نقدی بر
نوشته مسعود نقره کار
درباره
"جاهل ها ولات ها، روحانیون و سلاطین"
رضا فانی
یزدی
سرچشمه:
اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com/
پیروز
لمپن پیر -
شاهد غیبی
·
تصادفا امروز پیت دومینیچی ۸۰ ساله ـ سناتور باز
نشسته امریکا ـ فاش کرد که ۳۵ سال پیش با دختر سناتور
دیگری خوابیده و نتیجه آن پسری است که امروز در لاس وگاس به وکالت مشغول است.
·
دومینیچی ۳۶ سال سناتور امریکا از
ایالت
نیو مکزیکو بود و هشت فرزند دیگر از همسر خود دارد.
نیو مکزیکو بود و هشت فرزند دیگر از همسر خود دارد.
تعریف لمپن از لغتنامه
دهخدا
·
لومپن، بیکاره، ژنده پوش
·
دانشواژه ی لومپن، اصطلاحی آلمانی است که در معنا،
بیکاره و ژنده پوش را تداعی می کند، اما در مفهوم به قشرهایی از اعضای جامعه
گفته میشود که بنا به دلایلی از حقوق سیاسی و اجتماعی و غیره محروم شده اند.
·
در این دیدگاه، لومپن به معنای رنجبران ژنده پوشی به
کار می رود که قشرهای وازده اجتماع و جامعه را تشکیل میدهند.
·
طبقه خود را از دست داده اند.
·
به فساد کشیده شده اند و فاقد هرگونه ارتباط و همبستگی
طبقاتی می باشند.
·
این عده در جوامع سرمایه داری، اغلب در شهرهای بزرگ، از
طریق مشاغل انگلی، غیر تولیدی و غیر اخلاقی - و به طور غالب در شرایط بد و سخت - زندگی
میکنند.
·
کاربر دانشواژه Lump
به معنای ((تنه لش)) یا Lumpish
به همین معنا و معانی دیگری چون ((لخت)) و ((کودن)) در همین راستا قابل توجه است.
·
این گروه احتمالاً به خاطر پول به هر کار ناپسند و ضد
انسانی تن در می دهند.
·
دزدان، چاقوکشان حرفه ای، اراذل و اوباش، ولگردان و
جنایتکاران باجگیر از آن جمله اند.
·
لومینیسم از ادبیات سخیفی بهره میبرد.
·
دانشواژگان استخدامی این گروه دربرگیرنده ی مفاهیم زشت
و غیر اخلاقی است و در تعامل با اعمال آنها قرار دارد.
تعریف جدید
لمپن
·
جواد طالعی:
·
"
این لمپن ماه های طولانی در دفتر مدیرعامل صدا و سیما و وزیر خارجه پس از نماز
ظهر با منشی متأهل خود چه میکرد.".
·
لمپن های مدرن:
·
پرزیدنت کلینتون برای " سیگار کشیدن " با
انترن خود در کاخ سفید.
·
رؤسای جمهور فرانسه برای داشتن مترس و دیگر دولتمردان و
نمایندگان کنگره امریکا برای روابط با فاحشه ها و همسران دیگران و هرکس که بند
تنبانش شل باشد .
·
به این ترتیب هنر پیشگان هالیوود باید بزرگترین گروه
لمپن باشند.
·
بحث در باره ریشه ها و عوامل انقلاب توسط "
روشنفکران " بکجا کشیده است؟!
·
اگر این نمودار فرهنگ ما و روشنفکران ما نیست نمودار
چیست؟
مسعود بهبودی
·
رابطه
شخصیت ها (خمینی و غیره) با طبقه حاکمه بسان رابطه ماسک و ماسکدار است:
·
ماسک را
همه می بینند و راجع به چیستائی آن داد سخن سر می دهند.
·
چه بسا
حتی برای آن بیوگرافی می نویسند، ولی ماسکدار ناشناخته می ماند.
·
طبقه
حاکمه از دیرباز از جنس اجنه بوده است:
·
همه جا
هست و حرف آخر را می زند، بی آنکه دیده و یا شنیده شود.
·
می توان
از دیالک تیک شخصیت و طبقه حاکمه، ایدئولوگ و طبقه سخن گفت.
·
در این
دیالک تیک عینی، نقش تعیین کننده از آن طبقه حاکمه است، بی آنکه شخصیت و ایدئولوگ
هیچکاره باشد.
·
شخصیت و
ایدئولوگ نقش معینی بازی می کند و در لحظات معینی نقش بسیار مهمی ایفا می کند ولی
بدون حمایت مادی و معنوی طبقه، کاری از دستش برنمی آید.
·
اصولا
بدون حمایت طبقاتی، حاکمیتی و قدرتی تشکیل نمی شود.
·
تصور
اینکه مشتی لات و لومپن هیتلر، موسولینی، فرانکو، شاه، خمینی و امثالهم را روی کار
بیاورند، ساده لوحانه است، اگر عوامفریبانه نباشد.
·
طبقه
حاکمه اما همه جا و همیشه نامرئی می ماند.
·
این همان
پرده نشین همه کاره و مجهول، در فلسفه حافظ است.
·
نه پشت
پرده نشین را، بلکه فقط پرده دار را می توان دید.
·
در ایران
تئوری فاشیستی ئی به نام تئوری نخبگان از دیرباز وسیعا تبلیغ شده و در ضمیر اعضای
جامعه حسابی ته نشین شده و حتی روشنفکران از قبیل شاملو و این و آن فکر می کردند و
فکر می کنند که تاریخ و جامعه و جهان را نخبگان می سازند و طبقات اجتماعی و توده
های مردم ول معطلند.
·
اگر کسی
طبقات اجتماعی ایران را و ضمنا لومپن پرولتاریا را مورد بررسی عینی قرار دهد، کار
مفیدی خواهد بود.
·
این قشر
از جامعه، همیشه آلت دست می شود.
·
تعیین
کننده اما طبقه در مقیاس ملی و بین المللی است
.
.
·
دکتر
نقره کار روانشناس اند و توان تحلیل مسائل جامعه را ندارند:
·
روانشناسی
به درد تحلیل روندهای اجتماعی نمی خورد.
·
این کردوکار
به عهده ماتریالیسم تاریخی است:
·
با چرخ
خیاطی نمی توان زمین را شخم زد.
·
برای شخم
زمین گاو آهن لازم است.
·
ایادی
امپریالیسم اما دیری است که با پسیکولوژیسم، قصد عوامفریبی دارند، نان شان در روغن
است ولی تحلیل شان به درد عمه شان می خورد.
·
نظر فانی
یزدی در خطوط کلی اش بد نیست.
·
ولی
ایشان هم فکر می کنند که در ایران انقلابی رخ داده، آنهم از نوع بسیار بزرگ و
شکوهمندش.
·
دلیل شان
حتما کمیت شرکت کنندگان در فاجعه ضد انقلابی بهمن است.
·
آنچه
فراموش می کنند، کیفیت است.
·
انقلاب
یعنی تحول کیفی.
·
در فاجعه
بهمن حاکمیت میان اقشار طبقه واحدی و بقایای طبقات ارتجاعی حذف شده بوسیله انقلاب
سفید دست به دست شده است و بر جامعه لطمات مادی، فرهنگی و معنوی ـ اخلاقی مهیبی
وارد آمده است.
·
جامعه
فعلی ظاهرا دچار پاوپریسم (بی همه چیزی، بی خانمانی) فرهنگی ـ فکری شده است.
·
آدم از
مشاهده اش دچار وحشت و تأسف می شود.
·
خیلی از
احزاب و سازمان های سیاسی ایرانی دیگر هویت ایدئولوژیکی ـ جهان بینانه ی روشن
ندارند.
·
خیلی از
رهبران حتی حرف دهن شان را نمی فهمند.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر