۱۳۹۵ مرداد ۲۰, چهارشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (308)


جمعبندی از
مسعود بهبودی

این طرز تفکر شما
سوبژکتیویستی است.

1
شما شرط مادریت کسی را در مادر نامیده شدن او می دانید
در سوبژکتیویته می دانید
و نه در اوبژکتیویته او
و نه در عینیت او
و نه در مادریت واقعی و عینی او

2
یکی از نشانه های بارز دیگر طرز تفکر سوبژکتیویستی
منگرائی است:
«این دلایل مرا قانع نمی کند.»

3
قانع شدن کسی
ربطی به درجه حقیقت اندیشه ای ندارد.

4
بنا و عمله علت است.
کلبه معلول است.

5
گفتن اینکه کلبه هم علت بنا و عمله است
غیر تجربی و غیر منطقی است.

6
مفاهیم علت و معلول تعریف فلسفی استاندارد دارند.

7
تحریف آنها
به معنی ایراسیونالیسم و یا خردستیزی است.

8
مراجعه کنید به علیت، دیالک تیک علت و معلول
در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

باشد.
اینکه فاجعه نیست.

1
نظر
هرگز فی الفور تشکیل و یا تصحیح و یا تدقیق و یا تعویض
نمی شود.
زمان لازم دارد.

2
روی نظر کار فکری زمانگیر مبتنی بر تجربه صورت می گیرد.

3
اعلام شتابزده ی قبول و رد نظر حریف
بی معنا ست.

4
چالش نظری
موتور تفکر است.
وسیله است
هدف و آماج نیست.

5
هدف از هماندیشی
نه اقناع همنوع
نه همفکر سازی همنوع
بلکه خود اندیشی است
که فرمی از هماندیشی است.

6
هدف از هماندیشی
کسب خودمختاری نظری است.

7
در روند همین کلنجار فکری
مفاهیم شرط و علت بهتر و عمیقتر درک می شوند.

8
این
ـ فی نفسه ـ
رهاورد عظیمی است.

9
مفاهیم
ارج و ارزش عظیمی دارند.

10
مفاهیم
حاوی گنجینه ی فکری اند.

11
مفاهیم
از جنس الماس اند.
ولی کسی نمی داند.

12
شناخت هر چه عمیقتر و دقیقتر مفاهیم
نعمت بزرگی است.

13
میزان بضاعت فکری آدم ها
بسته به میزان درک آنها از مفاهیم است.

یکی از معانی حداد، زندانبان است.

1
ترجمه ی حداد عادل می شود
زندانبان دادگر

2
معنی دیگر حداد، اهنگر است.

3
ترجمه حداد عادل در این صورت می توانست
اهنگر دادگر
(کاوه دادگر)
باشد.

4
معنی دیگر حداد
آهن فروش است.

5
حداد عادل
یعنی تاجر با انصاف آهن

نه.
نظر شما نادرست است:

1
شما تساوی اضلاع را علت تساوی زوایا قلمداد می کنید.

2
عکس این را هم می توانید ادعا کنید:
یعنی تساوی زوایا را علت تساوی اضلاع قلمداد کنید.
این محال است.

3
علت در سیستم مختصات واحد
نمی تواند معلول باشد.

4
ما اینجا با شرط سر و کار داریم و نه با علت

5
حالا از موضوع خارج شدید
دلیل مفهوم دیگری است.

6
بحث بر سر تمیز علت از شرط بود:
تساوی زوایا شرط تساوی اضلاع است
تساوی اضلاع هم شرط تساوی زوایا ست.

7
ولی تساوی زوایا علت تساوی اضلاع نیست
تساوی اضلاع هم علت تساوی زوایا نیست.
چون در سیستم مختصات واحدی
چیزی نمی تواند هم علت باشد و هم معلول

8
مثال
مادر علت است
کودک معلول علتی به نام مادر

9
کودک دیگر نمی تواند علت مادرش باشد.
مادر هم نمی تواند معلول کودک باشد.

10
این بلحاظ تجربی و منطقی
ممنوع است.

11
تساوی زوایا نمی تواند هم علت تساوی اضلاع باشد و هم معلول تساوی اضلاع باشد.

12
ضمنا علت باید قبل از تشکیل معلول وجود داشته باشد.

13
مادر باید قبل از تشکیل کودک وجود داشته باشد.

14
رفتار وسواس آمیز با مفاهیم
همین است که لنین توصیه می کند.

آدم
ـ قبل از همه ـ
همان چیزی را می خواهد که
هر نبات و هر جانور می خواهد:
آب و نان و مسکن و پوشاک و بهداشت.

1
نبات و جانور
از حشره تا انسان
پس از رفع حوایج اولیه
به فکر چیزهای دیگر می افتد.

2
به قول قدما
شکم گشنه ایمان ندارد.

3
آدم گشنه
حتی به نوه اش و یا ننه اش رحم نمی کند.

4
دست خودش هم نیست.
اگوئیسم بنیادی همه کاره است:
قضیه میمون است و کف داغ حمام و زیر پا نهادن فرزند.

نه.
شما پیشرفت کرده اید
نه پسرفت.

1
این سخن از سخنان انتزاعی معروف شایع در فیسبوک است.

2
چرا انتزاعی است؟

3
برای اینکه انسان کلی و انتزاعی
وجود واقعی و خارجی ندارد.

4
درست به همان سان که
درخت انتزاعی و کلی در عالم واقع وجود ندارد.

5
در عالم واقع
سرو و صنوبر وجود دارد.
دهقان و عمله و تاجر و بورژوا و فئودال و آخوند وجود دارد.

6
مفهوم مجرد و یا انتزاعی درخت
نتیجه تجرید سرو و صنوبر و میلیون ها درخت مشخص دیگر است.

7
درخت کلی و مجرد فقط در کله آدمیان وجود دارد
نه در خارج از کله آدمیان.

8
انسان کلی و مجرد که مطرح می کنند هم به همین سان.

9
جلاد و قربانی هر دو در مفهوم مجرد انسان گنجانده شده اند.

10
نمی شود هم به جلاد عشق ورزید و هم به قربانی

11
نمی شود هم به قاتلان میلیون ها مولد و زحمتکش عشق ورزید و هم به مولدین و زحمتکشان

12
انسان مجرد را باید جامه مشخص پوشاند
بعد یکی را دوست داشت و بر دیگری کینه ورزید
یکی را به قدرت رساند و دیگری را از اریکه قدرت به زیر کشید

آره.
ایرادات این شعر، تازه اندک است.

1
بعضی از اشعار، مملو از ایراد اند.

2
اگر اصل کتاب شعرا تهیه شود
شاید کمکی باشد.

3
دیروز شعری از مشیری با مصراعی غلط منتشر شده بود
ما تار و پود گوگل را گشتیم
کسی درست آن را منتشر نکرده بود

4
اصلا کسی متوجه غلط بودن آن نشده بودند.

5
ما به شکل زیر ویرایش کردیم:
 
باغ را غوغای گنجشکان مست
نرم نرمک برمی انگیزد ز خواب
 
مست از پیمانه ی باران شب (؟)
می سپارد تن به دست آفتاب
 
معلوم نیست که اصلش چیست.

6
ندین هم در این شعر اخوان معنی ندارد.
احتمالا چندین است.

دوست مجازی و حقیقی داریم.
خیلی هم خوب داریم.

1
ضمنا از همه چیزها مجازی و حقیقی داریم.

2
بهترین دوستان مجازی کسی
چه بسا
بدترین دشمنان حقیقی او هستند.

تزار ترازوئی ـ قپانی
تنها چیزی که ندارد مغز اندیشنده در کدوی کله است.
شاید به این دلیل باشد که هوا گرم است و مغزش آب شده،
از کدوی کله پایین لغزیده و
در لیفه تنبانش گیر کرده و مانده است.

عجب شق النظری
از مشد عباس

1
حالا اگر به جای ژولیت دلربا،
جانی بالفطره ای به نام خانم اولبرایت
(وزیر الامور الخارجه یانکستان)
می بود
که دستش به خون 400 هزار کودک عراقی آلوده است،
چی می کردید؟

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر