پاسخ هائی به ولفگانگ فریتس هاوگ
برگردان میم حجری
6
فرهنگ لغات انتقادی ـ تاریخی مارکسیسم هاوگ
• بدین طریق، می رسیم به مطلب اصلی چالش.برگردان میم حجری
6
فرهنگ لغات انتقادی ـ تاریخی مارکسیسم هاوگ
• من فرهنگ لغات انتقادی ـ تاریخی مارکسیسم هاوگ (1994) را به مثابه فرهنگ لغات رویزیونیستی تلقی کرده ام.
• در اینکه برای تدوین این فرهنگ لغات کار عظیمی بلحاظ طرح ریزی و سازماندهی صورت گرفته، شکی نیست.
• هاوگ بدون استفاده از فرهنگ های به این کار مبادرت ورزیده و جهان مفهومی تاحدودی تازه ای را پدید آورده است.
• به خاطر این و همچنین به خاطر انتشار مجله 50 ساله «آرگومنت» باید به هاوگ ارج گذاشت.
• مسئله برای من، گرایش این فرهنگ لغات است.
• در اینکه هاوگ انتقاد مرا به مثابه انتقاد از شخص خود تلقی می کند، حق دارد.
• برای اینکه او به مثابه ناشر این فرهنگ لغات، بی کوچکترین تردید، تعیین کننده گرایش آن است و بر کسی پوشیده نیست که او با انتشار این فرهنگ لغات می خواهد که برای «مکتب» مارکسیسم خود بنیان مفهومی ئی پدید آورد.
• تاکنون 8 جلد این فرهنگ قطور منتشر شده است و به حرف کاف رسیده است.
• با مطالعه این کتاب می توان به معارف و تکانه های فکری معینی برخورد کرد.
• در این اثر بیش از 1200 واژه از سوی صدها مؤلف توضیح داده شده اند.
• در میان این مؤلفین کسانی نیز یافت می شوند که موضع مارکسیسم کلاسیک را دارند.
• این هم یکی از خصوصیات رویزیونیسم است که تمامت آموزش معینی را تغییر نمی دهد، بلکه به تغییر قوانین اساسی تعیین کننده قناعت می ورزد.
1
• حال از هاوگ که در تبلیغ خستگی ناپذیر پلورالیسم در نوشته های مختلف خود حنجره پاره می کند، باید پرسید که چرا در تدوین این فرهنگ لغات مارکسیسم از مؤلفین بزرگ و سرشناس مارکسیسم اثری نیست؟
• من به عنوان مثال چند تن از آنها را نام می برم:
• لودوویکو گیمونات
• سزار لوپورینی
• الساندرو مازونه
• اندرئاس گدو
• ژوزه بارتا مورا
2
• در راستای توسعه هرچه بیشتر مارکسیسم کلاسیک تحقیقات مختلف بیشماری صورت گرفته اند.
• اگر هاوگ واقعا طرفدار پلورالیسم است، می بایستی جای آن تحقیقات در فرهنگ مارکسیسم او خالی نباشد.
3
• «مارکسیسم پلورال» هاوگ اما با پلورالیته رفتاری بشدت انتخابی دارد و به دسته چین کردن موارد معینی همت می گمارد.
• این اما با الگوی ایدئالیستی ـ ذهنی رشد یافته مارکسیسم هاوگ در تضاد قرار می گیرد و در مورد نحوه تدوین فرهنگ لغات مارکسیسم او مصداق پیدا نمی کند.
4
• اما در عوض، تا دلت بخواهد تحریکات و تبلیغات آنتی کمونیستی عرضه می شود.
5
• تصویرتئوری معرفتی ـ نظری که از سر نادانی با تئوری انعکاس عوضی گرفته می شود، در قاموس هاوگ، «در وهله اول بطور سیاسی و به معنی محدود کلمه، بطور پلیسی استدلال و اثبات شده است.»
• (هاوگ، «فرهنگ لغات انتقادی ـ تاریخی مارکسیسم»، جلد 1، ص 19)
6
• هاوگ ادعا می کند که «مناسبات تولیدی دولتی ـ توتالیتر که تحت حکومت استالین با ترور و رژیم کاربردگی گولاک همراه می شود، به مثابه ماشین اپاتی عمل می کند.»
• (هاوگ، «فرهنگ لغات انتقادی ـ تاریخی مارکسیسم»، جلد 1، ص 383)
• (اپاتی یعنی بی اعتنا به انسان و محیط زیست. مترجم)
• اگرچه عارضه اپاتی نه برای زمان استالین، بلکه برای دوره بوروکراسی رویزیونیستی لئونید برژنف صادق است.
• مراجعه کنید به مفهوم بوروکراسی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
7
• هاوگ انتقاد مکرر و مستمر استالین از دگماتیسم را نقل قول می کند، ولی آن را بلافاصله با عبارت زیر بی اعتبار می سازد:
• «تصور تئوری بسته و اندیشیده، خود راه را برای دگماتیزه کردن این تفکر هموار می سازد.
• آن سان که زبان نقد دگماتیسم به ابزار دگماتیسم بدل می شود.»
• (هاوگ، «فرهنگ لغات انتقادی ـ تاریخی مارکسیسم»، جلد 2، ص 806)
8
• مفهوم «زوال (میرائی) دولت» زیر قلم هاوگ به مفهوم «تخریب دولت» استحاله می یابد که چیز بکلی دیگری است.
• اینها فقط چند مثال به مثابه مشتی از خروار اند و بس.
• باید به زبان هاوگ توجه کرد.
• اکنون به عنوان مثال پیشگفتار پراگماتیکی هاوگ را مورد تأمل قرار می دهیم.
9
• در این پیشگفتار، رابطه تئوری ـ پراتیک مارکسیسم به «پروژه» ای بدل می شود و از سوسیالیسم «جوهر اخلاقی ـ سیاسی ایده سوسیالیستی» باقی می ماند و بس.
• فریدریش آلبرت لانگه با فرمولبندی مشابهی، رویزیونیسم سوسیال ـ دموکراتیکی را بطرز کانتیانیستی پدید آورده است.
10
• هاوگ در همین پیشگفتار، شکست سیاسی جوامع سوسیالیستی در اروپای شرقی را به مثابه «خوانده شدن فاتحه ای بر مارکسیسم ـ لنینیسم» به خواننده بی خبر می فروشد، تا بتواند تئوری های هنوز ناتمام خود را که از 50 سال به این طرف تبلیغ می کند، به جای مارکسیسم ـ لنینیسم قالب کند.
11
• هاوگ این را می تواند بطرز «پست مدرنیستی» به «تخریب هرمه نویتیکی کلیت ها» در «به اتمام رساندن دستور زبان فلسفی» محول کند.
• (نقل قول ها همه از هاوگ بوده اند.)
12
• نتیجه سیاسی حاصل از این یاوه ها این می شود که هاوگ به آلمان دموکراتیک خرده می گیرد که آن «با بنای دیوار برلین و با تأسیس سازمان امنیت کشور فشار و سرکوب را به مثابه شالوده قدرت دولتی سوسیالیستی و در تأثیر متقابل با ناکارآمدی اقتصادی تجسم بخشیده است.»
• (هاوگ، «فرهنگ لغات انتقادی ـ تاریخی مارکسیسم»، جلد 2، ص 872)
• تا چشم کار می کند، از تحلیلی خبری نیست.
• این خزعبلات همان خزعبلات تسخیرکنندگان آلمان دموکراتیک بوده اند که مو به مو تکرار می شوند.
• هاوگ چنین فرهنگ لغاتی را «تاریخی» و «انتقادی» می نامد.
• این جور خزعبلات اما نه تاریخی اند و نه انتقادی.
• این یاوه های نقل قول شده، در توضیح مفهوم «حماقت» آمده است.
• مؤلف این احکام حتما حماقت خود را در آئینه تماشا کرده و روی کاغذ آورده است.
• این فرهنگ لغات دهه های متمادی به عنوان مرجع فرهنگی برای مارکسیسم خواهد بود.
• از این رو، بهتر آن است که به خواننده پیشاپیش گفته شود که آن بیانگر کدامین سمتگیری است.
• ما فرهنگ های لغات بورژوائی از قبیل «ریتر» و «دایرة المعارف بریتانیکا» را نیز مورد استفاده قرار می دهیم، ولی پیشاپیش می دانیم که آنها با محدودیت های ایدئولوژیکی بورژوائی عجین شده اند.
• خواننده فرهنگ لغات هاوگ نیز بهتر است که بداند که آن مارکسیسمی را نمایندگی می کند که در مقایسه با مارکسیسم کلاسیک، مورد تجدید نظر قرار گرفته است و از بخش های ماهوی مهم تاریخش «پاکسازی» شده است.
• اینکه نیت ناشر هم همین بوده، می توان از دیگر انتشارات هاوگ دریافت.
• اختلاف پنجاهساله من با هاوگ از این قرار است.
• این اختلاف به جای خود باقی خواهد ماند.
• اکنون بهتر است که به جای بیرون کشیدن آتش اختلافات دیرین از زیر خاکستر، به مقاومت مشترک بر ضد فاشیسم نوین برخیزیم.
• هاوگ اما هرگز متحد خوبی نبوده است.
• هاوگ متحد توطئه گری بیش نبوده است.
• در رابطه با این موضوع مراجعه کنید به آثار مؤلفین زیر:
• یورگن رویش، فرانک دپه، رالف لاین وبر، روبرت اشتایگروالد در «مارکسیسم ـ ایدئولوژی ـ سیاست» و در «بحران مارکسیسم و یا بحران آرگومنت؟ 1984»
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر