اثری از مجله ارجمند هفته
فصل
چهارم
علائم
روشنگری ستیزی
پروفسور
دکتر هانس هاینتس هولتس
برگردان
شین میم شین
بخش
سوم
روشنگری
و خودفرمائی
1
·
میراث فکری نیچه، اگرچه خزینه مخفی
خردستیزی مدرن است، ولی به هیچ وجه پدیده منظم و واضح و روشنی نیست.
2
·
گروهی از ساختارگرایان، «فلاسفه به
اصطلاح جدید» در فرانسه، منادیان فرهنگ استه تیکی جدید و مبلغین تز موسوم به «پایان
تاریخ» می توانند در نقاط فکری مشترک معینی به نیچه استناد کنند.
3
گوتفرید بن (1886 ـ 1956)
شاعر، مقاله نویس، پزشک المانی
·
کشف مجدد عشق و علاقه به گوتفرید
بن و بعد به ارنست یونگر در این رابطه بوده است.
ارنست یونگر (1895 ـ 1998)
نویسنده، فیلسوف، افسر آلمانی
مؤلف کتب بیشمار در ستایش از جنگ تحت عنوان «رعد و برق
فولادین»
مؤلف مقالات، رمان های تخیلی و قصه های کوتاه
او را به سبب کتب رادیکال، ضد دموکراتیک و نخبه ای اش
هموار کننده ی راه برای روی کار آمدن ناسیونال ـ سوسیالیسم محسوب می دارند.
گروهی او را مرتجع ترین نویسنده آلمانی قلمداد می کنند.
4
·
تکرار ساده لوحانه و بی ربط
فرازهائی از نوشته های نیچه و شیفتگی به ژست خودکامه در تبیین او، از نیچه پدر
خوانده ای برای برخی فرقه ها و دار و دسته ها ساخته است.
5
·
هر جا که استدلال، محلی از اعراب ندارد،
انطباق مضمونی افکار در هر صورت نقش ارزنده ای بازی نمی کند.
·
نیازی هم به نقش ارزنده انطباق
افکار نیست.
·
اجازه و اذنی هم برای آن نیست.
6
·
چون اصل هر روشنگری ستیزی، تحقیر
پیشاپیش نیروی جبری تفکر استنتاجی است.
·
ترفند لازم در این زمینه عبارت است
از ادعای داشتن نگرش های خیلی خیلی متعالی که به تأیید و تصدیق عقل تره هم خرد نمی
کنند.
·
یعنی بی نیاز از محک عقل اند.
7
·
به محک عقل و خرد زدن همه چیز اما
اصل اساسی روشنگری است.
8
ارسطو (384 ـ 332 ق. م.)
ارسطو از مهمترین و متنفذترین فلاسفه تاریخ است.
او اصول بیشماری را هم بنیاد نهاده و هم تحت تأثیر جدی قرار
داده است.
از آن جمله اند:
تئوری علوم
منطق
بیولوژی
فیزیک
اتیک
تئوری شعر
تئوری دولت
ارسطو دانش زمان خود را به شرح زیر طبقه بندی کرده است:
ارگانون (که بعد از مرگ او به آثار او اضافه می شود.)
علوم تئوریکی (نظری)
علوم پراتیکی (عملی)
علوم پوئه تیکی (شعری)
علوم تئوریکی به اجزای زیر طبقه بندی می شوند :
فلسفه اولین (متافیزیک)
علوم طبیعی
علوم ریاضی (مته متیک)
فلسفه اولین به اجزای زیر طبقه بندی می شود :
تئوری جوهر
تئوری اصول
تئولوژی
·
آنهم نه تازگی ها، بلکه از دیرباز.
·
یعنی از زمان فلسفه ماقبل سقراطی
که قواعد تفکر را در مقابل اساطیر متنوع چند پهلو و کثیرالمعنی قرار داد.
·
قواعدی که بعدها ارسطو در اثر خویش
تحت عنوان «ارغنون» (ارگانون) به صورت سیستم مقدماتی منطق جمعبندی کرد.
9
·
روشنگری، تاریخ فرهنگ است.
·
فرهنگ به مثابه پیش شرایط فکری (روحی)
برای خودفرمائی انسان ها.
·
خودفرمائی ئی که بی کمترین تردید
باید برایش شرایط مادی وجود داشته باشد و یا به وجود آورده شود.
10
·
خودفرمائی اما به چه معنی است؟
الف
·
خودفرمائی یعنی بررسی شرایط خارجی
مستقل از فرد (شرایط عینی) و کشف و شناخت پیوندهای آن شرایط عینی.
ب
·
خودفرمائی یعنی تعیین امکانات لازم
برای تغییر و تحول این پیوندهای عینی در راستای اهداف خویش.
ت
·
خودفرمائی یعنی به محک آزمون و
آزمایش زدن اهداف خویش برای روشن شدن این مسئله که آیا آنها به دلیل منافع فردی و
اگوئیستی (خودخواهی) تعیین شده اند و یا با توجه به نوع انسانی بطور کلی.
·
چون در غیر این صورت، امکان آن هست
که نهایتا به زیان بشریت تمام شوند.
پ
·
برای انجام این کار چه باید کرد؟
1
·
انسان ها برای انجام این کار باید هویت
ها را حفظ و تضادها را تعیین کنند.
2
·
ماهیت را از نمود (باطن را از ظاهر)
تمیز دهند.
3
·
رابطه دلیل و مدلول، علت و معلول،
شرط و مشروط را روشن کنند.
4
·
به عبارت کوتاهتر، روش هائی را توسعه
دهند که عقلانیت (راسیونالیته) عمل شان را تضمین می کنند.
5
·
این عقلانیت شامل حال همه انسان ها
می شود.
6
·
بدون این عقلانیت نه تغییر و تحولی
به وجود می آمد، نه زبانی، نه کاری و نه جامعه ای.
7
·
کسی که از قواعد عقلی که بوسیله
آنها همه چیز به محک زده می شود و در صورت شک و تردید باید به محک زده شود، سر باز
می زند، داوطلبانه خود را به غلام حلقه بگوش واقعیت مجهول، بیگانه و مستقل از خویش
بدل می سازد.
·
(یعنی داوطلبانه خود را علیل و عقیم می کند.
مترجم)
8
کارل مارکس (1818 ـ 1883)
·
عامیت (عام وارگی) خودفرمائی عقلی
از مفهومی استنتاج می شود که مارکس «ماهیت نوعی بشر» نامیده است.
·
(کارل مارکس، «تزهائی راجع به فویرباخ»،
کلیات مارکس و انگلس، جلد 3، ص 6، 1958)
9
·
بی دلیل نیست، اگر گفته شود که انسان
هرگز نباید برای خود هدف فردی ئی تعیین کند که به زیان دیگران باشد.
·
چون در آن صورت، هر کس دیگر هم
همین کار را خواهد کرد و انسان ها بر همدیگر تا حد نابودی ضربه خواهند زد.
10
توماس هوبس (1588 ـ 1679)
فیلسوف، ریاضی
دان بریتانیائی و تدوینگر بزرگ «تئوری دولت» در
عصر جدید
آغازین
کتاب معروف او «هیولا» نام دارد
·
بر همین نظر بوده که توماس هوبس در
قرن هفدهم تئوری دولت خود را بنا کرده است.
11
ایمانوئل کانت (1724 ـ 1804)
برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان
اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و
آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.
کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه
گشوده است:
اتیک (انتقاد از عقل عملی)
استه تیک (انتقاد از قوه قضاوت)
فلسفه مذهب
فلسفه حقوق
فلسفه تاریخ
·
بر همین نظربوده که بعدها ایمانوئل
کانت به اندیشه ی موسوم به «فرامین بی چون و چرا» فرم کلاسیکی بخشیده است:
·
«بنا بر معیارهائی عمل کن که در عین حال
بتوانی آنها را به عنوان قوانین عمومی بپذیری.»
·
(کانت «انتقاد از
عقل عملی»، آثار 6 جلد، جلد 4، ص 140، 17، 8)
12
·
خودفرمائی به مثابه آزادی (اختیار)،
احترام به دیگران را در بطن خود دارد.
·
نه به این دلیل که خدا چنین خواسته
و یا میراث فکری و فرهنگی ما چنین ایجاب می کند، بلکه به این دلیل که عقل فرم
دیگری از همزیستی را مجاز نمی داند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر