۱۳۹۵ شهریور ۸, دوشنبه

سیری در شعری از فروغ فرخزاد (4)


تنها، صدا ست که می ماند.
ایمان بیارویم.
1352
 فروغ فرخزاد
(1313 ـ 1345)
(1934 ـ 1966)
ویرایش و تحلیل از
شین میم شین

افکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم می زنند .

·        این جمله ی فروغ، تبیین محتوای معنوی جمله قبلی اش در فرم دیگری است:  

چه می تواند باشد، مرداب
چه می تواند باشد،
جز جای تخم ریزی حشرات فاسد

·        فروغ اکنون فرم و محتوای اوبژکت سمبلیکی مطروحه را عوض می کند:
·        جای مرداب را سردخانه می گیرد و جای حشرات فاسد را مرده های باد کرده (در حال تجزیه و تلاشی و تعفن)      

1
افکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم می زنند .

·        این شعر انتقادی ـ اجتماعی فروغ، شعری سرشته به خشم است.
·        حریفی در «تحلیلی» بر این شعر نوشته که مخاطب فروغ همسر مطلقه او ست.
·        اگر دلیل سرایش این شعر همین باشد که حریف ادعا می کند، عظمت فکری فروغ بیشتر عرض اندام می کند.

·        چرا و به چه دلیل؟  

2

افکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم می زنند .

·        به این دلیل که فروغ مسئله را نه در عالم خاص، نه در چارچوب تنگ زناشوئی، بلکه در عالم عام، در چارچوب جامعه ای و جهانی طرح و حل می کند.

·        اگر کسی در صحت این نظر ما شک داشت، به فیسبوک سفر کند و ببیند که اجامر فیس آبادی، مسائل شخصی را چگونه طرح می کنند و از حل شان عاجز می مانند.

·        فروغ بیشک می دانست که مسائل منفرد و خاص فقط در  چارچوب عام قابل طرح و حل اند.
·        این ایده و اندیشه را ما مدیون ولادیمیر لنین هستیم.
·        توصیه اکید لنین هم همین بود.  

3
افکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم می زنند .

·        فروغ در این جمله، جامعه را به سرد خانه تشبیه می کند.
·        آنهم نه سردخانه به محتوا.
·        بلکه سرد خانه به نام.
·        آن سان که مرده ها در آن خراب شده، باد می کنند.

·        در سردخانه های واقعی اجساد در دمای پایین نگهداشته می شوند تا امکان تجزیه و تلاشی اندک باشد.

·        این اما به چه معنی است؟  

4
افکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم می زنند .

·        این بدان معنی است که فروغ اعضای جامعه را مرده های متحرک تصور و تصویر می کند.

·        فروغ این استنباط خود را در اشعار دیگرش صریحتر و دقیقتر تبیین می دارد:   

آیا شما که صورت تان را
در سایه نقاب غم انگیز زندگی
مخفی نموده اید،
گاهی به این حقیقت یأس آور اندیشه می کنید
که زنده های امروزی
چیزی به جز تفاله ی یک زنده نیستند؟

·        امروزه که ببرکت انقلاب علمی ـ فنی ـ انترنتی، امکان هماندیشی با همنوع از هر نقطه جهان، تسهیل شده، بهتر می توان به صحت نظر فروغ پی برد.

·        توان تفکر در ابنای بشر، ظاهرا ته کشیده است.
·        دست خود آدم ها هم نیست.

·        بدون تشکیل شرایط اوبژکتیو (عینی) لازم برای تفکر (کار فکری، کار سوبژکتیو)، تفکر فقط در حد بخور ـ نمیر امکان پذیر می گردد.

·        شرایط اوبژکتیو لازم برای تفکر (کار فکری) اما فقط زمانی فراهم می آید که تضاد کار مادی با کار فکری حل شود.
·        این امر شدنی است.
·        اگر طبقه حاکمه ی دو دست و پا چسبیده به امتیازات طبقاتی دست از خرابکاری دم به دم بردارد.
·        و یا مجبور به دست برداشتن از تخریب مادی و روحی و روانی و فکری جامعه گردد.

5
افکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم می زنند .

·        نظر روشن فروغ در این جمله این است که تفکر در جامعه ی متشکل از اجساد متحرک، محال است:
·        پیش شرط تفکر، زنده بودن است.
·        مرده نمی تواند بیندیشد.
·        مرده اگر احیانا هنر کند، به نشخوار زباله های فکری این وان خطر می کند.
·        مرده از خود اندیشی عاجز است.

·        چرا و به چه دلیل؟

6
افکار سردخانه را جنازه های باد کرده رقم می زنند .

·        به این دلیل که تفکر، امری غریزی، ارادی و دلبخواهی نیست.
·        تفکر فرمی از کار است.
·        تفکر کار فکری است.
·        برای هر کاری اما به شرایط کار، به وسایل کار، به ساز و برگ کار نیاز بی چون و چرا هست.

·        برای کار فکری باید  مفاهیم عرصه معینی از واقعیت عینی را فراگرفت.

·         مفاهیم آجر های اولیه ی هر عمارت فکری اند.
·        بدون آجر، عمارتی تشکیل نمی شود.

·       آموزش  مفاهیم و تمرین کاربست  مفاهیم،  شرایط و زمان و فرصت می طلبد.

·        طبقه حاکمه حریص و زر پرست، اما تمامی وقت مفید بشریت را غصب می کند.

·        تنها فرصتی که به ابنای بشر می دهد، فرصتی برای تغذیه و استراحت کوتاهمدت، جهت تجدید قوا ست.

·        از این رو، بشریت کمترین وقت و فرصت لازم برای آموزش خواندن و نوشتن حتی پیدا نمی کند.
·        چه رسد به آموزش  مفاهیم و تمرین کاربست  مفاهیم.
·        چه رسد به کار فکری خلاق، خود اندیشی و کسب خودمختاری (استقلال فکری و عملی)  

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر