(1048 ـ 1131)
تحلیلی از
شین میم شین
تحلیل رباعی نوزدهم
بر چهره
گل نسیم نوروز خوش است
در صحن
چمن، روی دل افروز خوش است
از دی که
گذشت هر چه گویی خوش نیست
خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است
·
معنی تحت
اللفظی بیت:
·
وزش نسیم
نوروز بر چهره گل و رؤیت روی دلافروز در چمنزار زیبا ست.
·
صحبت از
گذشته اما ناخوشایند است.
·
خوش باش
و از گذشته حرفی مزن.
·
برای
اینکه امروز خوش است.
·
خیام در
این رباعی نیز تثلیث (تریاد) دیروز و امروز و فردا را موضوع رباعی خود قرار می دهد. (تماتیزه می کند.)
1
·
خیام دیروز
را در تثلیث (تریاد) دیروز و امروز و فردا نفی و ریشه کن و حذف می کند.
2
·
از فردا
اصلا و ابدا حرفی به میان نمی آورد.
3
·
نتیجتا
تنها چیزی که از تثلیث (تریاد) دیروز و امروز و فردا باقی می ماند، امروز است و
بس.
·
بهتر از
این نمی توان دیالک تیک دیروز و امروز و فردا را قلع و قمع کرد.
4
·
همین
رهنمود فلسفی خیام را با همین محتوا، عیسی مسیح نیز بر زبان رانده است:
·
«گذشته
را به مردگان واگذار!»
5
·
همین
رهنمود فلسفی خیام را با همین محتوا، دیری است که بورژوازی واپسین و معاصر به طرق
و ترفندهای سنجیده و اندیشیده گوناگون در مقیاس تمام ارضی اشاعه می دهد.
6
کلوب شعرای مرحوم
·
هالی
وود حتی فیلم های متعددی با همین اندیشه تولید کرده که از محبوبیت خارق العاده جهانی
برخوردار ساخته است.
·
در یکی
از این فیلم ها، هنرپیشگان نامداری از قبیل رابین ویلیامز و غیره سنگ تمام می
گذارند که عنوان «کلوب شعرای مرحوم» را دارد و معلم «یاغی» مدرسه، شعار همیشگی خیام مبنی بر غنیمتدانی دم
را در فرم «شیره روز را تا واپسین قطره بمک!» مرتب تکرار می کند.
رابین ویلیامز
·
دانش
آموزان هم بر سر هیچ و پوچ حسابی دست به خودکشی می زنند.
· چون وقتی
از «دی هیچ نگوییم و فاتحه فردا را پیشاپیش بخوانیم و فقط دم را غنیمت بدانیم»،
دورنمای اتی رنگ می بازد و انتحار به بزرگریتن هنر بنی بشر بی فردا و بی دورنما بدل
می شود.
تحلیل رباعی بیستم
پیش از
من و تو لیل و نهاری بوده است
گردنده
فلک نیز به کاری بوده است
هرجا که
قدم نهی تو بر روی زمین
آن مردمک چشم نگاری بوده است
·
معنی تحت
اللفظی بیت:
·
قبل از
من و تو شب و روزی بوده و فلک گردنده هم بیکار نبوده است.
·
هر جا که
بر روی زمین پا بگذاری، مردمک چشم ماهروئی زیر پای تو ست.
·
خیام در
این رباعی، رهنمود قبلی خود را بکلی فراموش می کند و از گذشته را موضوع بحث خود
قرار می دهد.
·
کسی که دیالک
تیک عینی هستی را به زور چوب و چماق از در براند، باید هم آن را دوباره ـ مثل خیام
ـ از پنجره به درون بخواند.
اریک هوبس باوم
·
بدون
گذشته نمی توان در زمان حال بود و خوش بود.
·
بدون
گذشته آینده هم کپیه زمان حال می گردد و به قول حکیم معاصر اریک هوبس باوم، «بنی بشر در آن صورت، در
زمان حال دائم بسر می برد.»
·
محتوای
این رباعی خیام نیز همان مطلق کردن زمان حال و بی اعتنائی به گذشته و آینده است.
·
احسان طبری عزیز بر آن بوده که «خيام نغمه ي
دردناک کهن سرگشتگي جانگداز بشر را با طنبور سحرآميز خود مي نوازد.
·
فلسفه ي خيام در شرايط مشخص عصر، فلسفه اي مترقی
و مظهر مقاومت و اپوزيسيون روحي زبده ي انديشمندان آن دوران عليه قشريت و رژيم
ديني و اشرافي عباسي و سلجوقي بود.»
·
این جور
اندیشه ها شاید در زمانی اعتراضی به ایدئولوژی حاکم بوده اند، ولی نمی توان به
بهانه این حدس و گمان از تحلیل علمی و دیالک تیکی آنها صرفنظر کرد و نسل معاصر را
به تسلیحات نظری خردگرا، جامعه گرا و آینده ساز مجهز نساخت!
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر