«خون سیاوش»
سیاوش کسرائی
·
مادرم گندم درون آب مي ريزد
·
پنجره بر آفتاب گرمي آور مي گشايد
·
خانه مي روبد، غبار چهره آيينه ها را مي زدايد
·
تا شب نوروز
·
خرمي در خانه ی ما پا گذارد
·
زندگي بركت پذيرد، با شگون خويش
·
بشكفد در ما و سر سبزي برآرد.
·
·
اي بهار، اي ميهمان دير آينده
·
كم كمك اين خانه آماده است
·
تك درخت خانه همسايه ی ما هم
·
برگ هاي تازه اي داده است
·
گاهگاهي هم
·
همره پرواز ابري در گذار باد
·
بوي عطر نارس گل هاي كوهي را
·
در نفس پيچيده ام آزاد.
·
·
اين همه مي گويدم هر شب
·
اين همه مي گويدم هر روز
·
باز مي آيد بهار رفته از خانه
·
باز مي آيد بهار زندگي افروز
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر