اثری از مجله ارجمند هفته
فصل
چهارم
علائم
روشنگری ستیزی
پروفسور
دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان
شین میم شین
بخش
چهارم
منافع
خصوصی و روشنگری ستیزی
ادامه
آنسلم
فون کانتربری (1033 ـ 1109)
فیلسوف و تئولوگ قرون وسطی
بنیانگذار اسکولاستیک
نماینده اصلی اسکولاستیک آغازین
13
·
وقتی آنسلم فون کانتربری پرسید:
·
(به عوض ایمان کورکورانه)، «چگونه می توان
وجود خدا را اثبات کرد؟»، جریان توسعه ی طولانی ئی آغاز گشت که خودسری، خودکامگی و
بی اعتنائی تعالیم مذهبی رفته رفته زیر ضربه قرار گرفت.
14
·
تا اینکه بالاخره دعوی خرد مبنی بر
اینکه این جهان باید نه بر کلام کشیشان، بلکه بر پایه های مرئی و ملموس و معلوم
بنا شده باشد، پیروز گشت.
15
·
این دعوی خرد به مثابه هنجار و الزام
اعتبار دارد، اگرچه تشکیل جهان هنوز بخردانه نیست.
16
·
عقلانیت (راسیونالیته) هرگز بدون
مقابله با مقاومت، بدون درگیری با جریان مخالف به کرسی نمی نشیند.
17
·
مبارزه میان روشنگری و خردستیزی
هرگز پایان نمی یابد.
18
·
مبارزه میان روشنگری و خردستیزی در
هر عصری باید از نو ادامه یابد.
19
·
به این دلیل که انسان ها راجع به
همه چیز جهان تمامت حقیقت را نمی دانند.
·
از این رو، در شکاف های هر دانشی
همیشه حلقه هائی جا می گیرند که مانع تفکر انتقادی اند و می توانند حامل منافع
خصوصی باشند.
20
·
بر تنش و تضاد موجود میان خاص و
عام نمی توان با تنویر نظری یکباره برای همیشه غلبه کرد.
·
این تنش و تضاد خود را به مثابه یک
رابطه رئال در جهان مملو از تنوعات، پیاپی باز تولید می کند.
21
·
توضیح عقلی و انتقاد از ایدئولوژی
از وظایف همیشگی تفکر تابع عقل، بویژه فلسفه است.
22
·
بدین طریق، به خودی خود روشن می
شود که خرد در تاریخ پس از هگل و مارکس، چیزی جز غلبه بر تضادهای رئال جامعه در
تفکر و توسط تفکر نمی تواند باشد.
23
·
درست به همان سان که در عصر «توهمات
قهرمانانه بورژوازی ترقی طلب» در قرن 17 و 18 بوده است.
·
(مانفرد بور، «خرد ـ انسان ـ تاریخ»، 1977)
24
·
تشکیل مفهوم دیالک تیکی خرد درک
ساختار عقلی روندهای مادی جامعه بشری را در پرتو تضادهای شعله ور در آن امکان پذیر
ساخته است.
25
·
بدین طریق هاله «فقدان عقلانیت» (ایراسیونالیته)
در تاریخ افشا و تار و مار شده است.
26
·
ماتریالیسم تاریخی با توضیح سیر قانونمند
تاریخ بر اساس شرایط مادی، آرزو و سودای فلسفه روشنگری را برآورده ساخته و جامه
عمل پوشانده است:
الف
·
انسان در طبیعت اراده خود را به
کرسی می نشاند و توانائی های خود را ببرکت کار، یعنی با تغییر طبیعت در روند و
سازمان کار توسعه می دهد:
ب
·
انسان مناسبات تولیدی را پدید می
آورد که با تهیه و تولید وسایل فنی به تشکیل فرماسیون های اجتماعی ـ اقتصادی
تمایزمند، عالی تر و پیشرفته تر می انجامد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر