فریبرز رئیسدانا
(۱۳۲۷)
سرچشمه:
صفحه
فیسبوک روزبه نوید
ویرایش
و تحلیل از
مسعود
بهبودی
شهاب:
تاثیر
کاسترو و انقلابش بر مخالفان حکومت شاه در ایران چه بود؟
·
این سؤال شهاب شهسوار، جام جهان
بینی نما ست.
·
به همین دلیل باید مورد تأمل و
تحلیل همه جانبه قرار گیرد:
1
شهاب:
تاثیر
کاسترو و انقلابش بر مخالفان حکومت شاه در ایران چه بود؟
·
شهاب شهسوار را سخن از تأثیر شخص
شخیص کاسترو و انقلابش بر این و آن است.
·
همین سؤال موجز و مختصر شهاب حاوی
دریائی از اطلاعات راجع به بینش شهسوار و دیگر شهسواران دیار عه هورا ست.
2
شهاب:
تاثیر
کاسترو و انقلابش بر مخالفان حکومت شاه در ایران چه بود؟
·
شهاب خیال می کند که انقلاب کار
این و آن است.
·
البته فقط شهاب شهسوار نیست که
دچار این توهم است.
·
بخش اعظم روشنفکران عمدتا فئودالی ایران
هم دچار همین توهم اند.
·
از قضا یکی از شعرای عیرانی (البته
پس از ریخته شدن همه آب ها به آسیاب سیاه ترین محافل فئودالی ـ روحانی)، ضمن
انتقاد از امثال خود، می گوید:
·
«ایدئال و آرزوی ما ظهور خان مسلحی بود و
شنیدن صدای نعل اسبش بر سنگفرش کوچه ها.»
·
(نقل به مضمون)
3
·
اولین خان در هیئت رضا خان آمد و
هر چه دم دست یافت، تصاحب کرد و هر کس را که لب به اعتراض گشود، درجا گردن زد.
·
دومین خان ممد رضا شاه بود که با
حمایت امپریالیسم یانکی آمد و سیر دل خون ریخت تا در خون خلق غرق شد.
·
سومین خان روح الله خان بود که با
هواپیما آمد و هر فرزانه ای را شقه شقه کرد و جلوی ددان خاوران انداخت.
4
خوزه اورتگا گاسه
(1883 ـ 1955)
فیلسوف، جامعه شناس، نویسنده اسپانیائی
نماینده تئوری نخبگان
آثار:
تشکیل و تلاشی ملت
ایده نسل
قیام توده ها
شهاب:
تاثیر
کاسترو و انقلابش بر مخالفان حکومت شاه در ایران چه بود؟
·
در این جفنگجمله شهاب شهسوار،
تئوری فاشیستی معروف به تئوری نخبگان تبیین می یابد که توسط اورتگا گاسه ـ فاشیست اسپانیائی ـ تدوین شده است.
·
از دید او، معمار تاریخ نه توده،
بلکه نخبه است.
·
توده زباله واره است و هنرش افتادن
به دنبال نخبه است.
·
این تئوری فاشیستی به چه معنی است؟
5
شهاب:
تاثیر
کاسترو و انقلابش بر مخالفان حکومت شاه در ایران چه بود؟
·
در این تئوری دیالک تیک شخصیت و تاریخ
(پله خانف) و به عبارت دیگر، دیالک تیک قهرمان و توده وارونه می شود و نقش تعیین
کننده از آن شخصیت قلمداد می شود.
·
شخصیت یک مفهوم فلسفی است و به
هزاران فرم قابل بسط و تعمیم است:
الف
·
خوزه اورتگا گاسه مفهوم شخصیت در دیالک
تیک شخصیت و توده را به شکل نخبه بسط و تعمیم می دهد و قلدرانی از قبیل هیتلر و
موسولینی و فرانکو و ژنرال های خونریز را نخبه های تاریخساز قلمداد می کند.
ب
·
جلال آل احمد و روحانیت سنی و شیعه،
مفهوم شخصیت را به شکل شیخ، اخوند، مجتهد، امام بسط و تعمیم می دهد.
·
از دید این اجامر، تاریخ و یا جامعه
را، شخصیت های مذهبی می سازند.
پ
·
محمود دولت آبادی پیر، مفهوم شخصیت
را به شکل روشنفکر مثلا نویسنده، شاعر، فیلمساز و غیره بسط و تعمیم می دهد و نقش
تعیین کننده را از آن روشنفکر می داند و به توده سیر دل فحش و دشنام می دهد.
ت
·
احمد شاملو مفهوم شخصیت را به شکل
روشنفکر، چریک فدائی، مجاهد کذائی، نیهلیست از خود راضی، آنارشیست هوائی بسط و
تعمیم می دهد و به عنوان تاریخساز به خورد هواداران خرفت و خر می دهد.
ث
·
اکنون خیلی ازساده لوحان اپوزیسیون
کذائی شخصیت را به شکل کاریسما بسط و تعمیم می دهند و دربدر به دنبال کاریسما می
گردند.
6
شهاب:
تاثیر
کاسترو و انقلابش بر مخالفان حکومت شاه در ایران چه بود؟
·
حالا معلوم می شود که شهاب شهسوار،
شهاب تک و تنهائی نیست.
·
آسمان کشور عه هورا از شهابان
شهسوار مملو است.
·
به هر کس و کرکس که نزدیک می شوی،
تعفن فاشیسم و فوندامنتالیسم به مشام می رسد.
·
شهاب خیال می کند که فیدل کاسترو،
انقلاب کرده است و نه توده های چندین میلیونی کوبا.
·
فلاکت فکری شهسواران این است که
حتی به سخنان رؤسای دانا که ضبط و ثبت می کنند، اعتنائی ندارند.
·
شهسواران شاید اصلا ذره ای مغز
اندیشنده در کدوی کله نداشته باشند.
·
چون رئیس دانا همین چند لحظه قبل
با صراحت روشن گفته:
انقلابی
ها دیرتر از مردم به شهر رسیدند،
مدت
ها بود که شهر در اختیار مردم قرار گرفته بود
و
چریک ها بعد از سقوط دولت به شهر رسیدند.
·
این بدان معنی است که گام تعیین
کننده در انقلاب کوبا را مردم برداشته اند.
·
مردمی که ملهم از گروه چه گوارا و
کاسترو بوده اند.
·
این به معنی دیالک تیک شخصیت و
توده بوده است و نقش تعیین کننده در این دیالک تیک از آن توده بوده است.
·
بی آنکه شخصیت هیچ کاره و هیچ واره
باشد.
7
شهاب:
تاثیر
کاسترو و انقلابش بر مخالفان حکومت شاه در ایران چه بود؟
·
در این جفنگسؤال شهاب شهسوار، علاوه
بر حواس پرتی او، کوته اندیشی اش نیز آشکار می گردد:
·
شهاب محمد رضا شاه را با باتیستا یکسان
می شمارد.
·
در حالیکه محمد رضا شاه پس از پیروزی
انقلاب سفید، مورد حمایت توده های میلیونی دهقانی و کارگری و اقشار بینابینی و بورژوازی
مدرن بوده است.
·
محمد رضا شاه پس از پیروزی انقلاب بورژوائی
سفید، مترقی تر از همه اپوزیسیون فئودالی ـ روحانی ضد سلطنتی بوده است.
·
سازمان های فئودالی از قبیل
فدائیان اسلام و خلق و مجاهدین اسلام و خلق و این و آن، نه نماینده انقلاب، بلکه
نمایندگان ارتجاع فئودالی بوده اند.
·
فریب در آوردن ادا و اطوار چه
گوارا و کاسترو توسط این عنگلابیون قلابی را نباید خورد.
·
باید به این اجامر نزدیک شد و به
کشف ماهیت طبقاتی فئودالی و فاشیستی و فوندامنتالیستی شان نایل آمد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر