فرازهایی از
کتاب شهلا زرلكي
تحت
عنوان
«در خدمت و
خیانت زنان»
ویرایش
و تحلیل از
مریم
دال و ربابه نون
یکی
از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده
خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و
البته ناامید و افسرده بوده اند.
آنها
همه ناکامی ها و سرخوردگی های دخترانه خود را
به خانه شوهر می برند و یقین دارند که
پایان همه شب ها سپید است.
·
اگر این داوری و ارزیابی مؤلف را
با داوری و ارزیابی حریفی که دعاوی مؤلف را به چالش کشیده، مورد مقایسه مضمونی
(محتوائی) قرار دهیم، به حقیقت امر بسیار مهمی برخواهیم خورد که احتمالا احدی
متوجه آن نشده، نمی شود و نخواهد شد:
حریف
منتقد
تو
اين جامعه شبه طالبانى ما،
زن
ها كم از طرف مردها تحقير نمى شوند،
كه
اين نویسنده هم با ادله بافى هايش
به
اين تحقيرها و توهين ها دامن مى زند
و
صحه مى گذارد.
بهانه
هاي خوبی دست مردهاى فرصت طلب می دهد،
تا
فردا هر زنى با شوهرش اختلاف پيدا كرد،
شوهره
با زدن برچسب مشكل روحى و روانى بر پیشانی زن،
ادعا كند كه
ناكامى ها و سرخوردگى هايش را سر جهازش از خونه
پدر آورده است.
·
آنچه که هر خواننده ی بیدار و
هشیاری (و نه هر «خواننده» خواب آلود و بیمار و پریشان و مستی) در طرفة العینی
متوجه می شود، موضع آنتی فمینیستی (زن ستیز) آشکار مؤلف و موضع فمینیستی بی چون و
چرای حریف منتقد است.
·
مؤلف، خواه و ناخواه، زن ستیز است
و منتقد، زنگرا ست.
·
می توان گفت که کشف تفاوت موضع
فکری مؤلف و منتقد آسان است.
·
دشوار اما کشف وجه مشترک مستور این
دو موضع فکری است.
·
سؤال از خواننده بیدار و هشیار این
است که این وجه مشترک فی مابین از چه قرار است؟
1
·
به احتمال قوی هم مؤلف و هم منتقد ـ
هر دو ـ بلحاظ خاستگاه طبقاتی ( شاید هم بلحاظ پایگاه طبقاتی) در سنگر طبقه حاکمه اقلیت
انگل، استثمارگر و ستمگر قرار دارند.
·
پیامد خاستگاه طبقاتی، تشابه ایده
ئولوژیکی است.
·
چون اعضای هر طبقه اجتماعی، ایده
ئولوژی خاص خود را با شیر مادر از آن خود می کنند.
·
از کوزه طبقه اجتماعی واحدی، همیشه
همان برون تراود، که در ماهیت و ذات آن است.
·
هم حکیم طوس و هم شیخ شیراز این
حقیقت امر مارکسیستی ـ لنینیستی را کشف و فرمولبندی کرده است:
فردوسی
به گرمابه
زنگی نگردد، سپید
سعدی
عاقبت
گرگزاده، گرگ شود
گرچه با آدمی، بزرگ شود.
2
یکی
از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده
خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و
البته ناامید و افسرده بوده اند.
·
مؤلف همه کاسه ها و کوزه های طلاق
را بر سر زنان خرد و خراب می کند.
·
این ایده ئولوژی طبقه حاکمه اقلیت انگل
و استثمارگر و ستمگر است که از قلم مؤلف که از قضا خود زن است، روی کاغذ می نشیند و
روح توده ی مصرف کننده (خواننده) را به زهر ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه مسموم می سازد.
·
مؤلف به قول خواجه شیراز، آن را بر
زبان می راند که استاد ازل بر زبانش می نهد:
در
پس آینه طوطی صفت ام داشته اند
آن چه استاد ازل گفت:
«بگو»،
می گویم
·
معنی تحت اللفظی:
·
مرا بسان طوطی در پشت آیینه نگهداشته
اند.
·
هر آنچه که استاد ازل می خواهد،
طوطی وش بر زبان می رانم.
3
یکی
از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده
خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و
البته ناامید و افسرده بوده اند
·
اگر مفهوم هنری ـ استه تیکی خواجه
را بسط و تعمیم دهیم، به خاستگاه طبقاتی و یا پایگاه طبقاتی مؤلف و هر کس و کرکس
دیگر می رسیم.
·
این پایگاه طبقاتی انسان ها ست که ایده
ئولوژی آنها را تعیین می کند و نه میل و اراده و خواست و علایق و سلایق آنها.
·
مقصر اصلی، استاد ازل است و نه
طوطی.
·
طوطی ـ چه بسا ـ عاجز از فهم
محتوای سخن خویش است.
·
سؤال اکنون این است که چرا استاد
ازل مؤلف، زنستیز است و مؤلف را وارد به اتخاذ مواضع آنتی فمینیستی وامی دارد؟
4
یکی
از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده
خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و
البته ناامید و افسرده بوده اند
·
دلیل خصومت طبقه حاکمه اقلیت انگل
با زنان و زحمتکشان و مولدان (چه مولدان انسانی و چه جانوری و چه نباتی)، جایگاه اجتماعی
زنان و زحمتکشان و مولدان است.
·
طبقه حاکمه اقلیت انگل و استثمارگر
و ستمگر از بدو تولدش، از قبل عرق اندام و زحمت و زجر توده مولد و زحمتکش زیسته
است:
·
نان خود را از سفره نان توده مولد
و زحمتکش ربوده است.
·
دلیل مادی خصومت طبقاتی، در همین طرز
زیست از قبل زحمت و زجر همنوع است.
·
خصومت طبقاتی ـ قبل از همه ـ امری اوبژکتیو
(عینی) است و نه سوبژکتیو.
·
اگر کسی دشمن توده مولد و زحمتکش
نباشد، نمی تواند به آسانی به غصب وسایل تولید توده (اراضی کشت، باغات، مستغلات،
قنوات، ابزار و آلات کار، جنگل ها، رودخانه ها، کشتی ها، قلاب ها و غیره) بپردازد.
·
به همین دلیل تمامی تاریخ جامعه طبقاتی،
میدان جنگ طبقاتی و کشتارگاه طبقات اجتماعی است:
·
در تمامی تاریخ جامعه طبقاتی، مبارزه
طبقاتی چه از بالا و چه از پایین، چه از سوی طبقه حاکمه اقلیت و چه از سوی توده
مولد و زحمتکش، بطرز بی امان، گاهی با شعله و شمشیر و توپ و تفنگ و گه بی شعله و شمشیر و توپ و تفنگ در جریان
بوده، است و خواهد بود.
5
یکی
از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده
خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و
البته ناامید و افسرده بوده اند
·
این مبارزه بی امان طبقات اجتماعی،
فقط در مناسبات تولیدی میان اعضای جامعه محبوس نمانده است، بلکه از زیربنای اقتصادی
جامعه به روبنای ایده ئولوژیکی منعکس شده است.
·
هر سخنی، هر شعری، هر نقاشی و
ترانه و آواز و تندیسی ـ در تحلیل نهائی ـ تیری طبقاتی است که به سوی دشمن پرتاب
می شود.
·
فرق هم نمی کند که تیرانداز از هدف
و آماج تیر، آگاه باشد و یا نباشد.
·
استاد ازل اما بی تردید می داند.
·
استاد ازل هر ایدئولوگ (هنرمند،
واعظ، فیلسوف، سیاستمدار و غیره) هر طبقه اجتماعی، منافع طبقاتی استراتژیکی آن طبقه
اجتماعی است.
·
به همین دلیل، هر اثر هنری، فکری، فلسفی،
حاوی شهد و شرنگ طبقاتی است و هر هنرمند و
متفکر و فیلسوف، سرباز پیکار طبقاتی است.
·
یکی بسان سعدی و حافظ، ایدئولوگ اشرافیت
بنده دار و فئودال و روحانی است.
·
دیگری بسان مولوی آنتی تز آندو ست
و در سنگر نطفه های آغازین بورژوازی است.
·
یکی دیگر بسان لاهوتی، سردار ایده
ئولوژیکی رنجبران است.
·
تفاوت از زمین تا آسمان است.
6
یکی
از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده
خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و
البته ناامید و افسرده بوده اند
·
مؤلف بسان دیگر اعضای طبقه حاکمه اقلیت
انگل، دیواری کوتاه تر از دیوار زنان نمی یابد.
·
در نتیجه آستین بالا می زند و از دیوار
کوتاه زنان بالا می رود.
·
نتیجه اش همین می شود:
·
دلیل طلاق «زیاده خواهی زنان
خیالپرداز، احساساتی، نومید و افسرده» قلمداد می شود که از خانه پدری می آورند.
·
بدین طریق و با این ترفند، مرد در جامعه
طبقاتی مبتنی بر پدرسالاری (پاتریارشی) به آب زمزم شسته می شود.
·
تطهیر می شود.
·
تبرئه می شود.
7
یکی
از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده
خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و
البته ناامید و افسرده بوده اند
·
مسئله فقط مؤلف این کتاب نیست.
·
مسئله ایده ئولوژی خرافی و ایراسیونالیستی
(خردستیز) طبقه حاکمه است که به خورد توده داده می شود و به ایده ئولوژی حاکم در جامعه
تبدیل می شود.
·
روح و شعور طبقه حاکمه با گذشت
زمان به روح و شعور حاکم در جامعه مبدل می شود.
·
آن سان که اعضای جامعه ـ بی اعتنا
به تعلقات طبقاتی خاص خود، حتی بی اعتنا به تعلقات جنسیتی خاص خود ـ بسان اعضای طبقه
حاکمه می اندیشند.
·
در نتیجه، خودستیزی دست در دست با
خردستیزی در کوچه و بازار و برزن و خیابان به راه می افتد و فاجعه می آفریند.
·
به صورت هر زن زیبائی اسید پاشیده
می شود.
·
جشن زنان به تجاوز جنسی دسته جمعی
ختم می شود.
·
طرز پوشش و گفتار و رفتار و کردار
زنان توسط طبقه حاکمه انگل تعیین و دیکته می شود.
·
مبارزه طبقاتی از بالا همه سطوح
زندگی را در برمی گیرد.
·
جامعه اندک اندک به جهنمی با عذاب
الیم برای اکثریت مولد و زحمتکش و به بهشتی برین برای اقلیت انگل و بهره کش مبدل
می شود.
·
خودستیزی فرم داوطلبانه به خود می
گیرد.
·
زن بر ضد زن لشکر می کشد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر