۱۳۹۵ شهریور ۴, پنجشنبه

جهان و جهان بینی هوشنگ ابتهاج (55)


امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)
(اسفند 1306)
 تحلیلی از
شین میم شین
  
ندانم آن كه دل و دين ما به سودا داد
بهاي آن چه گرفت و به جاي آن چه خريد

سودا
یعنی داد و ستد

·        معنی تحت اللفظی:
·        نمی دانم آنکه دل و دین ما را فروخت، به چه قیمتی فروخت و به جای دل و دین ما، چه خرید.

·         مفاهیم این بیت شعر سایه، به شرح زیر اند:  

  دل و دين
سودا  
بهاي آن  
به جاي آن

1
ندانم آن كه دل و دين ما به سودا داد
بهاي آن چه گرفت و به جاي آن چه خريد

·        سایه آرمان و ایدئال و آرزو و دستاوردهای مبارزاتی و جانفشانی های توده های مولد و زحمتکش را در مفهوم فئودالی ـ قرون وسطائی «دل و دین» تجرید می کند.

·        واژه های سایه بظاهر کمترین فرقی با واژه های حافظ ندارند.
·        دلیل محبوبیت سایه در میان اعضای طبقات اجتماعی انگل و علاف هم همین است.
·        آنها می توانند با «سیاه مشق» سایه هم فال بگیرند و کیف خر کنند.

2
ندانم آن كه دل و دين ما به سودا داد
بهاي آن چه گرفت و به جاي آن چه خريد

·        واژه ها اما فرم و قالب و ظرف و پوسته اند و فریب فرم ها را خر ها می خورند و نه خردگرایان و خردمندان.

·        با پوزش از خر، خادم بشریت بی چشم و رو.  

3
ندانم آن كه دل و دين ما به سودا داد
بهاي آن چه گرفت و به جاي آن چه خريد

·        سایه واژه های فئودالی را با محتوای توده ای پر می کند.
·        محتوا و مضمون و درونمایه و هسته واژه های سایه آنتی تز محتوا و مضمون و درونمایه و هسته واژه های حافظ است.

الف
·        دل و دین حافظ دل و دین فردی و فئودالی است.

ب
·        دل و دین سایه اما دل و دین توده ای ـ پرولتری است.

·        دل و دین سایه در این بیت شعر، سوسیالیسم است که به شط خروشاین از خون خلق زحمتکش میسر شده است.

·        شکست سوسیالیسم، به همین دلیل، کمر سایه را شکسته است.
·        سایه ولی درد خود را در شعر می ریزد و به روی خود نمی آورد.
·        برای درک درد سایه باید شعر سایه تحلیل دیالک تیکی شود.

4
ندانم آن كه دل و دين ما به سودا داد
بهاي آن چه گرفت و به جاي آن چه خريد

·        فقر فلسفی سایه در این بیت بار دیگر آشکار می گردد.
·        سایه خیال می کند که دل و دین به سودا داده شده است.
·        بزعم سایه، کسانی دل و دین توده و توده ای ها را مورد داد و ستد قرار داده اند.

·        سؤال استراتژیکی سایه از تجار دل و دین این است که به چه قیمت فروخته اند و با پول دریافتی، چه خریده اند؟

5
ندانم آن كه دل و دين ما به سودا داد
بهاي آن چه گرفت و به جاي آن چه خريد

·        ظاهرا حق با سایه است.
·        لاشخورهائی از قبیل یلسین و گربه چوف و شیوادنادزه و پوتین و غیره، سوسیالیسم را تخریب کرده اند و به ازای این خدمت به طبقه حاکمه امپریالیستی به نان و نوای کلانی رسیده اند.

·        به سؤال سایه هم می توان جواب داد:

الف

·        شیوادنادزه شصت و چندساله لاشخور و خر قصر 13 میلیون یوروئی در آلمان خریده است.

ب

·        دختر و داماد و نوه و نتیجه یلسین در استخری مملو از دلار شنا می کنند.

پ
·        گربه چوف میلیون ها دلار بابت فروش جفنگیاتش و جوایز رنگارنگش به جیب زده است.  

ت

·        ثروت پوتین لا تحد و لا تحسی است.

ث

·        رئیس جمهور روسوفیل سابق اوکراین، ویکتور یانوکوویچ، برای انتخابات ریاست جمهوری همان مشاور انتخاباتی را داشته که ترامپ داشت و به او مبلغ چندین ده میلیون دلاری داده است.
·        خود ویکتور یاکونوویچ آفتابه از طلا داشته است و دستگیره مستراح از الماس.

6
ندانم آن كه دل و دين ما به سودا داد
بهاي آن چه گرفت و به جاي آن چه خريد

·        این تصورات و توهمات سایه اما بر اساس «صورت پرستی» (سایه) تشکیل شده اند.
·        ظواهر سقوط سوسیالیسم دال بر همین تئوری تخریب است.   

·        خردگرایان کل اندیش اما صورت را در رابطه دیالک تیکی ناگسستنی با سیرت می بینند.
·        فرم نمودین را در رابطه دیالک تیکی تنگاتنگ با محتوای ماهوی می بینند.
·        «نه برون را بنگرند و قال را»، بل «درون را بنگرند و حال را» (مولوی)  

7
ندانم آن كه دل و دين ما به سودا داد
بهاي آن چه گرفت و به جاي آن چه خريد

·        ساده لوحان صورت پرست دیگر نیز همین تخیلات و تصورات و توهمات شاعر توده را نمایندگی می کنند.

·        سفهای طرفدار استالینیسم هم شب و روز همین تئوری تخریب   سایه را هارت و پورت می کنند.
·         
·        محتوای اصلی هارت و پورت این سفها این است که مشتی لاشخور در رأس حزب «کمونیست» شوروی خیانت کرده اند و سوسیالیسم را که عاری از هر عیب و نقص بوده، فروخته اند و میلیونر شده اند.

·        این طرز «تفکر» اما دال بر چیست؟   

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر