به قلم
بعضی ها
ویرایش از مجله «تهران غضنفر»
1
کسانی پیدا شده اند که
اجدادشان عن، گلاب کرده اند
و خودشان شب و روز
عنتقاد می کنند.
2
عنتقادیون
دیگر نه عبا دارند و نه عمامه
اصلا نر نیستند.
3
عنتقادات عنتقادیون
البته
چنان است که نه شیخ بسوزد و نه کباب
4
عنتقادات شیخه جات
از سوئی
سطحی اند
و از سوی دیگر
محدود به مسائل سطحی اند.
5
مثلا عنتقادات از این دارند که چرا شهردار کرم آن شاه
موهای سر کودکان «کار» را می تراشد.
6
این بدان معنی است که عنتقادیون
به اجبار کودکان توده به «کار» وقعی نمی نهند.
عنتقاد شان فقط این است که
چرا موی سر آنها تراشیده می شود.
7
عنتقادیون
غیر از سواد، کم و کسری ندارند
و نخوانده اند که سیر و سرگذشت موی سر تراشی از چه قرار است.
8
از دیرباز موی سر زندانیان را
به محض ورود به زندان از ته تراشیده اند و می تراشند.
9
یکی از دلیل تراشیدن موی سر زندانیان در عیران
قحط حمام در زندان است.
زندان به همین دلیل
ـ ضمنا ـ
شپشستان است.
10
از این رو، تراشیدن موی سر زندانیان
کار بدی هم نیست.
این تنها کاری است که در تحلیل نهائی
به نفع زندانیان است.
11
عنتقادیون
اما نمی دانند که
ایران شده عیران و عیران شده زندان
12
شاید برای اینکه اصلا لب به عیران نزده اند.
فقط طرفدار سینه چاک عیران اند.
13
عنتقاد سطحی آنها از مسائل سطحی اما هشدار مفیدی است.
چون طولی نمی کشد که سر هر ننه قمری تراشیده می شود
تا هر نری
ـ داوطلبانه ـ
عمامه ای بر سر نهد
و هر زنی
ـ از خدا خواسته ـ
بورکائی بر سر کشد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر