فصل
سوم
گرایشات
اصلی، طرز تفکر های اصلی و بحران فلسفه بورژوائی واپسین
پروفسور
دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
بخش
پنجم
بحران
جهان بینی بورژوازی واپسین
ادامه
20
·
بحران شناسی بورژوائی واپسین و
مارکسیسم ستیزی ـ سوسیالیسم ستیزی (انتقاد از مارکسیسم و سوسیالیسم) بورژوائی
واپسین دو روی مدال واحدی اند.
21
·
به همین دلیل باید بحران شناسی و
ایدئولوژی بورژوائی واپسین را در پیوند با چالش آن با مارکسیسم ـ لنینیسم و
سوسیالیسم، به انضمام مواعظ و بحث های متنوع عالیجنابان بورژوائی راجع به مارکس و مارکسیسم
در نظر گرفت.
22
·
سر و کله زدن روز افزون فلاسفه و
ایدئولوگ های بورژوائی معاصر با مارکسیسم ـ لنینیسم بی دلیل نیست.
23
·
چالش با مارکسیسم ـ لنینیسم و
سوسیالیسم واقعا موجود ـ چه آشکارا و چه مستور ـ در مجموعه فلسفه و ایدئولوژی
بورژوائی واپسین در دستور روز است، حتی در بحث پیرامون نظام سرمایه داری، مسائل
جامعه سرمایه داری و مسائل مربوط به جامعه امپریالیستی.
24
·
فلسفه و ایدئولوژی بورژوائی واپسین
خود و مارکسیسم ـ لنینیسم را نه به مثابه دو جهان مجزا و متضاد، بلکه به مثابه
روند ایدئولوژیکی واحد جا می زند، روند ایدئولوژیکی واحدی که تحت تابعیت قوانین
بحران قرار دارد.
25
·
این بدان معنی است که فلسفه و
ایدئولوژی بورژوائی واپسین، جهان بینی مارکسیسم ـ لنینیسم را در شعاع عمل خود قرار
می دهد و آن را با مقولات بحران خود در نظر می گیرد.
26
·
تنها در این صورت می توان به درک
سیلی از انواع و اقسام «مارکسیسم» و «نئو مارکسیسم» که یا در فلسفه بورژوائی
واپسین پدید آمده اند و یا در چارچوب آن
تحمل شده اند، نایل آمد که از آن جمله اند:
الف
·
انواع و اقسام مارکسیسم فلسفه
حیاتی:
1
·
مارکسیسم اگزیستانسیالیستی
2
·
مارکسیسم آنتروپولوژیکی
3
·
مارکسیسم فلسفه پرکسیس
4
·
مارکسیسم «انتقادی»
ب
·
انواع و اقسام مارکسیسم
پوزیتیویستی
1
·
مارکسیسم سنتریستی
2
·
مارکسیسم انتقادی ـ راسیونالیستی
3
·
مارکسیسم استروکتورالیستی
(ساختارگرائی)
27
اندراس گدو
فیلسوف، پروفسور فلسفه مجارستانی
دکترای فلسفه از دانشگاه علوم بوداپست (1959 ـ 1969)
از هیئت تحریریه مجله موسوم به
«بررسی های مارکسیستی جهان»
مؤلف آثار بیشمار
·
به قول اندراس گدو، «از زمان نیچه،
گرایش همیشگی بحران آگاهی بورژوائی عبارت از این بود که ایده سوسیالیسم و جنبش کارگری را تحت تابغیت
مفهوم بحران قرار دهد و به مثابه بیماری ناشی از بحران جلوه گر سازد.
28
·
از سال های 40 قرن بیستم، اپولوژی
(توجیه و دفاع) بورژوائی، واقعیت سوسیالیسم را با بحرانتصویر خود در پیوند قرار می
دهد.
29
·
اپولوژی بورژوائی با تعمیم بحران
به سوسیالیسم به عامیت و کلیت (یونیورسالیته و توتالیته) بحران معنا می بخشد.
30
·
تفکر بورژوائی واپسین با این ادعا
که سوسیالیسم رئال (واقعی) بدیلی برای بحران عمومی سرمایه داری نیست، بدیل باطلی
را قرار می دهد.»
·
(اندراس گدو، «فلسفه بحران»، ص 118)
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر