فصل
سوم
گرایشات
اصلی، طرز تفکر های اصلی و بحران فلسفه بورژوائی واپسین
پروفسور
دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
بخش
پنجم
بحران
جهان بینی بورژوازی واپسین
ادامه
31
·
ویلهلم روپکه به این معنا بوده که
می نویسد:
·
«سوسیالیسم واکنشی است که گمراهه ای را که همه
چیز را به خطر می اندازد، تا انتها طی می کند.»
32
·
سوسیالیسم اما بر خلاف ادعای خود،
راه نجات نیست.
33
·
سوسیالیسم و توتالیتاریسم بحران
تام (توتال) جامعه را تکمیل می کنند.
34
·
سوسیالیسم و توتالیتاریسم هر دو ضد
راه حل اند.
35
·
سوسیالیسم و توتالیتاریسم حتی
آخرین نقطه ای را نشانه گذاری می کنند که ما می توانیم از راه حل فاصله بگیریم.»
·
(ویلهلم روپکه، «بحران جامعه در عصر حاضر»، ص
16، 1942)
36
·
در اواسط سال های 70 قرن بیستم نیز
بورژوازی درست همین موضع را اعلام می دارد:
·
توفلر می نویسد:
·
«ما شاهد بحران عمومی صنعتگرائی هستیم،
بحرانی که مرزهای سرمایه داری و کمونیسم نوع شوروی را در می نوردد.»
·
(توفلر، «گزارش اکوسپاسم»، ص 7، 1975 )
37
·
ولی نه فقط این.
·
حتی آنجا هم که فلسفه بورژوائی
واپسین خود را به مثابه «نوعی از مارکسیسم» جا نمی زند، باید آن را در وهله اول، به
مثابه چالش با مارکسیسم ـ لنینیسم و سوسیالیسم رئال (واقعی) تلقی کرد.
38
·
اینجا هم مارکسیسم ـ لنینیسم به
مثابه بخشی از بحران فلسفه و ایدئولوژی بورژوائی معاصر قلمداد می شود.
39
ارنست توپیچ (1919 ـ 2003)
فیلسوف و جامعه شناس اطریشی
از اعضای محفل وین (پوزیتیویسم)
آثار او
آغاز و پایان متافیزیک
مسائل علمتئوری
مطالبی راجع به انتقاد از ایدئولوژی
جنگ استالین
فلسفه اجتماعی هگل بمثابه آموزش شفا و ایدئولوژی سلطه
شناخت و توهم
انتقاد از ایدئولوژی و تئوری دموکراسی هانس کلسن
شفا و زمان
بر ضد خطه دروغ
·
مشخصه این روند به عنوان مثال
عبارت است از تحقیر پوزیتیویستی مارکسیسم ـ لنینیسم به مثابه اسطوره از سوی توپیچ
و به مثابه خرافه از سوی پوپر.
40
·
همین برخورد در بدیهیات ایدئولوژیکی
بورژوائی را می توان در جناح فلسفه حیاتی نیز شاهد بود:
·
هایدگر می نویسد:
·
«با وارونه سازی متافیزیک بوسیله مارکس، فلسفه
به آخر خط (به حتی الامکان نهائی اش) رسیده است.
·
به پایان خود رسیده است.»
·
(هایدگر، «راجع به امر تفکر»، ص 63، 1969 )
41
·
هدف حضرات از این چرخش و جا زدن مارکسیسم
ـ لنینیسم به مثابه بخشی از دینامیسم بحران فلسفه و ایدئولوژی بورژوائی واپسین قرار
دادن مارکسیسم ـ لنینیسم تحت تابعیت بحران ایدئولوژی بورژوائی و جا زدن آن به
مثابه مشخصه بحران این ایدئولوژی است.
42
کوستاس اکسلوس (1924 ـ 2010)
فیلسوف یونانی
مدرس در فرانسه
·
در فلسفه و ایدئولوژی بورژوائی
واپسین قاطعانه از «بحران مارکسیسم ـ لنینیسم» سخن می رود:
·
اکسلوس می نویسد:
·
«بحران مارکسیسم را نمی توان از بحران جهان مدرن
مجزا ساخت.
·
ضمنا مارکسیسم به بحران تاریخ جهانی
منجر می شود.»
·
(اکسلوس، «خط فکری جهانی»، ص 210، 1970 )
43
هنری لفبور (1901 ـ 1991)
فیلسوف، روشنفکر و جامعه شناس به اصطلاح مارکسیست فرانسوی
پدر ناآرامی های دانشجوئی پاریس در سال 1968
مؤلف کتب بیشمار
·
و در جای دیگر اعلام می شود که مارکسیسم
ـ لنینیسم «دچار مشکل گشته و شاید از بین برود و یا حتی بدست خود نابود گردد.»
·
(هنری لفبور، «مانیفست دیفرانسیال»، ص 17،
1970)
44
·
موضع فلسفه و ایدئولوژی بورژوائی واپسین
در قبال مارکسیسم ـ لنینیسم کلا از همین قرار است:
·
فلسفه و ایدئولوژی بورژوائی واپسین
مارکسیسم ـ لنینیسم را به مثابه بخشی از بحران خود قلمداد می کند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر