۱۳۹۵ آذر ۲۵, پنجشنبه

دیالک تیک خدمت و خیانت (10 )


فرازهایی از کتاب شهلا زرلكي  
تحت عنوان
«در خدمت و خیانت زنان» 
ویرایش و تحلیل از
مریم دال و ربابه نون

یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند.
آنها همه ناکامی ها و سرخوردگی های دخترانه خود را
 به خانه شوهر می برند و یقین دارند که
 پایان همه شب ها سپید است.

·        اگر این داوری و ارزیابی مؤلف را با داوری و ارزیابی حریفی که دعاوی مؤلف را به چالش کشیده، مورد مقایسه مضمونی (محتوائی) قرار دهیم، به حقیقت امر بسیار مهمی برخواهیم خورد که احتمالا احدی متوجه آن نشده، نمی شود و نخواهد شد:

حریف منتقد

تو اين جامعه شبه طالبانى ما،
زن ها كم از طرف مردها تحقير نمى شوند،
كه اين نویسنده هم با ادله بافى هايش
به اين تحقيرها و توهين ها دامن مى زند
و صحه مى گذارد.

بهانه هاي خوبی دست مردهاى فرصت طلب می دهد،
تا فردا هر زنى با شوهرش اختلاف پيدا كرد،
شوهره با زدن برچسب مشكل روحى و روانى بر پیشانی زن،
 ادعا كند كه
 ناكامى ها و سرخوردگى هايش را سر جهازش از خونه پدر آورده است.

·        آنچه که هر خواننده ی بیدار و هشیاری (و نه هر «خواننده» خواب آلود و بیمار و پریشان و مستی) در طرفة العینی متوجه می شود، موضع آنتی فمینیستی (زن ستیز) آشکار مؤلف و موضع فمینیستی بی چون و چرای حریف منتقد است.
·        مؤلف، خواه و ناخواه، زن ستیز است و منتقد، زنگرا ست.

·        می توان گفت که کشف تفاوت موضع فکری مؤلف و منتقد آسان است.
·        دشوار اما کشف وجه مشترک مستور این دو موضع فکری است.

·        سؤال از خواننده بیدار و هشیار این است که این وجه مشترک فی مابین از چه قرار است؟

1

·        به احتمال قوی هم مؤلف و هم منتقد ـ هر دو ـ بلحاظ خاستگاه طبقاتی ( شاید هم بلحاظ پایگاه طبقاتی) در سنگر طبقه حاکمه اقلیت انگل، استثمارگر و ستمگر  قرار دارند.
·        پیامد خاستگاه طبقاتی، تشابه ایده ئولوژیکی است.

·        چون اعضای هر طبقه اجتماعی، ایده ئولوژی خاص خود را با شیر مادر از آن خود می کنند.
·        از کوزه طبقه اجتماعی واحدی، همیشه همان برون تراود، که در ماهیت و ذات آن است. 

·        هم حکیم طوس و هم شیخ شیراز این حقیقت امر مارکسیستی ـ لنینیستی را کشف و فرمولبندی کرده است:

فردوسی
به گرمابه
زنگی نگردد، سپید

سعدی
عاقبت
گرگزاده، گرگ شود
گرچه با آدمی، بزرگ شود.

2

یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند.

·        مؤلف همه کاسه ها و کوزه های طلاق را بر سر زنان خرد و خراب می کند.
·        این ایده ئولوژی طبقه حاکمه اقلیت انگل و استثمارگر و ستمگر است که از قلم مؤلف که از قضا خود زن است، روی کاغذ می نشیند و روح توده ی مصرف کننده (خواننده) را به زهر ایده ئولوژیکی طبقه حاکمه مسموم می سازد.

·        مؤلف به قول خواجه شیراز، آن را بر زبان می راند که استاد ازل بر زبانش می نهد:  

در پس آینه طوطی صفت ام داشته ‌اند  
 آن چه استاد ازل گفت:
«بگو»، می‌ گویم

·        معنی تحت اللفظی:
·        مرا بسان طوطی در پشت آیینه نگهداشته اند.
·        هر آنچه که استاد ازل می خواهد، طوطی وش بر زبان می رانم.  

3
یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند

·        اگر مفهوم هنری ـ استه تیکی خواجه را بسط و تعمیم دهیم، به خاستگاه طبقاتی و یا پایگاه طبقاتی مؤلف و هر کس و کرکس دیگر می رسیم.
·        این پایگاه طبقاتی انسان ها ست که ایده ئولوژی آنها را تعیین می کند و نه میل و اراده و خواست و علایق و سلایق آنها.

·        مقصر اصلی، استاد ازل است و نه طوطی.
·        طوطی ـ چه بسا ـ عاجز از فهم محتوای سخن خویش است.

·        سؤال اکنون این است که چرا استاد ازل مؤلف، زنستیز است و مؤلف را وارد به اتخاذ مواضع آنتی فمینیستی وامی دارد؟  

4
یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند

·        دلیل خصومت طبقه حاکمه اقلیت انگل با زنان و زحمتکشان و مولدان (چه مولدان انسانی و چه جانوری و چه نباتی)، جایگاه اجتماعی زنان و زحمتکشان و مولدان است.

·        طبقه حاکمه اقلیت انگل و استثمارگر و ستمگر از بدو تولدش، از قبل عرق اندام و زحمت و زجر توده مولد و زحمتکش زیسته است:
·        نان خود را از سفره نان توده مولد و زحمتکش ربوده است.

·        دلیل مادی خصومت طبقاتی،  در همین طرز زیست از قبل زحمت و زجر همنوع است.

·        خصومت طبقاتی ـ قبل از همه ـ امری اوبژکتیو (عینی) است و نه سوبژکتیو.

·        اگر کسی دشمن توده مولد و زحمتکش نباشد، نمی تواند به آسانی به غصب وسایل تولید توده (اراضی کشت، باغات، مستغلات، قنوات، ابزار و آلات کار، جنگل ها، رودخانه ها، کشتی ها، قلاب ها و غیره) بپردازد.

·        به همین دلیل تمامی تاریخ جامعه طبقاتی، میدان جنگ طبقاتی و کشتارگاه طبقات اجتماعی است:
·        در تمامی تاریخ جامعه طبقاتی، مبارزه طبقاتی چه از بالا و چه از پایین، چه از سوی طبقه حاکمه اقلیت و چه از سوی توده مولد و زحمتکش، بطرز بی امان، گاهی با شعله و شمشیر و توپ و  تفنگ و گه بی شعله و شمشیر و توپ و تفنگ در جریان بوده، است و خواهد بود.

5
یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند

·        این مبارزه بی امان طبقات اجتماعی، فقط در مناسبات تولیدی میان اعضای جامعه محبوس نمانده است، بلکه از زیربنای اقتصادی جامعه به روبنای ایده ئولوژیکی منعکس شده است.

·        هر سخنی، هر شعری، هر نقاشی و ترانه و آواز و تندیسی ـ در تحلیل نهائی ـ تیری طبقاتی است که به سوی دشمن پرتاب می شود.
·        فرق هم نمی کند که تیرانداز از هدف و آماج تیر، آگاه باشد و یا نباشد.
·        استاد ازل اما بی تردید می داند.
·        استاد ازل هر ایدئولوگ (هنرمند، واعظ، فیلسوف، سیاستمدار و غیره) هر طبقه اجتماعی، منافع طبقاتی استراتژیکی آن طبقه اجتماعی است.

·        به همین دلیل، هر اثر هنری، فکری، فلسفی، حاوی شهد و شرنگ  طبقاتی است و هر هنرمند و متفکر و فیلسوف، سرباز پیکار طبقاتی است.
·        یکی بسان سعدی و حافظ، ایدئولوگ اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی است.
·        دیگری بسان مولوی آنتی تز آندو ست و در سنگر نطفه های آغازین بورژوازی است.
·        یکی دیگر بسان لاهوتی، سردار ایده ئولوژیکی رنجبران است.  
·        تفاوت از زمین تا آسمان است.

6

یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند

·        مؤلف بسان دیگر اعضای طبقه حاکمه اقلیت انگل، دیواری کوتاه تر از دیوار زنان نمی یابد.
·        در نتیجه آستین بالا می زند و از دیوار کوتاه زنان بالا می رود.

·        نتیجه اش همین می شود:
·        دلیل طلاق «زیاده خواهی زنان خیالپرداز، احساساتی، نومید و افسرده» قلمداد می شود که از خانه پدری می آورند.

·        بدین طریق و با این ترفند، مرد در جامعه طبقاتی مبتنی بر پدرسالاری (پاتریارشی) به آب زمزم شسته می شود.
·        تطهیر می شود.
·        تبرئه می شود.

7

یکی از علل اصلی با شکست روبرو شدن ازدواج ها،
زیاده خواهی آرمان گرایانه زن هایی است که
 در خانه پدر دخترانی خیال پرداز، احساساتی و البته ناامید و افسرده بوده اند

·        مسئله فقط مؤلف این کتاب نیست.

·        مسئله ایده ئولوژی خرافی و ایراسیونالیستی (خردستیز) طبقه حاکمه است که به خورد توده داده می شود و به ایده ئولوژی حاکم در جامعه تبدیل می شود.

·        روح و شعور طبقه حاکمه با گذشت زمان به روح و شعور حاکم در جامعه مبدل می شود.
·        آن سان که اعضای جامعه ـ بی اعتنا به تعلقات طبقاتی خاص خود، حتی بی اعتنا به تعلقات جنسیتی خاص خود ـ بسان اعضای طبقه حاکمه می اندیشند.

·        در نتیجه، خودستیزی دست در دست با خردستیزی در کوچه و بازار و برزن و خیابان به راه می افتد و فاجعه می آفریند.
·        به صورت هر زن زیبائی اسید پاشیده می شود.
·        جشن زنان به تجاوز جنسی دسته جمعی ختم می شود.
·        طرز پوشش و گفتار و رفتار و کردار زنان توسط طبقه حاکمه انگل تعیین و دیکته می شود.
·        مبارزه طبقاتی از بالا همه سطوح زندگی را در برمی گیرد.

·        جامعه اندک اندک به جهنمی با عذاب الیم برای اکثریت مولد و زحمتکش و به بهشتی برین برای اقلیت انگل و بهره کش مبدل می شود.
·        خودستیزی فرم داوطلبانه به خود می گیرد.
·        زن بر ضد زن لشکر می کشد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر