پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان شین میم شین
برگردان شین میم شین
• واقعیت به دو معنی زیر به کار می رود:
I
• واقعیت به عنوان واژه ای مترادف با «واقعیت عینی» و «جهان مادی»
• مراجعه کنید به ماده (وجود)
• البته در این گونه موارد باید آن را «واقعیت عینی» بنامیم تا آن را از «واقعیت ذهنی» و یا «پدیده های معنوی، روحی»، که نیز واقعی اند، متمایز سازیم.
• مراجعه کنید به شعور (روح)
II
• واقعیت در رابطه با مقوله «امکان» که به معانی زیر بکار می رود:
1
• به معنی ضد دیالک تیکی امکان فرمال (صوری) و یا امکان مجرد
2
• به معنی ضد فراورده های فانتزی و تصورات تخیلی
3
• به معنی ضد اوتوپی و غیره
4
• به معنی امکان رئالی که وجود بالفعل کسب کرده است.
• مراجعه کنید به امکان
• در چارچوب مسأله اساسی فلسفه، واقعیت عینی عبارت است از جهان مادی که در خارج از شعور انسانی و مستقل از آن وجود دارد و بوسیله شعور انعکاس می یابد.
• از این رو مفهوم واقعیت عینی می تواند مترادف با مفهوم «جهان مادی» باشد.
• مراجعه کنید به مسأله اساسی فلسفه، ماده
پایان
با درود
پاسخحذفعزیزان شما در توضیح واقعیت عینی مینویسید که:
«به معنی امکان رئالی که وجود بالفعل کسب کرده است.»
در این رابطه من هنوز با مشکلات درکی کلنجار هستم که بر اساس آن نمیتوانم آن را تنها به امکانات رئالی که وجود بالفعل کسب کرده است، محدود کنم.
یعنی بنا به درک من امکانات بالقوه و پتانسیل های موجود نیز بخشی از واقعیت عینی موجود بوده که در دل آن نهفته و مضاف بر امکانات بالفعل شده کلیت واقعیت عینی موجود را تشکیل میدهد.
مثلأ در فرماسیون سرمایه داری این شیوهء تولیدی امکان موجود بالفعل شده ای است که سوسیالیسم به مثابهء امکان بالقوهء نهفته شده در دل این شیوهء تولیدی و به مثابه ضد دیالکتیکی آن نیز بخشی از واقعیت عینی آن را تشکیل داده و فقط اتوپیائی نیست که محصول تخیلات ذهن ادمی باشد.
تولد و زندگی امکان رئال بالفعل شده است ولی مرگ و میر طبیعی نیز امکان بالقوه ای است که بخشی از این واقعیت را تشکیل داده و جزأ لاینفکی از آن می بابشد.
شاید نمونه های درستی را انتخاب نکردم ولی قصدم بیان بهتر این کلنجار فکری در این رابطه بود...نظر چیست؟
با سپاس
خیلی ممنون
پاسخحذففرمولبندی چنین است:
واقعیت در رابطه با مقوله «امکان» که به معانی زیر بکار می رود.
سخن از واقعیت است و نه واقعیت عینی.
واقعیت جفت دیالک تیکی امکان است. واقعیت عینی (ماده) جفت دیالک تیکی روح است.
با سپاس