۱۳۹۵ شهریور ۳, چهارشنبه

سیری در شعری از مهدی اخوان ثالث (122)


مهدی اخوان ثالث
(1307 ـ 1369)
نماز
از این اوستا
(1344)

ویرایش و تحلیل از
ربابه نون

نماز

·        نماز عنوان این شعر اخوان است.
·        کسی از جهان بینی اخوان خبر ندارد.
·        به همین دلیل بعضی ها از فرط حواس پرتی نماز را تحت اللفظی معنی کرده اند و  پرت و پلاهائی راجع به این شعر سرهم بندی کرده اند و به عنوان تحلیل منتشر کرده اند.

1
باغ بود و دره، چشم انداز پر مهتاب
ذات ها با سایه های خود هم اندازه

·        معنی تحت اللفظی:
·        باغ و دره، منظره ای مملو از مهتاب بود و اندازه سایه ها با ذات شان یکسان بود.

·        این شعر اخوان نیز شعری ناتورالیستی است.
·        سخن شاعر از فر  و شکوه طبیعت است.
·        انعکاس طبیعت در آیینه شفاف ذهن شاعر اما دیالک تیکی است.
·        به همین دلیل می توان اخوان را نماینده ناتورالیسم دیالک تیکی محسوب داشت.

·        چرا و به چه دلیل؟ 
  
2
باغ بود و دره، چشم انداز پر مهتاب

·        اخوان در این مصراع شعر، دیالک تیک فرم و محتوا را از سوئی به شکل دیالک تیک باغ و دره ـ چشم انداز بسط و تعمیم می دهد و از سوی دیگر به شکل دیالک تیک چشم انداز و مهتاب:

الف
·        بدین طریق، باغ و دره به مثابه دو ظرف (فرم، قالب) تصور و تصویر می شوند و چشم انداز به مثابه محتوای هر دو.

·        تخیل شاعرانه ناب به همین باید گفت:
·        باغ و دره در عالم خیال شاعر حاوی چشم انداز اند.
·        کاسه باغ و دیس دره لبریز از منظره اند.

ب
·        اخوان از سوی دیگر، همان محتوا را به مثابه فرم تصور و تصویر می کند، فرمی که حاوی محتوائی به نام مهتاب است.
·        به عبارت روشن تر چشم انداز به مثابه ظرفی مملو از مهتاب تصور و تصویر می شود.

3
باغ بود و دره، چشم انداز پر مهتاب

·        بدین طریق از استحاله فرم به محتوا و محتوا به فرم پرده برداشته می شود:
·        چشم اندازی که در سیستم مختصات باغ و دره ـ چشم انداز، محتوا بود، در سیستم مختصات چشم انداز و مهتاب به فرم استحاله می یابد.

·        این یکی از قوانین دیالک تیکی است.

مثال


·        در دیالک تیک نمکدان و نمک، نمکدان، فرم (ظرف، قالب) است و مولکول های سدیم کلرید (بلورهای نمک)، محتوا هستند.


·        اگر هر کدام از بلورهای نمک را در نظر گیریم، یعنی اگر سیستم مختصات را عوض کنیم، ساختار بلور نمک (ساختار مولکولی آن) فرم (ظرف، قالب) خواهد بود و یون های سدیم و کلر، محتوای آن را تشکیل خواهند داد.

4

ذات ها با سایه های خود هم اندازه

·        سایه تصویر است.
·        سایه تصویر هر چیز کدری بر صفحه تصویر (مثلا صفحه زمین، صفحه در و دیوار و غیره) است که در معرض تابش نور قرار دارد.
·        اخوان در این مصراع شعر، دیالک تیک انعکاس را به شکل دیالک تیک ذات و سایه بسط و تعمیم می دهد.

·        سایه فرمی از تصویر است.
·        صفحه تصویر، فرمی از آیینه است.

·        ایدئالیته این انعکاس این است که اندازه ذات و سایه یکسان است.
   
5
خیره در آفاق و اسرار عزیز شب
چشم من، بیدار و چشم عالمی در خواب

·        معنی تحت اللفظی:
·        همه به جز من در خواب بودند.
·        چشم من در اسرار عزیز شب خیره شده بود.

·        خواننده و شنونده شعر، اکنون متوجه می شود که شب است و چشمه نور، نه خورشید، بلکه ماه است.

6
خیره در آفاق و اسرار عزیز شب
چشم من، بیدار و چشم عالمی در خواب

·        شب واقعا هم اسرار آمیز است.
·        خودویژگی این بیت شعر، این است که اخوان اسرار شب را ایدئالیزه می کند.
·        عزیز تصور می کند.

·        اسرار شب چه بسا هراس انگیز اند و نه عزیز.

·        باید ببینیم دلیل اخوان در این زمینه چیست.
  
7
نه صدایی جز صدای رازهای شب
و آب و نرمای نسیم و جیرجیرک ها

·        معنی تحت اللفظی:
·        غیر از صدای اسرار شب و آب و نرمای نسیم و جیرجیرک ها صدائی به گوش نمی رسید.

·        اخوان در مفهوم «صدای رازهای شب» همه صداهائی را تجرید می کند که مجهول اند.
·        مثلا صدای جغد و زوزه شغال و گرگ و جانوران دیگر برای اخوان جزو «اسرار شب» اند.
·        هر آن چیزی که منشاء آن برای شاعر نامعلوم است، سری است.

·        طنز قضیه هم همین جا ست:
·        ناتورالیست ترین شاعر دیار عه «هورا» از طبیعت اطلاع دقیق ندارد.
·        میزان شناخت فوق العاده نازل سکنه کشور از پدیده های طبیعی و از جمادات و نباتات و جانوران تأسف انگیز و تأثر انگیز است.
·        کسی دنبال شناخت حداقل تجربی چیزی نیست.
·        همه شیفته تخیل و توهم اند.


·        سعدی برای کسب اطلاع از زاد و ولد عقرب، به جای مطالعه مشخص عقرب، راهی بغداد می شود تا از محضر شیخی مستفیض شود.
·        شیخ هم وضع بهتری ندارد.
·        چون به تأیید نظر سعدی، حل معما می کند.
·        یعنی عقرب جماعت را به فحش خواهر ـ مادر می بندد.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر