذشت تشکیل فاشیسم
یکسان است:
5
کسب و کار نیچه (فیلسوف فاشیسم) هم
همین کسب و کار بن لادن و خمینی و شاملو آل احمد و اجامر دیگر بوده است:
الف
تقویت ایده ئولوژیکی ـ پسیکولوژیکی طبقات اجتماعی ایستاده بر لب گور تاریخی
و ارسال آنها به جنگ سوبژکت انقلابی
ب
در اروپا بر ضد پرولتاریای رزمنده
پ
در خاورمیانه و جهان سوم
بر ضد جنبش ضد فئودالی و رهائی بخش ملی
6
با جاسوسی که نمی توان به تحلیل چیزها، پدیده ها، سیستم ها و روندهای هستی نایل آمد.
7
برای تحلیل عینی و علمی روندهای اجتماعی
خدای خاک
ماتریالیسم تاریخی را خلق کرده است.
8
خرم آن کس که از این گنج
نصیبی ببرد.
بهشت وعده سرخرمن نیست.
چیست؟
باند عردوغان
تجسم فوندامنتالیسم اسلامی و فاشیسم (پان ترکیسم، اولترا ناسیونالیسم)
است.
1
عزرائیل هم تجسم فوندامنتالیسم یهودی و صهیونیسم (فاشیسم)
است.
2
در خاوران خاور میانه
حساب و کتابی در بین نیست.
3
در خاوران خاور میانه
خر تو خر به تمام معنی حاکم است.
4
همه خران و خردستیزان جهان
دست به دست هم داده اند
تا خاورمیانه را با خاک یکسان کنند.
5
بعد
خاوران خاور میانه را از نو میان خود تقسیم کنند.
6
ضمنا بر سر بازتقسیم خاوران خاور میانه
جنگ جدیدی را آغاز کنند.
7
بعد از سوریه
نوبت به عرعردوغانستان و عیرانستان می رسد.
8
خریت توانگر کند فرد را
خبر کن غریب جهانگرد را
جمهوری خلق چین
در حال انجام وظایف انقلابات فئودالی، بورژوائی است.
1
در حال توسعه جامعه از جامعه عقب مانده برده داری، فئودالی، بورژوائی است.
2
برای درک سیاست حزب کمونیست چین
باید با تز «درک ماتریالیستی» تاریخ آشنا بود.
3
با خط مشی اقتصادی جدید (نپ)
آشنا بود.
4
جمهوری خلق چین
امید بشریت در زنجیر است.
5
برای درک روند و روال جمهوری خلق چین
باید فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی دانست.
6
ما در این زمینه شاید 1000 صفحه مطلب ترجمه و منتشر کرده ایم.
7
چین مثل قاره ای است
با جمعیتی عظیم
به قول مائو
با بقایای همه فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی ماقبل سرمایه داری
8
چین باید توسعه یابد
و توسعه می یابد.
9
در جمهوری خلق چین
انقلاب پشت انقلاب صورت می گیرد.
بی سر و صدا
10
حزب کمونیست چین
باید وظایف همه طبقات اجتماعی دیگر را انجام دهد
انجام هم می دهد.
11
این در خصلت دوران تاریخی است
12
این بحث فلسفی بغرنجی است
که صورت گرفته است.
13
توسعه اجتماعی خصلت روندی دارد و نه خطی.
14
روند یعنی توسعه پله به پله
پرش در بین نیست
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر