اثری از دیتر روت
هنرمند بورژوائی واپسین
پروفسور
دکتر ویلهلم گیروس
برگردان
شین میم شین
تئوری هنر بورژوائی واپسین
ادامه
پیشکش به پدرم ـ سیاوش کسرائی
23
·
استه تیک ساختارهای انتزاعی مورد نظر ماکس بنزه و غیره، تعمیم نظری
(تئوریکی) «هنر انتزاعی» است که ماهیت آثار هنری را در فرم محض می جوید و به غلط
خیال می کند که ماهیت آثار هنری در شکل دهی مدیوم مادی مربوطه (رنگ، صوت، لحن و
غیره) و مانی پولاسیون آن نهفته است.
·
(اخیرا شاعری ایرانی شعری سروده اند که بیت
بیت آن ستایش و جانبداری از فرمالیسم محض است مترجم):
نفی مظروف است و جويد ظرف را
می نهد معنا و گيرد حرف را.
24
افلاطون (447 ـ 347 ق. م.)
فیلسوف یونان باستان و از شاگردان سقراط
·
·
این جریان فکری، بلحاظ نظری خیلی
وقت ها قبل از این در تعلیمات افلاطون مبنی بر «الهیت فرم» شروع می شود و در استه
تیک کانت تکیه گاه معینی پیدا می کند.
25
·
استه تیک ساختارهای انتزاعی مورد نظر ماکس بنزه و غیره در افراطی ترین فرم
خویش به بت واره سازی ساختارهای اسکولاستیکی در هنر (مثلا در هنر موسیقی) منجر می
شود.
26
هلموت هایس باتل (1921 ـ 1996)
نویسنده، منتقد، مقاله نویش المانی
برنده جوایز متعدد
مؤلف اثار متعدد
·
و در ادبیات، خود را به عنوان
گرایش به اصطلاح «شعر دستور زبان ستیز» به نمایندگی هایس باتل، مونز و غیره نمودار
می سازد که به پشت سر هم ردیف کردن واژه ها بدون داشتن فونکسیون سینتاکتیکی و
سمانتیکی قابل درک، می پردازد.
·
(موضوع سمانتیک، عبارت است از فونکسیون معنائی و فونکسیون نامگذاری علائم.
· سینتاکتیک اگر مثلا در نوشته ای قاعده توالی و ترتیب واژه ها و
غیره را در نظر بگیریم، به عرصه سینتاکتیکی سمیوتیک
عمومی می رسیم. مترجم)
·
مراجعه کنید به سمانتیک و سمیوتیک در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
27
دیتر روت (کارل دیتریش روت)
شاعر و هنرمند سوئیسی آلمانی الاصل
نماینده «شعر مشخص»
مؤلف اثار متعدد
·
این جریان در آثار دیتر روت، بطرز
رادیکالی پا فراتر می نهد و حتی به انحلال خود زبان کمر می بندد.
·
آنگاه کسب و کار نویسنده در پشت سر
هم ردیف کردن صرف اصوات و حروف خلاصه می
شود.
تئوری هنری مبتنی بر جامعه شناسی
تئودور آدورنو (1903 ـ 1969)
فیلسوف، جامعه شناس، تئوریسین موسیقی و آهنگساز
از سردمداران مکتب فرانکفورت
از آثار اصلی او:
دیالک تیک روشنگری
دیالک تیک منفی
تئوری استه تیکی
1
·
در نقطه مقابل این جریان در تئوری
هنر، جریان دیگری سر برمی کشد که بوسیله آرنولد هاوزر، آدورنو، گلدمن و غیره
نمایندگی می شود.
2
·
این جریان، قوانین تولید آثار هنری
و تاریخ هنری آنها را از عوامل سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) استخراج می کند.
3
·
این جریان ضمن استفاده از مقولات
اجتماعی ـ اقتصادی، بسان جریان قبلی، ارزش های تعیین کننده بلحاظ تاریخی دقیقا
اثبات شده را نادیده می گیرد.
4
·
برای اینکه مقولات طبقاتی از قبیل
بورژوازی، فئودالیسم و غیره را بلحاظ تاریخی ـ مشخص بنا بر فونکسیون طبقات اجتماعی
تعیین نمی کند:
الف
·
بلکه آنها را در دوران های کاملا
متفاوت معتبر جا می زند.
ب
·
و اکثر اوقات آنها را بنا بر معیارهای
ایدئولوژیکی ـ روحی محض تعیین می کند.
تئوری هنری گئورگ لوکاچ
گئورگ لوکاچ (1885 ـ 1971)
فیلسوف، منتقد ادبی مجارستانی
آثار او:
تاریخ و شعور طبقاتی
روح و فرم
تئوری رمان
اگزیستانسیالیسم و مارکسیسم
تخریب خرد
اونتولوژی و مارکس
استه تیک
1
·
در سال های پایانی قرن بیستم،
گئورگ لوکاچ به تدوین تئوری هنری بسته ای اقدام کرده است.
2
·
لوکاچ می کوشد که از تئوری تقلید
(کپیه کردن) که هگل، گوته، شیللر و ژان
پاول دور انداخته اند، بکمک سیسم علامتی روان شناسی پاولوف و دینامیسم عصبی آن،
درک جدیدی ارائه دهد.
3
·
از دید لوکاچ، فونکسیون هنر عبارت
است از تقلید (کپیه کردن) از واقعیت عینی
موجود بر طبق سیستم علامتی تدوین شده از سوی لوکاچ که میان احساس وزبان حرکت می
کند.
4
·
لوکاچ مفهوم «تقلید» (کپیه
کردن) را تحت اللفظی معنی می کند و بکار
می بندد.
5
·
بزعم لوکاچ، فونکسیون هنر در
انتقاد خلاصه می شود:
·
یعنی در آزاد سازی ضمیر (شعور) از
عناصر ایراسیونالیستی (خردستیز.)
6
·
درک لوکاچ از مفهوم واقعیت عینی از
سرتاپا خطی و ساده است.
7
·
مقوله امکان که در فلسفه ارسطو،
لسینگ و غیره نقش مسلط به عهده داشته، بکلی فراموش می شود.
·
مراجعه کنید به واقعیت عینی، دیالک تیک امکان و
واقعیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری
8
الکساندر گوتلیب باوم گارتن (1714 ـ 1762)
فیلسوف آلمانی
از نمایندگان مهم فلسفه روشنگری
مؤسس مفهوم «استه تیک»
·
بدین طریق، تفاوت هنر با فلسفه در
فرم شناخت خلاصه می شود.
·
به همان سان که باوم گارتن هنر را تصویر
حسی نامیده بود.
9
·
لوکاچ بدین طریق، نقش استه تیکی
اصیل خاص هنر را نفی می کند.
10
·
آثار هنری بدین طریق تا حد مثال
هائی برای ایده های فلسفی تنزل می یابند.
11
·
این تنزل مقام هنر بوسیله لوکاچ با
طبیعت زدائی (دناتورالیزاسیون) ایدئالیستی او از مفهوم سوبژکت در رابطه است.
·
(طبیعت زدائی از مثلا پروتئین ها،
در بیوشیمی به معنی از بین بردن تأثیر بیولوژیکی آنها بکار می رود.
·
تبدیل تحم مرغ به نیمرو و شیر به
پنیر با طبیعت زدائی از اسیدهای امینه (پروتئین های) مربوطه همراه است. مترجم)
12
·
تئوری هنری ماتریالیستی ـ لنینیستی
در مقابل این تئوری ها، مقوله جانبداری را در کانون سیستم مختصات قرار می دهد:
·
لنین، «سازمان حزبی و ادبیات حزبی»
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر