۱۳۹۲ آبان ۵, یکشنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (51)

 اثری از طراح عزیز مجله هفته
هانس هاینتس هولتس (1927 ـ 2011)
در دوران دبیرستان به سبب فعالیت ضدفاشیستی توسط گستاپو بازداشت و محبوس می شود.
دکترای فلسفه از دانشگاه فرانکفورت
کار در زمینه سیاست، هنر، فلسفه، تاریخ فلسفه
پروفسور فلسفه در دانشگاه ماربورگ و هلند
در همکاری با دومه نیکو لوسوردو، انتشار مجلهً (توپوس) ـ خدمات بین المللی به تئوری دیالک تیکی ـ 
را بعهده داشته است.
آثار:
وحدت و تضاد
تاریخ مسائل دیالک تیک در عصر جدید 3 جلد (1997  ـ 1998)
گردنه بزرگ راهزنان ـ مذهب و مبارزه طبقاتی در قرون وسطی (1999)

فصل چهارم
علائم روشنگری ستیزی
پروفسور دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان شین میم شین
بخش اول
الگوی استدلالی روشنگری ستیزی:
کنسرواتیسم و درونگرائی، پسیکولوژیسم و استه تیسیسم
   
1

 ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ

·        ایمانوئل کانت روشنگری را به معنی «خروج انسان از الکنیت (کودک وارگی، وابستگی) می داند، الکنیتی که تقصیر خود فرد نباشد.»

2

·        از آن به بعد، تلاش های ضد روشنگری در ایدئولوژی بورژوائی کاهش نیافته است.

3

·        و دفاع از زبان مندی و حق تصمیمگیری مورد نظر روشنگری همیشه جبهه اصلی مبارزه طبقاتی ـ ایدئولوژیکی بوده است.

4

·        الگوهای استدلالی روشنگری ستیزی در طول دو قرن گذشته تغییر نیافته اند.

5

·        تنها تفاوتی که پیدا کرده اند، این است که غلط تر و بدتر شده اند.
·        البته خود را با سطح مسائل علمی و آنتاگونیسم های اجتماعی دمساز کرده اند.

·        (آنتاگونیسم به تضادهای آشتی ناپذیر در جامعه بشری اطلاق می شود. مترجم) 

6

·        نظامات ابدی وجود ـ خواه به مثابه مشیات الهی و خواه به مثابه ثوابت طبیعی ـ  تعیین کننده زیست و همزیستی بشری تلقی می شوند و انسان ها عاجز از تحول جامعه ببرکت سوبژکت تاریخی قلمداد می گردند.

·        (سوبژکت سازنده تاریخ توده های مولد و زحمتکش اند که بسته به سطح توسعه نیروهای مولده و فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی مربوطه تحت رهبری طبقه اجتماعی معینی عمل می کنند. مترجم) 

7

·        بنا بر این الگوهای استدلالی روشنگری ستیزی نظامات ابدی وجود یا بواسطه پیامبران وحی و به صورت کتب مقدس ابلاغ و تأیید می شوند و یا هر کس به قوه الهام به وجود آنها پی می برد.

·        (الهام (اینتوئی سیون) یکی از مقولات کلیدی در فلسفه بورژوائی واپسین است.
·        بکمک مقوله الهام لیاقت معرفتی ـ نظری بنی بشر و امکان شناخت حسی، تجربی، عقلی و نظری جهان انکار می شود. مترجم) 

8

·        روشنگری ستیزی، الگوهای استدلالی استقرای منطقی و توسعه دیالک تیکی را به مثابه عقلبازی شنیع (ملانقطی بازی) تحقیر و رد می کند. 

9

·        تمکین اوبژکتیویستی به وضع موجود و همرنگ سازی محافظه کارانه خویش با آن با انتقال سوبژکت وارگی و اختیار (فاعلیت و آزادی) به درونگرائی «من» منطبق است.

10

·        نتیجه آن عبارت است از متمرکز کردن روابط جهانی در کانون شناخت تجربی شخصی، خود واقعیت بخشی به مثابه محصول تصنعی خلاقیت اگوسنتریکی (خود محوری) 

11


·        پسیکولوژیسم و استه تیسیسم روی دیگر مدال نظامات ایدئولوژیکی کنسرواتیستی (محافظه کاری) را تشکیل می دهند.

·        (پسیکولوژیسم، یعنی روانشناسی گرائی.
·        استه تیسیسم یعنی توضیح مسائل جهان بکمک قوانین استه تیک.
·        مراجعه کنید به روانشناسی، استه تیک در تارنمای دایرة المعارف روشنگری )    

12

·        الگوهای استدلالی روشنگری ستیزی فقط بظاهر از آزادی و عدم تمکین به حاکیمت دم می زنند.
·        ولی عدم تمکین مورد نظر آنها از حاکمیت به سبب فرار از مسئولیت پذیری (سیاسی) عمومی به قلمرو ممنوعه روح و درون فردی، در واقع به سرسپردگی به حاکیت مبدل می شود.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    در جمله آخر، «حاکیت» باید «حاکمیت» باشد.
    با پوزش

    پاسخحذف