برگردان شین میم شین
·
علوم
اجتماعی به مجموعه علوم مربوط به پیوندها و روندهای توسعه و تکامل در جامعه اطلاق
می شود.
·
علوم
اجتماعی به مجموعه علومی اطلاق می شود که به روند زندگی اجتماعی انسان ها، به
انضمام وساطت اجتماعی روابط انسان ها با طبیعت مربوط می شوند.
·
تشکیل و
توسعه علوم اجتماعی از نظرهائی با تشکیل و توسعه علوم طبیعی فرق داشته است.
·
علت ان
را باید در خود ویژگی های علوم اجتماعی جستجو کرد که به شرح زیرند:
خود ویژگی اول
·
علوم
اجتماعی خیلی دیرتر از علوم طبیعی توسعه یافته اند.
·
مراجعه
کنید به علوم طبیعی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری.
1
·
از آنجا
که وظیفه علوم اجتماعی حل و فصل نظری (تئوریکی) پیوندهای تماماجتماعی و تاریخی است
ـ وظیفه هر رشته از علوم اجتماعی نیز در تحلیل نهائی همین است ـ می توان شروع
واقعی علوم اجتماعی را با اطمینان تمام تعیین کرد.
2
·
آنگاه می
توان دید که شروع علوم اجتماعی با بنیانگذاری مارکسیسم در پایان سال های چهل قرن
نوزدهم همزمان است.
خود ویژگی دوم
·
تئوری
های علوم اجتماعی با منافع اجتماعی، با مطالبات سیاسی، ایدئولوژیکی و جهان بینانه
نیروهای طبقاتی مختلف، یعنی با مبارزات احزاب سیاسی ـ در مقایسه با علوم طبیعی ـ
پیوند بمراتب مستقیم تری دارند.
·
توسعه
تئوری ها در عرصه علوم اجتماعی بیانگر کم و بیش دقیق مبارزات طبقات، تضاد منافع
طبقات و بویژه نقش تاریخی طبقات اجتماعی مختلف است.
خود ویژگی سوم
·
توسعه و
توفیق تئوری سازی علوم اجتماعی با طرح فلسفی ـ نظری و جهان بینانه درست و یا
نادرست در زندگی اجتماعی انسان ها ـ بمثابه کل ـ پیوند بیواسطه تری دارد.
1
·
دلیل این
پیوند عبارت از این است که زندگی اجتماعی ـ همیشه ـ نمودار پیوند کلی بغرنجی است.
2
·
و روندها
و قانونمندی های اجتماعی همیشه با عمل انسان ها ـ بمثابه نیروهای طبقاتی ـ در
رابطه اند.
3
·
پیش شرط
توسعه علوم اجتماعی و عدم وابستگی آنها به تئوری های اجتماعی مذهبی، تئولوژیکی،
گمانورزانه و سوبژکتیویستی عبارت است از تدوین تئوری علمی ـ فلسفی جامعه و تاریخ ـ
بمثابه کل.
4
·
شروع
پژوهش علمی زندگی اجتماعی بی شک خیلی قبل از پیدایش مارکسیسم بوده است.
5
·
حتی در
جهان باستان یونان و روم، گام های چشمگیری در زمینه تاریخ نگاری، اقتصاد، تئوری
دولت و تئوری حقوقی برداشته شده بود.
6
·
اما تنها
زمانی که بورژوازی در صدد تشکیل نظام اجتماعی خاص خود و استقرار حاکمیت طبقاتی
خویش برآمد، اولین گام های تعیین کننده برای توسعه سلسله ای از رشته های علوم
اجتماعی برداشته شد، که به شرح زیر بوده اند:
الف
·
اقتصاد
کلاسیک بورژوائی.
ب
·
تاریخ
نگاری بورژوائی و تئوری بورژوائی تاریخ.
ت
·
تئوری
بورژوائی طبقات اجتماعی.
پ
·
تئوری
بورژوائی دولت.
7
·
اقداماتی
نیز در راستای تئوری سازی سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) و حل و فصل نظری مسائل مربوط
به آینده برداشته می شود.
8
·
این
اقدامات ـ اما ـ از چارچوب تئوری اجتماعی ایدئالیستی و اوتوپیسم
پا فراتر نمی گذارند و با سدهای تفکر تاریخی بورژوائی مواجه می شوند، تفکری که
شرایط اجتماعی مربوط به شیوه تولید کاپیتالیستی را به عنوان شرایط طبیعی ابدی و
تغییرناپذیر جا می زند.
·
·
مراجعه
کنید به اوتوپی، تفکر تاریخی (تاریختصویر) در
تارنمای دایرة المعارف روشنگری
9
·
آنچه که مارکس در باره اقتصاد
کلاسیک بورژوائی گفته، در این مورد نیز صادق است:
·
«توسعه آن (علوم اجتماعی)
به دوره کودکی مبارزه طبقاتی میان کار و سرمایه تعلق دارد.»
·
(کلیات مارکس و انگلس، جلد
23، ص 20)
10
·
«در سال 1830 بحران از راه
فرامی رسد، بحرانی که نقش تعیین کننده همیشگی دارد.
الف
·
بورژوازی
در فرانسه و انگلستان قدرت سیاسی را قبضه می کند.
ب
·
از آن به
بعد، مبارزه طبقاتی عملی و نظری، بیشتر و بیشتر فرم های جدی تهدید کننده ای به خود
می گیرد و ناقوس مرگ اقتصاد علمی بورژوائی به صدا در می آید.
ت
·
اکنون
دیگر مسئله این نبوده که این و یا آن برهان درست است و یا غلط، بلکه مسئله این بوده
که آن برای سرمایه مفید است و یا مضر، خوشایند است و یا ناخوشایند، ضد پلیسی است و
یا نه.
پ
·
آنگاه به
جای تحقیقات اوبژکتیف (عینی)، معرکه بازی
و به جای بررسی بیطرفانه علمی، وجدان معذب و سوء نیت مبتنی بر دفاع از نظام
می نشیند.»
·
(کلیات مارکس و انگلس، جلد
23، ص 20)
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر