اثری از فرج الله میزانی (جوانشیر)
تحلیلی از شین میم شین
تأملاتی دیگر در نکات مطروحه در این فصول
نکته اول
·
آنچه
جوانشیر ناگفته می گذارد و بدون حتی اشاره ای می گذرد، و از سر مصلحت طلبی ماستمالی
می کند، ماهیت و آماج مقاومت و مبارزه مردم بر ضد فئودالیسم و بقایای برده داری
است.
1
·
اگر وجه
تولید آسیائی و آنتیک یونان (جهان باستان کلاسیک) را بسان مارکس فرماسیون اجتماعی
ـ اقتصادی اشتراکی آغازین تلقی کنیم، باید هم فرماسیون های برده داری و فئودالی را
گامی به جلو و هم ایدئولوژی اسلامی را مترقی تر تلقی کرد.
2
·
چون نه
جلوی زوال قانونمند فرماسیون اشتراکی اولیه را می شد گرفت و نه آلترناتیو و بدیل
دیگری جز برده داری و فئودالیسم برای توسعه نیروهای مولده مولده جامعه وجود داشت.
3
·
اگر
محتوای ایدئولوژیکی مقاومت و مبارزه مردم، مزدکیسم بوده باشد، آماج آن قاعدتا باید
برگشت به جامعه اشتراکی اولیه باشد.
·
این اما
در هر صورت جنبشی واپسگرایانه خواهد بود و تراژدی این مقاومت و مبارزه نیز همین جا
ست.
·
چنین
مقاومت و مبارزه ای بی دورنما خواهد بود.
4
·
چون چرخ
تاریخ را نمی توان به عقب برگرداند.
·
چون
توسعه نیروهای مولده را نمی توان سد کرد و بدتر از آن، به مراحل توسعه نازلتر
برگرداند.
·
مثلا به
جای گاوآهن از خیش چوبی استفاده کرد و یا دستاوردهای علمی و فنی را از بین برد.
5
·
ایده ها
و ایدئال های مقاومت و مبارزه مردم بظاهر زیبا و فریبا جلوه می کنند و از جاذبه
عاطفی و هومانیستی خاصی برخوردارند، ولی الهه پیشرفت اجتماعی منطقی دیگر دارد و
نوشداروی خود را در کاسه سر انسان ها می نوشد.
·
توسعه
اجتماعی همیشه و همه جا فقط در تحلیل نهائی به نفع بشریت نوعی تمام شده است و نه
در مراحل و فازهای مشخص آن.
·
جوانشیر
و یاران از این حقایق امور عام خبر دارند.
نکته دوم
·
نکته دوم
که جوانشیر بدان اشاره ای حتی نمی کند، این حقیقت امر است که در فرماسیون های
اجتماعی ـ اقتصادی برده داری و فئودالی، جنگ یکی از طبیعی ترین طرق برای توسعه
نیروهای مولده بوده است.
1
·
غزوات پیامبر
و جنگ های خوانین و سلاطین بزرگ و کوچک نیز بی اعتنا به توجیه ایدئولوژیکی آنها،
برای بسیج ارتش و تشجیع سربازان، هدفی جز اسیر و برده کردن و غارت حاصل کار مردم سرزمین
های دیگر نداشته اند.
·
جنگ های
برده داری و فئودالی در اروپا نیز فرق ماهوی چندانی با جنگ های برده داری و
فئودالی در شرق نداشته اند.
2
·
تحمیل
دین جدید به ملل مغلوب نیز یکی دیگر از طرق چپاول حاصل دسترنج آنها بوده است.
·
چون ملل
و اقوام دیگر اگر دین جدید را می پذیرفتند، می بایستی خمس و زکات و حق این و آن را بدهند و اگر نمی
پذیرفتند، می بایستی علاوه بر انواع مختلف ستم، جزیه و غیره پرداخت کنند.
3
·
روایت می
کنند که حضرت علی از درد درون با چاه های کور گفتگو می کرد.
·
شاید به
دلیل همین جنگ های بی رحمانه و غارتگرانه بوده است.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر