۱۳۹۵ شهریور ۲, سه‌شنبه

جهان و جهان بینی هوشنگ ابتهاج (53)


امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)
(اسفند 1306)
 تحلیلی از
شین میم شین 
 
سیاه و سپید


·        سیاه و سپید عنوان این شعر سایه است.
·        در عنوان هر مطلب، افشاره معنوی آن تبیین می یابد.
·        منظور شاعر از سیاه و سپید، شام سیاه و صبح سپید است.

·        مفهوم «شام سیاه و صبح سپید» را می توان مرکزی ترین و ماهوی ترین مفهوم این شعر سایه محسوب داشت.

·        سؤال این است که چرا این مفهوم برای شاعر بزرگ توده و حزب توده، اینهمه اهمیت دارد؟  

1
شبي رسيد كه در آرزوي صبح اميد
هزار عمر دگر بايد انتظار كشيد

·        معنی تحت اللفظی:
·        شبی بغایت طولانی آغاز شد که برای دمیدن صبح امید باید عمر درازی چشم به راه ماند.

·        این شعر را سایه، بلافاصله پس از سقوط اتحاد شوروی و پایان رویاروئی دو سیستم اجتماعی ـ اقتصادی متضاد سرود و در نامه مردم منتشر شد.

·        سیستم سوسیالیستی برای شاعر توده، مظهر صبح امید بوده و شکست آن، آغاز شبی طولانی است.

2

شبي رسيد كه در آرزوي صبح اميد
هزار عمر دگر بايد انتظار كشيد

·        سایه این شعر پیشگویانه را در لحظاتی سروده که سرمایه غلبه ظفرنمون خود بر کار را جشن گرفته بود و شیپور خرافه «پایان تاریخ» گوش فلک را کر کرده بود.

·        صبح امیدی که حکم کیمیا داشته، به هر دلیلی جای خود را به شام سیاه داده بود.

·        پیشگوئی شگفت انگیز شاعر توده پیامد هراس انگیز این استحاله صبح سپید به شام سیاه است.

·        در غیاب سیستم سوسیالیستی میلیاردها انسان در قلمروهای ملی و بین المللی آواره اند و میلیون ها نفر به انحای مختلف به قتل رسیده اند.
·        خاور در خون غلطیده است.
·        آلترناتیو و بدیلی در دیدرس نیست.
·        جهل و جنون و جنایت در اقصا نقاط جهان راست راست راه می رود و فاجعه می افریند.

·        سؤال این است که سایه چگونه به این پیش بینی رئالیستی نایل آمده است؟

·        آنهم در زمان و زمانه ای که اراذل و علمای سیر سرمایه داری، نظم جهانی نوین را و تبدیل زمین به بهشت برین را وعده می دادند.
·        سخن از سرمایه داری متمدن و اهلی و رام بود و سعادت بشریت در غیاب سیستم سوسیالیستی منفی و ملعون و منفور.

3
شبي رسيد كه در آرزوي صبح اميد
هزار عمر دگر بايد انتظار كشيد

·        سایه بی شک، شاعر فلسفه فقیر توده و حزب توده است.
·        سایه شاعری نیست که گنجینه عقل کل اندیش (فلسفه) را در اختیار داشته باشد.  
·        تسلیحات فکری سایه،  مفاهیم و مقولات سایه،  مفاهیم و مقولات حافظ اند.
·        پیشگوئی حیرت انگیز سایه، احتمالا مبتنی بر شم اصیل توده ای او ست.
·        سایه توده ای ترین شاعر توده و حزب توده است.
·        همین پیوند ارگانیک با توده، بینش طبقاتی ـ توده ای سایه را پدید آورده است.
·        توده بنا بر تجارب عینی اش ـ در تحلیل نهائی ـ به همان نتیجه نهائی می رسد که روشنفکر ارگانیک توده ببرکت تفکر مفهومی رسیده است.
·        توده ای کردن عقل کل اندیش (فلسفه) به همین دلیل دشوار نیست.  
·        اگر در ایران دایرة المعارف روشنگری وجود می داشت، سایه سهل تر و آسان تر از هر کس می توانست عقل کل اندیش را از آن خود کند و غوغا بپا کند.

4
در آستان سحر ايستاده بود، گمان
سياه كرد مرا آسمان بي خورشيد

هزار سال ز من دور شد ستاره‌ ي صبح
ببين كز اين شب ظلمت جهان چه خواهد ديد

·        معنی تحت اللفظی:
·        ستاره صبح در آستانه سحر ایستاده بود.
·        آسمان بی خورشید، اما گمان مرا سیاه کرد.
·        ستاره صبح، از من هزار سال دور شد.
·        چه بلاها از این شب ظلمت آمیز، بر سر بشریت خواهد آمد.

5
·        پیشگوئی حیرت انگیز سایه رفته رفته تعمیق می یابد، ژرف تر و رادیکال تر می شود.
·        ما هم اکنون شاهد صحت این پیشگوئی رئالیستی و راسیونالیستی شاعر توده ایم.
·        اگرچه این هنوز آغاز فاجعه است.

·        جنگ جهانی سوم که اکنون تدارک دیده می شود، اگر آغاز شود، صحت دهشت انگیز پیشگوئی شاعر ارگانیک توده بهتر آشکار خواهد شد.

·        جهان به ذلتی دچار خواهد گشت که تصورش حتی محال است.
·        خاور خرابه ی امروز، مدل جهان خراب فردا ست.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر